ارج انسانی در ارج‌گذاری به انسان است

حقوق بشر یه معنای رعایت ارج انسانی نیست

ارج انسانی در ارج‌گذاری به انسان است

باور به اینکه انسان ’اشرف مخلوقات‘ است، مانع از شکنجه‌ی این ’مخلوق‘ نشده است

فیلسوف آلمانی، فرانس یوزف وتس، در مصاحبه با نشریه‌ی “بحثگاه ماربورگ” مفهوم “کرامت ذاتی” انسان را نقد کرده و برخی نتایج پژوهشش در این مورد را بازمی‌گوید. حاصل پژوهش او در کتابی با عنوان “توهم ارج انسانی” منتشر شده است.

“بحثگاه ماربورگ” (Marburger Forum) انجمنی فرهنگی از فرهنگ‌دوستان شهر دانشگاهی ماربورگ است. این بحثگاه در چارچوب انجمن بزرگ “فیلوسوفیا” در ایالت هسن آلمان از طریق برگزاری جلسه‌ی معرفی کتاب و بحث و انتشار نشریه فعالیت خود را پیش می‌برد.

نشریه‌ی “بحثگاه ماربورگ” (Beiträge zur geistigen Situation der gegenwart) به مسائل عمده‌ی زمانه از زاویه‌‌ای فلسفی می‌پردازد. این نشریه در آخرین شماره‌ی خود (ش. ۳، سال نهم) مصاحبه‌ای در مورد ارج انسانی با فرانس یوزف وتس (Franz Josef Wetz) دارد، فیلسوفی که در دانشگاه گیسن تدریس می‌کند.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift:  فرانتس یوزف وتس بخش اصلی مصاحبه، گفت‌وگو درباره‌ی کتابی است که فرانتس یوزف وتس در سال ۲۰۰۵ منتشر کرده است. عنوان کتاب “توهم ارج انسانی. برآمد و سقوط یک ارزش بنیادی” است. مشخصات اصل آلمانی کتاب چنین است:

Franz Josef Wetz: Illusion Menschenwürde. Aufstieg und Fall eines Grundwerts. Stuttgart 2005

مفهوم ارج انسانی

منظور از “ارج انسانی” آنی است که به فارسی در ترجمه‌ی بند اول “اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر ” به اصطلاح‌هایی چون “شأن”، “کرامت ذاتی” و “حیثیت” نیز برگردانده شده است. این مفهوم به برخی قانون‌‌های اساسی، از جمله قانون اساسی آلمان نیز راه یافته که با تأکید بر پاسداشت بی‌چون‌وچرای ارج انسانی آغاز می‌شود.

وتس در کتاب خود بر روی این موضوع دست گذاشته که مفهوم “ارج انسانی” (یا “کرامت ذاتی” و همانندهای آن)، بسی ناروشن است و بر سر تعریف آن هیچ توافقی وجود ندارد:

«اگر چه همگی با صدای بلند وفاداری خود را به اصل پایه‌ای ارج انسانی اعلام می‌کنیم، اما کمتر کسی می‌داند که منظور از آن چیست و در یک موقعیت حاد این عبارت زیبا به چه چیزی می‌تواند متکی باشد.»

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift:  تصویر جلد کتاب ’توهم ارج انسانی. برآمد و سقوط یک ارزش بنیادی‘ وتس در کتاب خود تاریخ مفهوم را در فلسفه‌ی غرب پی گرفته است. در سالهای اخیر کتابهای متعددی در مورد این بحث منتشر شده است. برخی نویسندگان از مفهوم دفاع می‌کنند، برخی اعتقاد به چیزی به نام شأن انسانی را برای اعتقاد و تعهد به حقوق بشر الزامی نمی‌دانند. وتس به دسته‌ی اخیر تعلق دارد.

افتخار انسان به خود

وتس در مصاحبه‌ی منتشرشده در نشریه‌ی “بحثگاه ماربورگ” برخی مباحث مطرح در کتابش را شرح می‌دهد، از جمله اینکه در مفهوم ارج انسانی یا کرامت ذاتی نوعی غرور به چشم می‌خورد. این غرور در عبارت مشهور “انسان، اشرف مخلوقات” که ریشه‌ی عبری دارد و باور به مضمون آن به مسیحیان و مسلمانان نیز منتقل شده، به خوبی متجلی است.

یکی از استدلال‌های کسانی که با کاربست این مفهوم در بحث حقوق بشر مخالف‌اند، این است که حقوق بشر جهانی است، اما این نوع افتخار انسان به خود که در باور به چیزی چون “کرامت ذاتی” این موجود متجلی شده، ریشه در مذاهب سامی دارد.

در میان خود معتقدان به این مذاهب نیز در مورد اینکه “کرامت ذاتی” چیست، این کیفیت جوهری خود را چگونه نشان می‌دهد و چگونه باید آن را پاس داشت، هیچ وحدت نظری وجود ندارد.

با توجه به این گونه اختلاف نظرهاست که وتس معتقد است که “ارج انسانی” ارزش فرهنگی‌ای است که در میان فرهنگ‌های مختلف جهان توافقی بر روی آن وجود ندارد.

آیا این بدان معناست که نبایستی به حقوق جهان‌شمول بشری معتقد بود؟

باور به “ارج انسانی” در حد یک اعتقاد شخصی

وتس در دوره‌ای کتاب خود را نوشته، که در آن بحث قانون اساسی اروپا گرم بوده است. او در کتاب خود بر این نظر تأکید کرده که در قانون اساسی اروپا نبایستی مفهوم جوهری‌ای چون “ارج انسانی” راه یابد.

در مصاحبه با نشریه‌ی “بحثگاه ماربورگ” نیز به این موضوع پرداخته شده است. وتس در اینجا می‌گوید، مفهوم‌هایی که به باور به یک ذات برمی‌گردند، که “کرامت ذاتی” از جمله‌ی آنهاست، نبایستی در متون قانونی گنجانده شوند، چون عمومیت معنایی لازم را ندارند. به عبارت دیگر آنها را نمی‌توان در هر فرهنگی مستدل کرد.

این را که نبایستی انسانی را رنج داد، شکنجه کرد، مورد تبعیض قرار داد و نظایر اینها، برای هر انسان متعارفی درک‌شدنی و پذیرفتنی است. برای پذیرش هنجارهای دموکراتیک، حتما لازم نیست به باورهایی بگرویم، که باری ماوراءالطبیعی‌ دارند و در نهایت به دین خاصی در فرهنگ تاریخی خاصی برمی‌گردند.

به نظر وتس باور به “کرامت ذاتی” به حوزه‌های اعتقادات شخصی تعلق دارد. او از دیدگاه ایمانوئل کانت در این زمینه نیز انتقاد می‌کند و آن را قابل دفاع نمی‌داند. کانت “کرامت ذاتی” را به عقلانیت ذاتی برمی‌گردانده است. انسان، اما فاقد یک ذات پایدار عقلانی است. به گفته‌ی وتس، تصویری که کیهان‌شناسی مدرن، زیست‌شناسی تکامل، ژنتیک و عصب‌شناسی از انسان پیش می‌گذارند، با تصور از آن به عنوان موجودی با ذات شریف عقلانی نمی‌خواند.

ارج برآمده از ارج‌گذاری

وتس به پیروی از جریان فلسفی موسوم به پسامابعدالطبیعی، که عنوانی برای منش فکری کسانی است که تفکر سنتی مابعدالطبیعی را پشت سر گذاشته‌اند، ارج را به ارج‌گذاری برمی‌گرداند.

او در مصاحبه با نشریه‌ی “بحثگاه ماربورگ” می‌گوید: که «ارج به خودی خود وجود ندارد. ارج آنجایی وجود دارد که افراد به خود و به همدیگر ارج بگذارند.»

در جامعه‌ای که انسان‌ها به دلیل استبداد و تبعیض بی‌ارج‌اند، حتا اگر در متن‌های سنتی مدام از “کرامت ذاتی” سخن رود، شأن و حیثیت انسانی وجود ندارد.

رضا نیکجو

تحریریه: مصطفی ملکان