اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت هفتم


رهبري و ارتباطات

در تمامي طول تاریخ، چه قديمي و چه معاصر، ديده شده است که در کنار نفرات و سربازان و اسلحه و تجهیزات، فرماندهی و یا رهبري يکي دیگر از اصول مهم و حياتی بوده و بدون رهبری و يا داشتن یک رهبري نادرست و ضعیف، انبوه نیرویی با تجهیزات کامل از نيروی کمتر و نا مجهزتربا فرماندهی صحیح و با قدرت شکست خورده و تار و مار شده اند. این مسئله نه تنها در لشگر کشي ها و جنگ های نظامي، بلکه در مبارزات داخلي و غلبه بر ديکتاتورها نیز ثابت شده و دولت های خشن و بي رحمی مانند شوروی، لهستان، روماني، چکسلواکي، آلمان شرقي، گواتمالا، ال سالوادر، فیليپين و … هنگامی که مبارزات مردمي به دست رهبران و مدیراني آگاه، با ایمان، شجاع، و میهن دوست هدايت شده، همبستگي و قدرت مردم افزایش یافته و سقوط دیکتاتورها تسریع شده است. ولي در مقابل و در نبود رهبری و مدیریت، حرکت، هر چند هم در شروع بزرگ و همه گیر، در طول زمان و به دلیل تنوع عقاید و نداشتن راهنمود هاي لازم برای ادامه راه به ضعف و پراکندگی انجامیده و میزان تلفات با دستاورد ها اکثرا قابل مقايسه نبوده و در نهایت و دوباره دوران بي عملی و سر در گمی شروع شده است. (وضعیت ایران در خرداد هشتاد و هشت تا به امروز)

قدر مسلم است که بهترین مدیران و رهبران در صورتی که نتوانند با نیروهاي در ميدان در تماس دائم بوده و راهنمایی ها و پيشنهادات لازم تاکتيکي و عملياتي را نموده و یا نتوانند از وضعيت هاي گوناگون در مکان ها و زمان های مختلف آگاهی داشته و با ارزیابي درست، تصمیم گيري های لازم را انجام دهند، نیمي از توانائي خويش و نتیجتا نیمي از شانس پیروزي را از دست خواهند داد. بنا بر اين، ارتباطات، پيش بينی، ايجاد و استحکام کانال هاي مختلف ارتباطی باید در زمره رئوس کارهاي پيش از شروع حرکت بوده از اهميت و برقراری آن مطمئن بود. تلویزيون هاي ماهواره ای، رادیو هاي قابل شنود در سراسر و یا اکثريت مناطق جغرافیائی، سیستم های الکترونيکي و سايت ها و راديو و تلویزیون های اینترنتي، پست الکترونیکی ، تلفن از هر نوع همراه و يا باسیم، چاپ و تکثیر، دست نوشته، پیام رسانی از طريق نفر و دوباره هر گونه راه ديگر ابتکاري از راه های ایجاد و برقرار داشتن ارتباطات می باشند. در موارد استفاده از کانالهای داخل کشور  دقت کافی در حفاظت و مخفیانه نگهداشتن آنها را بايد به کار گرفت.

در هنگام عملیات از هر نوع، بایستي تمامی راههای کمکی، انتخاب دوم و سوم _ اضطراری و نهایي مشخص و شناخته شده باشند.

پشتیباني و لجستیک

با مطالعه و بررسی دوباره ی تاریخ همه جنگهاي قدیمي – معاصر – اخير به اهمیت هر چه بيشتر پيش بینی و تامین پشتیباني های لجستیکي پي برده و می بینيم که نیروهاي عظيم براثر نداشتن تجهيزات لازم و يا نرسیدن به موقع پشتيبانی های لجستيکی تضعیف و زبون شده میزان آسیب پذیریشان به حد اکثر رسیده است. ( ارتش ناپلئون و هيتلر در روسیه ، ارتش امریکا در ویتنام ، ارتش ایران در جنگ با عراق و …) پس، بجاست که در طول تهیه طرح عملیاتي، ليست کامل وسایل لازم، میزان آنها از نظر کمیت و کيفیت، نحوه ی تهیه و راه هاي رساندن آنها به مبارزین و مردم در ميدان به طور کامل و مشروح مورد بررسی قرار گرفته، همگي از پیش آماده بوده و خطوط کمک رسانی و مسئولین آن کاملا مشخص باشند.

بر خلاف عملیات نظامی و نياز به اسلحه و تجهيزات سنگين و سبک و لزوم به رساندن سایر پشتیبانی ها از قبیل مهمات و لوازم یدکي و خوراک برای ماهها و هفته ها و…. در عملیات مبارزه مدنی این پشتيباني ها سبکتر و کوچکتر و کم هزینه تر خواهند بود. ولی هر قدر کوچک و به ظاهر کم اهمیت، همگی نیاز هاي پشتيباني باید و حتما از پیش برآورد شده و آماده باشند.

تکیه و اعتماد بر احتمالات، وعده ها و همه فاکتور های نامطمئن اشتباه بوده و همگی پشتیبانی ها از گام نخست تا آخرین هر طرحی باید از پیش تهیه و آماده استفاده باشند.

مسلما این آمادگی لازمه داشتن توانائی مالي، کانال هاي ارتباطی تهیه و تامین و نگاهداری خواهد بود که همین نیاز ها نیز خود بايد به موقع تامین شوند. توانایي مالي لازم برای تهیه مواد دارویی و پانسمان مجروحین، تهیه خوراک و آشامیدنی براي تعداد زياد به منظور نگهداشتن صف ها و جلوگیري از پراکندگی، پرداخت دستمزد به کسانی که اعتصاب های اولیه را انجام می دهند و حقوق نمي گیرند، از اولویت بالا در پشتیبانی لجستيکي برخوردارند.

با وجود تغییر ناپذيری اصول و پایه هاي تشريح شده در موارد شش گانه ی فوق، در عملیات نظامي چون در گیری معمولا با نیروهاي  بیگانه صورت می گیرد و طرفین در گير همگي نظامی هستند، فاکتورهای موثر در آنها با عملیات مقاومت و نافرماني مدني که در مقابل ديکتاتورهای داخلی انجام گرفته  که معمولا نظامیان و نیروهاي منظم و مسلح و قوی در مقابل مردم بدون اسلحه و بدون تجهیزات قرار می گیرند، يکسان نبوده و در عمل بايد زواياي دیگري نيز مورد توجه کامل قرار بگیرند.

فاکتورهایی مانند عوامل فيزیکی- تاريخي مذهبي – حکومتی- نظامی- فرهنگی- اجتماعي- سیاسی- روانشناسي- اقتصادی- و بالاخره فاکتورهاي بین المللی باید در نظر گرفته شده و با دخالت دادن قسمت و یا همگي آنان درمحتویات مقطعي مقاومت و مبارزه منفی، زمينه مبارزه آماده شده و با تکیه بر آنها طرح های عملیاتی تهیه گردند.

 

در نظر داشته باشیم که مبارزه با دو هدف اصلی انجام میگیرد.

يکم: سرنگونی رژیم جمهوري اسلامی

دوم: برقراری حکومت مردم سالار منتخب مردم ايران

هدف دوم در در قبل از مبارزه و در طول و عرض آن بایستي دائما تکرار شده و به مردم دليل و انگیزه ای براي ادامه مبارزه و جانبازی بدهد. آنان که شعار ” مرگ بر جمهوری اسلامي ” فریاد مي زنند، باید از پیش بدانند که چه حکومتي جانشین آن خواهد شد و هدف متقابل و نتیجتا محرک متقابل برای سرنگوني دیکتاتور و جایگزينی آن با حکومتي که به شرایطش آگاهي دارند داشته باشند.

طراحان استراتژیکی در يک مبارزه داخلی نیاز به پاسخ به سئوالاتي فراوان و بنیادین از قبیل سئوالات زیر را دارند:

الف: موانع اصلی برای رسیدن به آزادی چه هستند؟

ب: فاکتورهای اصلي برای رسيدن به آزادی چه هستند؟

پ: نقاط قدرت جمهوری اسلامي چه ها هستند؟

ت: نقاط ضعف رژیم اسلامي چه ها هستند؟

ث: رهبران و صاحبان قدرت در رژیم اسلامي تا چه حد آسیب پذيرند؟

ج: نقاط ضعف در توده های مبارزین چه ها هستند و چگونه می توان آنها را برطرف نمود؟

چ: وضعيت گروه هاي خاموش که در جریان اصلی مبارزه نیستند، ولی در عمل و یا احتمالا به نیروهاي سرکوب و یا به مبارزان کمک خواهند کرد چیست؟ و چگونگی این کمک ها؟

در طرحریزی ابتدا باید عوامل اصلی برای شرکت دادن در مبارزه انتخاب شوند ( جنگ داخلی؟ جنگ چریکی؟ نافرمانی مدنی؟) و غیره

در موقعیت ما که راه مبارزه منفي و نافرمانی مدنی را برگزيده ايم پاسخ به شماری از سئوالات زير داده شده و بقيه پاسخ ها نيز بايد که کاملا شفاف و روشن باشد

الف: آیا تکنیک برگزيده در ظرفيت توده مردم می باشد؟ آیا قادر به انجام آن هستند؟

ب: آیا این تکنیک نقطه ی قدرت مردم است؟

پ: آیا این تکنيک نقاط ضعف حکومت را هدف می گیرد؟

ت: آیا روش های پشتیبانی پيش بینی شده حرکت را خود کافی می کند و یا نیاز به پشتيبانی شخص و یا نیروي سومی خواهیم داشت؟

ت: سابقه تکنیک انتخاب شده در ساقط کردن ساير دیکتاتوری ها چيست؟

ث: آیا روش های انتخاب شده منجر به تقليل تلفات جانی و مالی شده و یا آنها را تشدید خواهد نمود؟

ج: پیش بینی و راه حل برای به حد اقل رساندن تلفات چیست؟

در پاسخ به این سئوالات و انتخاب روش ها، بایستي روش های غیر سازنده که نتيجه منفی مي دهند شناسائی شده و در طرح کلی بکار گرفته نشوند.

در حالیکه بايد نيرو و توان اصلي مبارزه در داخل کشور متمرکز باشد، لازمست کمک ها و اعمال نفوذ هاي بين المللی، چه در سطح دولت ها و چه سازمانهاي مختلف را نیز بررسی کرده و تا سرحد امکان از آنها بهره گيری کنيم.

با توجه به وضعیت امروزی ج-ا در حال حاضر این کارها به طور پیگیر در حال انجامند که تقریبا براي ما بدون هزینه و تا حدی موفق نیز هستند، ولی به دلیل عدم پيگیری داخلی اثر زيادي نداشته، فزونتر این که اکثرا در امریکا اتفاق افتاده و دولت های مقتدر اروپائي تنها به حرف بسنده کرده و تا کنون گامی موثر در این راه برنداشته اند. به هر روی پشتیباني خارجي ممکن است از راههای زیر انجام بگیرد تا افکار عمومی جهانی را بر علیه رژیم دیکتاتوری اسلامی برانگیخته و آماده براي تغییر رژیم نماید:

یکم: محکومیت از جانب سازمانهاي بین المللی حقوق بشر، موسسات مذهبی و

دوم: تحریم های مختلف و موثر مانند تحریم دیپلوماتیک، سیاسی ، اقتصادي  از سوي دولت ها و موسسات اقتصادی(تحریم صدور و فروش اسلحه و تجهيزات نظامي، پائین آوردن سطح روابط دیپلماتيک و یا قطع رابطه، تحریم مناسبات اقتصادي و سرمايه گذاري های خارجی، اخراج رژیم از سازمانهای بين المللی و شايد سازمان ملل و در کنار اینها، تقویت نیروهاي مبارز از طریق کمک هاي مالي و ارتباطی ( رادیو- تلویزیون – اينترنت و ) برای بالا بردن توان آزاديخواهان در داخل.

گفته شد که برخی از این روش ها به گونه ای پراکنده در حال انجام هستند، که بايستی سازمان رهبري با ايجاد رابطه مستقیم با کمک کنندگان، آنان را به ادامه و تقويت بيشتر تشویق نموده، استفاده حد اکثر را به صورت متمرکز از آن به سود مبارزه بنماید.

نتیجه گيری برای طرحريزي اصلی و محوری

با دخالت دادن نتیجه بررسي سه اصلی که درباره شان صحبت شد، يعنی وضعیت، انتخاب روش ها و نقش کمک ها از بيرون، اکنون شرایط ريحتن طرح کلی برای راهبرد مبارزه آماده هستند. این طرح کلی باید از مرحله آغازين مبارزه تا سرنگونی رژيم ديکتوری و برقراري سيستمی که بتواند مملکت را تا استقرار کامل نظم و سر کار آمدن يک حکومت مردم سالار دائمی اداره کند، فراگیر باشد.

پرسش هائی که لازم است در این طرح پاسخ داده شوند:

یک: بهترين راه برای آغاز حرکت مبارزه چيست؟

دو: چگونه و از چه راهي می توان اراده ی مبارزه و اعتماد به نفس و باور به پیروزی را در مردم ایجاد و تقويت و حفظ کرد؟

سه: چگونه می توان گروه خاموش را به عدم همکاری با حکومت و یا ملحق شدن به حرکت تشویق و ترغیب کرد؟

چهار: چگونه می توان با یک سلسله عملیات محدود تا حدي بر جامعه نفوذ کرده قدرت حکومت را محدود نمود؟

پنج: آیا موسسات و سازمانهایي وجود دارند که هنوز تحت کنترل رژيم نبوده و استقلال عمل داشته باشند؟

شش : چه سازمانهائي را مي توان آسانتر از همه از کنترل رژيم خارج کرد؟

هفت: به چه سازمانهاي جدیدي ( بصورت موقت و غير رسمي) نیاز است که حتی با وجود رژيم اسلامي جوابگوی مقداری از نیاز های حرکت و جامعه باشند؟

هشت: چگونه می توان نیروي سازمانی مبارزه را تقويت نمود؟

نه: چگونه می توان به مبارزین آموزش داد؟

ده: چه منابعي از نظر لجستیکي ( پول-تجهیزات….) مورد نياز خواهند بود؟

یازده: چه نمادهیی در تحریک و تحرک مردم موثر هستند؟

دوازده: با چه نوع عملیاتی می توان منابع قدرت رژیم را بطور موثر تضعيف کرد و از بین برد؟

سیزده: از چه راههایی می توان مردم را واداشت که همزمان با عملیات مبارزات مدني انضباط عدم خشونت را حفظ کنند؟

چهارده: نیازهای روزمره اجتماع در طول مبارزه چگونه تامین خواهد شد؟

پانزده: راهکار انتقال قدرت از رژیم دیکاتور اسلامی به گروه حاکم موقت بعدی چیست؟

به خاطر داشته باشیم که يک نسخه ی همگاني و طرحي واحد برای حرکت هاي مختلف آزادیخواهی وجود نداشته و قابل نوشتن نیز نمي باشد، تنها اراده و شهامت و پایداري ملت هاست که به آنان توان رهایی از زير یوغ دیکتاتورها را می دهد و در غیاب این اراده، هر گونه نسخه پيچي و طرحریزی و پیشنهادي هیچ اثری بر اجتماع نخواهد داشت. بنا بر اين باید خواست عمومي و اراده بر خودرهاسازی بر یک اجتماع حاکم باشد تا بتوان از طرح ها و نقشه ها استفاده نمود و بنا بر همین اصل، اولین وظیفه ی آزادیخواهان و طبقه ی روشن اندیش برای رهایی، همان برانگیختن اراده مردمی و دادن انگیزه به مردم کوچه و خیابان براي مبارزه است. پیام این است: رهایی بخش شما خودتان هستید.

بسته به وضعیت، فرهنگ ، ملیت، و ساير عوامل حاکم، مبارزات آزادیخواهی با وجود داشتن هدف مشترک، با همديگر اختلافاتي خواهند داشت. به همین دلیل طرح استراتژی محور باید با آگاهی کامل از وضعيت هر اجتماع و اعتماد کامل به روش ها و راههای انتخاب شده پی ریزی شود.

پس از پی ریزي دقيق طرح استراتژیک محور با در نظر گرفتن تمام جوانب یاد شده لازم است که این طرح از هر راه ممکن به آگاهي مردم داخل ایران رسيده شود. با آگاهی از  دانستن اصول بنیادین و هدفها، و داشتن راهنمود های لازم، تعدادی بیشتر از کسانی که انتظار مي رود در حرکت شرکت کنند به این کار ترغیب خواهند شد. دانستن هدفهاي نهایي ، در تقويت روحیه و میل به شرکت و عملکرد صحیح راهنمود ها بسيار موثر است، زیرا مردم خواهند دانست که برای چه هدف هایی مبارزه می کنند و در نهایت به غیر از رهایي از تمام بدی ها و ظلم و فساد رژیم حاکم، حکومت جانشين چه امتیازاتی برایشان خواهد داشت. ( تشريح ساختار نظام پیشنهادي جایگزين، قوانین اجتماعی که برقرار خواهند شد، توقعاتی که بايد از قانون اساسی آینده داشت و بسیاري جزئیات ديگر در مرحله آمادگی و در طول مبارزه بسیار حیاتی است، زیرا هر چه آگاهي مردم از امتیازات هدفهاشان بيشتر باشد، خواسته و اراده آنان نیز به همان نسبت براي مبارزه تا نهايت و تحمل سختی هاي آن بيشتر خواهد بود).

مخفی کاري در این مرحله مورد نیاز نيست، چون رژیم به هر حال از آن آگاه خواهد شد و مي تواند این امتیاز را نیز داشته باشد که در روحيه عوامل سرکوب و سرانشان اثر کرده در صفوف آنان شکاف ایجاد نماید.

پس از دادن آموزش و آگاهي کامل به همگی مردم و با در دست داشتن توانائی های لازم ( استراتژی عملیاتي – تاکتیک ها – روش ها – مدیریت و ارتباطات- لجستیک و پشتیباني) بایستي شروع حرکت را اعلام کرده و از همگي مردم خواست که در آن شرکت کنند.