بستر مناسب برای رشد مبارزات کارگری

وخامت اوضاع صنایع کوچک و بزرگ به زودی هزاران کارگر را به ارتش بیکاران خواهد افزود. دو بحران جدی در راهست: بحران در کارخانه ها و کارگاه ها و بحران بیکاری رو به رشد.

بحران کارگری رو به افزایش است، ریزش ساختار تولیدی کشور نیاز به نیروی کار را کاهش داده و عده ی بیشتری را به سوی بیکاری سوق خواهد داد. به همین دلیل باید انتظار داشت که در آینده ای نزدیک این دو بحران عمده دو نیروی اجتماعی عظیم را به میدان بکشد. یکی کارگران دچار مشکلات اقتصادی و دیگری موج میلیونی بیکاران. اگر این دو نیرو فعال شود و اعتراضگری را آغاز کند خواهیم دید که موج میلیونی معترضین خیابان ها را پر خواهد کرد و دستگاه سرکوب رژیم را به چنان چالشی خواهد کشید که تا به حال روی نداده است. با حضور بیش از 10 میلیون کارگر و بیش از 5 میلیون بیکار در صحنه می توان انتظار داشت که بسیاری از قشرهای دیگر مانند دانشجویان و یا معلمان نیز به صف آنها خواهند پیوست. به همین ترتیب سایر لایه های معترض جامعه و بخصوص محرومین و حاشیه نشینان نیز به صحنه خواهند آمد.

اما آیا این کار به صورت مکانیکی است؟ خیر. برای این که کارگران بین رفتن به کنج خانه ها و خودکشی دسته جمعی و مرگ و نابودی و یا مبارزه و تغییر جامعه یکی را انتخاب کنند باید کارمشخص صورت گیرد. اما چه کاری؟ دامن زدن به خودآگاهی و ترویج خودسازماندهی.

برای این منظور نیاز است به کار مشخصی  که توصیه می شود از مراحل زیر پیروی کند:

  • کار رسانه ای برای آگاهی رسانی
  • کار رسانه ای برای آموزش خودسازماندهی
  • شبکه سازی در داخل و خارج از کشور برای تقویت عملی کارها

به عبارت دیگر باید بتوان به کارگران یاری داد که شبکه های ارتباطاتی خویش را فعال ساخته و با شکل دهی به اتحادیه های کارگری رسمی یا غیر رسمی در صدد باشند که به طور جمعی از حقوق خویش دفاع کنند. در این مسیر سازمان ها و گروه های سیاسی می توانند نقش مهمی را ایفاء کنند اما این نقش نباید به صورتی باشد که بخواهند به جای طبقه ی کارگر تصمیم گیری کنند. به عبارت دیگری سایر نیروهای غیر کارگر باید به طبقه ی کارگر یاری دهند تا بتواند به حرکت مستقل خویش بپردازد. بدیهی است که پیوند مبارزات کارگری با مبارزات اجتماعی یک امر طبیعی است

1 Comment

Comments are closed.