خودرهاگران: قدرت اجتماعی یعنی مدیریت سازمان یافته ی مردم بر سرنوشت خویش


  1. آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری سه ضلع مثلث جامعه ی انسانی هستند، هیچ یک از آنها بدون دو دیگر به طور ریشه ای و نهادینه در جامعه مطرح نیستند.
  2. نبود عدالت اجتماعی در یک جامعه وجود آزادی برای محرومان را بی معنا می کند. در نبود آزادی مردمسالاری معنایی ندارد.
  3. بدون آزادی استقرار و نهادینه کردن عدالت اجتماعی ممکن نیست. به همان ترتیب که بدون این دو مردمسالاری واژه ای بی معناست.
  4. استقرار همزمان این سه در جامعه به صورت یک فرایند مرحله ای است. تلاش در هر سه زمینه به صورت تدریجی و همبسته باید به شکل تکمیل گر عمل کند. برنامه ریزی دقیق و حساب شده و عقلانی برای این کار ضروری است.
  5. فرایند استقرار تدریجی و همزمان سه عنصر آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری جز از طریق نیروی سازمان یافته ی مردم ناممکن است. واگذاری این مسئولیت به یک اقلیت که بخواهد اکثریت را نمایندگی کند محکوم کردن این طرح به شکست است. حضور آگاه و سازمان یافته ی مردم ضروری است.
  6. اگر مردم به صورت سازمان یافته و آگاه در صحنه باشند، نهادینه کردن آزادی های فردی و جمعی را تضمین می کنند، سمت گیری اقتصاد به سوی تولید و توزیع اجتماعی ثروت ها را مورد مراقبت قرار می دهند و در نهایت مردمسالاری به معنای مدیریت خرد و کلان جامعه در قالب واحدهای سازمان یافته ی مردمی را تامین می نمایند.
  7. سازمان خودرهاگران بر این باور است که در صورت شکل گیری قدرت اجتماعی، به معنای قدرت سازمان یافته مردم آگاه، می توان به صورت بنیادین و ریشه ای تغییراتی را که برای دستیاب به آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری لازم است شکل داد. قدرت اجتماعی یعنی مدیریت سازمان یافته ی مردم بر سرنوشت خویش.