لائیسیته به زبان ساده – کامران مهرپور

لائیسیته به زبان ساده

 کامران مهرپور

به نقل از: نشریه خودرهاگر 

پیشگفتار

لائیسیته همراه با فلسفه انسان گرایی به عنوان پایه اساسی‌ همبستگی‌ اپوزیسیون، می تواند هم برای براندازی حکومت اسلامی در ایران و هم برای ساختن سیستم جدید سیاسی مورد بهره برداری قرار گیرد.

لائیسیته جدایی “نهاد دین” از “نهاد حکومتی” است. بدین وسیله هم حکومت می تواند جایگاه خاص و مورد اعتماد و احترام داشته باشد و هم نهاد دین بدون دخالت حکومت و بدون اعمال قدرت سیاسی با برخورداری از تمام آزادی‌ها با کار اصلی‌ خود بپردازد.

سرگشتگی بین دو اصطلاح لائیک و سکولار نشانگر سرگردانی فکری ایرانیان است در یافتن نمونه ی راهنما. رواج کلمه ی «سکولاریسم» چند دلیل دارد: برخی از سر تنبلی، بعضی فقط به دلیل پیروی از رواج عبارات انگلیسی و گروهی هم به قصد سؤ استفاده از ابهام آن به کارش می برند. آنهایی که امروزه صحبت از سکولاریسم می کنند علی الاصول برای تعیین وضع روحانیت راه حلی ندارند و به همین دلیل است که وقتی در این باب از آنها سؤالی می شود در می مانند. در عمل سکولار تبدیل شده به مترادفی رقیق و غیردقیق برای لائیک.  هرکس مسئله برایش روشن نیست و در عین حال نمی خواهد موضع قاطعی اتخاذ کند که بعد نتواند از عهده اش بربیاید، از همین عبارت استفاده می کند. بخصوص که بسیاری «سکولار»ها اصلاً و به درجات مختلف با دخالت روحانیت در سیاست مشکلی ندارند ولی مایلند این موافقت را با اصطلاحی باب روز استتار کنند، از اسلامگرایان تائب و نیمه تائب گرفته تا همینهایی که از این سوابق ندارند ولی اصلاً نمی دانند چه باید بکنند. i

لائیسیته چیست؟

شیدان وثیق در کتابی به همین نام «لائیسیته چیست؟» می‌نویسد:

می توان لائیسیته را دریافتی سیاسی دانست که بر حسب آن، از یک سو، دولت و حوزه عمومی از هیچ دینی پیروی نمی‌کنند و از سوی دیگر، دین نیز با برخورداری از همه آزادی‌ها در جامعه مدنی، حق اعمال هیچ قدرت سیاسی را ندارد. ii

لائیسیته در پی فردی کردن و خصوصی کردن دین نبوده و از دید حقوق شهروندی، دینداران مانند سایر شهروندان، با هر ایمان و مسلکی می‌توانند در فعالیت‌های سیاسی، تشکیل انجمن و حزب سیاسی و در زندگی دموکراتیک، در همه سطوح آن، از انتخاب کردن تا انتخاب شدن، شرکت کنند.

دکتر رامین کامران در مبحث “مذهب زدایی از دستگاه دولت” می‌نویسد:

“لائیک شدن دولت به معنای پیروی نکردن آن از مذهب است و به عبارت دیگر مذهب نداشتنش. پایه ی دمکراسی‌ برابریست و نقطه ی شروع عدالت همین امر است: برابر شمردن افراد انسانiii.”
لائیسیته دارای دو مو ئلفه ی ساده است:

  • جدایی دین و سیاست به طور مفهومی و بنیادی از هم
  • آزادی ادیان در جامعه مدنی

چرا لائیسیته؟

نظام دروغ اسلامی شعار‌های جمهوری، دمکراسی، آزادی، و حقوق بشر را می تواند به سادگی‌ “اسلامی” کرده و با بدل سازی دست مخالفین در اشاعه نظرات آزادیخواهان تهی کند .حتا می تواند “سکولار اسلامی” شود . ولی هیچگاه نخواهند توانست که بدل لائیسیته را ابداع کند. لائیسیته تضاد آشتی ناپذیر با ایدئولوژی این جانیان دارد.

مفهوم تاریخی لائیسیته

لائیسیته واژه‌ای است که در دهه ی هفتاد سده ی نوزدهم (۱۸۷۰) در فرانسه ابداع و از آن پس وارد دانشنامه‌ها و گفتمان سیاسی به ویژه در این کشور شد. لائیسیته مفهومی سیاسی است که بر حسب آن، از یک سو، دولت (به معنای Etat یا State که شامل سه قوای مقننه، اجرایی و قضایی می‌شود) و بخش عمومی (Sphère publique)از هیچ دینی پیروی نمی‌کنند و از سوی دیگر، دین، با برخورداری از همه ی آزادی‌ها در جامعه ی مدنی، هیچ قدرت سیاسی ای اعمال نمی‌کند. لائیسیته از زبان یونانی گرفته شده است. اگر بخواهیم تعریفی از آن ارائه دهیم می‌توان گفت: «دولت (در معنای بالا) از هیچ دینی پیروی نمی‌کند و دین در جامعه مدنی آزادانه به فعالیت می‌پردازد اما دین در سیاست هیچ‌گونه قدرتی اعمال نمی‌کند».iv

قانونمندیهای لائیسیته

  • لائیسیته نظریه سیاسی و یا قرارداد تفکیک قدرت است.
  • لائیسیته ایرانی‌ خاتمه دادن به آخوند سالاری است.
  • لائیسیته رهایی دولت است از دین و رهایی انسان است از دین دولتی.
  • لائیسیته مستلزم تمایز حوزه ی حقوقی خصوصی یا جامعه مدنی از حوزه عمومی‌ یا دولت است
  • در این جدایی دولت ضامن پاسداری از آزادیهای فردی و آزادی دین و عقیده است.
  • در سیستم لائیسیته دین نمی تواند منبع قانون گذاری باشد.
  • “لائیسیته، مترادف اجتناب از استفاده سیاسی از دین است.”v
  • مهمترین ارمغان لائیسیته آزادی مذهبی است که نثار همه خواهد شد، از هر مذهب و چه معتقد و چه نه .vi

لائیسیته چه نیست؟

  • لائیسیته به معنای ضدیت با دین و مذهب نیست، بلکه در تعریف حقوقی آن باید آزادی‌های فردی و اجتماعی دینداران همانند دیگر شهروندان را به طور نهادینه تامین کند.
  • لائیسیته ضّد دین و مروج بی‌دینی نیست، بلکه با تفکیک این نهاد از حکومت به عنوان یک اصل حقوقی، مدافع آزادی‌های دینی می باشد.
  • “جدایی دولت و دین، به قول مارکس، پایان دین نیست بلکه گسترش دین در سطح جامعه با خروجش از حاکمیت سیاسی استvii.”
  • “لائیسیته، نه‌ خفیف کردن دین است و نه‌ خفیف کردن روحانیت و نه خفیف کردن مؤمنان، جدایی است به معنای استقلال از ورای ترسیم مرز معقول … قاطعیت در براندازی همانقدر لازم است که طرح درست و معقول برای تحقق‌ و تداوم جدایی .”viii
  • “لائیسیزاسیون دین ستیزی نیست، بلکه ضامن فعالیت ادیان در همه ی عرصه‌های اجتماعی و سیاسی است. دین باوران، همچون بی‌ دینان، می توانند انجمن، سازمان و حزب سیاسی تشکیل دهند، انتخاب کنند و انتخاب شوند.”

مشخصات لائیسیته

  • در حوزه ی عمومی، دولتلائیک، در مورد دین بیطرف عمل می‌کند. و دین رسمی‌ در کشور وجود ندارد .کار اصلی‌ سیستم لائیسیته دفاع از حقوق فردی تمام انسان‌ها و شهروندان است، صرف نظر از اعتقادات مذهبی آنها.
  • حکومت مشروعیت خود را از هیچ دینی نمی‌گیرد، بلکه از رای مردم و شهروندان می‌گیرد.
  • آزادی عقیده و باور‌های مذهبی‌ و غیر مذهبی‌ مورد حفاظت نهادینه قرار دارد. لائیسیته باور نیست بلکه روش سیاسی و سامانی حقوقیست که آزادی باور‌ها را حفاظت می‌کند.
  • تمام انسان‌ها در مقابل سیستم حکومتیلائیسیته و قانون برابر هستند و آزادی داشتن هر باوری و ابراز آزاد آن را دارند. تضمین آزادی‌ بیان و رفع هر گونه تبعیض وظیفه ی قدرت سیاسی است. لائیسیته بیان برابری شهروندان از بابت مذهبی است.

لزوم لائیسیته

  • لائیسیته لازمه ی تحقق جامعه انسانی‌ دمکراتیکاست.
  • لائیسیته لازمه ی تحقق اصول مردم سالاری مدرن و رعایت حقوق فردی هر انسان.
  • “به هر حال روحانیت بعد از سقوط نظام اسلامی دو راه بیشتر پیش پا نخواهد داشت، یا باید به وضعیت قبل از انقلاب بازگردد و زیردست و فرمانبر دولت بشود یا این که به راه جدایی و استقلال برود”.ix لائیسیته بیان این راه حل دوم است و بخت بزرگی برای روحانیت.
  • “براندازی شرط لازم جدایی است و خواست جدایی شرط موفقیت در براندازی.”x
  • ” شرط ضروری و لازم لائیسیته، تمایز جامعه مدنی و دولت است”
  • دکتررامین کامران در مبحث “لزوم استقلال و اقتدار مذهبی‌” می‌نویسد: “نظام دمکراتیک و لائیک محتاج مخاطبی مذهبی‌ است که متناسب با خودش باشد، یعنی مستقل باشد و استقلال شعب مختلف حیات انسان را به رسمیت بشناسند”.xi
  • و در امر بی‌ طرفی‌ بین ادیان ادامه می دهد:
    “نهاد دولت نه‌ در موقعیتی است که خود اعتقاد داشته باشد و نه‌ این که درست و غلط اعتقاد دیگران را محک بزند…. باید تنها به حاکمیت ملی تکیه کند و ضامن آزادی باشد”.xii

فرق لائیسیته با سکولاریسم:

سکولاریسم حاصل رفرم در دنیای مسیحیت است. سکولاریسم یک تحول تاریخی در جامعه ی مذهبی‌ پروتستان بود ولی‌ لائیسیته مولود افکار انقلابی‌ در فرانسه ی کاتولیک است. از آنجا که اسلام شیعی شباهت بیشتری به مذهب‌ کاتولیک دارند، تجربه لائیسیته برای کشور ما مناسبتر به نظر می‌رسد.

  • “لأیسیزاسیون در کشورهای کاتولیک غربی و در تقابل با کلیسا سالاری شکل می‌گیرد در حالی‌ که در کشورهای پروتستان اروپا لائیک، لائیسیته، لائیسیزاسیون ناشناخته اند.”xiii
  • سکولاریسم عادت، رفتار، منش و رفتار اجتماعی حکومت با دین است.
  • “سکولاریسم یک فرایند تحولی تدریجی و هماهنگ میان دین، دولت و جامعه مدنی با الزامات روز است که در نهایت، به سلطه ی دین و کلیسا بر امور سیاسی و اجتماعی پایان می‌بخشد “xiv
  • سکولاریسم تحول برداشت دینی در جوامعی است که مداراگر و امروزی تر شده هستند. در حالی‌ که لائیسیته جدایی نهاد‌های دین و دولت است. تجربه به ما آموخته که در کشور‌های اسلامی تحول در امر قدرت مذهبی‌ قابل تحمل قدرتمداران دینی نیست و کار را به طور قاطع یکسره می کند.
  • سکولاریسم به معنای جدایی “نهاد دین” و “نهاد دولت” نیست، بلکه برداشت امروزی تری از دین بر اساس حقوق انسانی‌ و دمکراسی‌ است.  به عبارت دیگر، عقب‌نشینی دین است در مقابل حقوق فردی و آزادی انسانی‌ در کشور‌های مانند ‌انگلستان، آلمان و آمریکا. در حالی‌ که در فرانسه قانون اساسی‌ نقش دین و دولت را از نظر حقوقی از هم جدا کرده اند.
  • سکولاریسم فقط همزیستی‌ دین و دولت است نه جدایی کامل این نهاد ها.
  • در سیستم سکولار و لائیسیته، کشور دین خاصی‌ ندارد. ولی‌ در کشور‌های سکولار مثل آمریکا باور‌ها مسیحی‌ و دئیسم نفوذ خاصی‌ دارند.
  • اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ بر اساس توافق بین سکولار‌ها و لائیک‌های دنیای دمکراتیک به بشریت ارائه شد.
    دکتر رامین کامران در مورد استقلال سازمانی دین و دولت می‌نویسد: “اقتدار (چه سیاسی و چه مذهبی‌) باید در سازماندهی گروه بازبتابد تا “خود” گروه در عمل معنا پیدا کند. “xv

گرفتاری های درک معنای لائیسیته و سکولاریسم:

  • ابهام و آشفتگی‌ فکری و کج فهمی‌‌های موجود را می توان نتیجه ی عدم ارتباط ارگانیک بین روشنگران (روشنفکران) و کنشگران اجتماعی دانست، و نه در نبود مطالب فرموله شده.
  • دیگر گرفتاری کنشگران اجتماعی ایران درعمومی‌ کردن این گفتمان و به نمایش گذاشتن یک فرمول دمکراتیک روشن و همه فهم است.
  • لائیسیته جدایی دین از سیاست هست، ولی به بعد جمعی و اجتماعی دین کاری ندارد.
  • گیتی‌ گرایی و دنیوی وعرفی‌گرایی ترجمه درستی‌ از لائیسیته نیست.
  • اگر جامعه روشنگر ایرانی‌ بر روی اصل لائیسیته و یا سکولاریسم به توافق جمعی رسیده اند و یا خواهان سیستمی‌ سکولار و یا لائیک هستند، می بایستی که در گفتمان خود معنایلائیسیته و سکولاریسم را درست فرموله کنند.

“جدایی  دولت و دین به این معناست که شهروندی، یعنی‌ شهروند بودن و از حقوق شهروندی برخوردار شدن، هیچ رابطه‌ای با مذهب افراد ندارد.”xvi

“یعنی‌ در قانون اساسی‌ خود به دینی، حتا اگر دین اکثریت باشد، به عنوان دین رسمی‌، امتیاز نمی دهد و اشاره نمی کند، از سوی دیگر، ادیان از آزادی فعالیت برخوردارند و دولت هیچ کنترلی بر آنان ندارد. هم دولت کاملا مستقل از دین است و هم دین از دولتxvii.”

سکولاریسم ایرانی‌

به برخی‌ از مثال‌ها و موضوعاتی که بر اساس سیستم “سکولار ایرانی‌” زمان شاه می توان اشاره کرد که با اصول سکولاریسم منافات داشتند. لائیسیته می تواند در حل آنها در آینده ی ایران به ما کمک کند.

  • در آن زمان “سازمان اوقاف” که یک سازمان دولتی بود در اختیار نهاد دولت قرار داشت.
  • بسیاری از ملاها از دولت حقوق دریافت می کردند.
  • بسیاری از محضر‌های ازدواج و طلاق با مالکیت مذهبیون اداره می‌شدند.
  • درس‌های “تعلیمات دینی” در مدارس تدریس می شد که تقریبا به طور کامل درس تعلیمات دینی شیعی بودند.
  • دبستان‌ها و دبیرستان‌های دولتی بنابر فشار رهبران دینی تک‌-جنسیتی بودند.
  • در دانشگاه تهران، “دانشکده ی الهیات” وجود داشت که به تدریس و تبلیغ دین اسلام می‌پرداخت.
  • دین و مذهب رسمی‌ کشور اسلام و ‌شیعه اثنی عشری بود.
  • روز‌های خاص مذهبی‌ تعطیل رسمی‌ دولتی بود.

وقتی‌ که کنشگران اجتماعی و سیاسی بتوانند این رژیم دینی حاکم بر ایران را پائین بکشند، امکان تحقق لائیسیته در ایران بیشتر از امکان روی آوردن به سکولاریسم است. زیرا که در فرایند سکولاریزایسیون، نهاد دین نیز در رها کردن نفوذ خود در کار‌های دولتی کوتاه آمده و وارد تعامل با دیگر نیروهای جامعه می شود. در تاریخ چنین انعطاف پذیری از اسلام و به خصوص از نوع ‌شیعه ی آن، دیده نشده و نشانه هایی از این دست تعامل لازم در نوع اندیشان دینی دیده نمی‌شود.

  • آیا ادیان می توانند بنگاه‌های خیریه خود را داشته باشند؟ (پاسخ پیشنهادی xviii)
  • آیا ادیان میتوانند مدارس خود را داشته باشند؟ (پاسخ پیشنهادی xix)
  • ولی‌ آیا مدارک آنها در استخدام دولتی قابل اعتبار خواهد بود؟ (پاسخ پیشنهادی xx)
  • آیا نهاد اسلامی می تواند خمس و زکات داوطلبانه از پیروان خود طلب کند؟ (پاسخ پیشنهادی xxi)
  • مشکلاتی همچونسقط جنین و اعتیاد که باید در نهاد پزشکی جامعه بین پزشک و بیمار حل شود، در بسیاری از جوامع مورد سؤاستفاده ی دین ویا دولت قرار می‌گیرد. (پاسخ پیشنهادی xxii)
  • در سیستم سکولار آمریکا ازدواج هم در نهاد دولتی و هم در نهاد دین انتخابی ‌یک زوج ثبت می شود. ازدواج موقعی رسمیت دارد که طبق ترتیبات حقوقی رایج که دولتی است، ثبت گردد. باقی آداب و رسوم به مردم مربوط است.

شاید بهتر باشد به جای دعوا بر سر واژگان و بحث‌های فلسفی‌ بی‌ انتها، به چند سوأل اساسی‌ فکر کنیم و به دنبال پاسخ باشیم تا در آینده اختلافات سیاسی کمتری داشته باشیم. به عنوان مثال، در آمریکا کلیساها از دادن مالیات معاف هستند در صورتی‌ که صاحبان هر ساختمانی به واسطه ی استفاده از امکانات اجتماعی باید مالیات بپردازند. چه سکولار و چه لائیک. آیا در آینده مساجد ایرانی‌ نباید به شهرداری و یا دهداری مالیات بپردازند؟! و چرا؟

در شهری که دارای چندین مسجد بوده و فقط یک مدرسه دارد، آیا شورای شهر نباید از این اختیار برخوردار باشد که چند مسجد را تبدیل به مدرسه و بیمارستان کند؟ سؤال اصلی اینست که مساجد و کلا اماکن مذهبی متعلق به کیست؟ دولت یا روحانیت؟ xxiii

از آنجا که روش برقراری ایده‌های سکولار و لائیک در هر کشوری مطابق با بافت فرهنگی‌ و سیاسی آن جامعه رشد کرده، سوالی که پیش رو داریم اینست که: لائیسیته ایرانی‌ چه ویژگیهایی را خواهد داشت؟ این مهم به خرد روشنگران و فرهیختگان جامعه ما دارد که روی این مقوله‌ها کار کنند و همچنین کنشگران اجتماعی و سیاسی باید فعالانه در پخش و اشاعه ی افکار روشن گرانه کوشا باشند. لائیسیته ایرانی ما نسخه بدل هیچ کشور دیگری نخواهد بود. باید اصول را که در همه جا ثبت است، شناخت و بر اساس آنها عمل کرد.

##

i سکولاریسم و روحانیت – رامین کامران

ii لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق

iii یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه ۱۰۹

iv ویکی‌پدیا – لائیسیته

v یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه  ۳۱

vi لائیسیته و قانون – دکتر رامین کامران

vii لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق

viii یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه ۱۴۲-۱۴۱

ix لائیسیته و قانون – دکتر رامین کامران

x یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه ۱۴۵

xi یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه  ۱۱۷

xii یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه  ۱۱۰

xiii لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق – صفحه ۹

xiv لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق

xv یگانگی و جدایی :لأیسیته در ایران فردا -رامین کامران – صفحه ۱۲۳

xvi لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق

xvii لائیسیته چیست؟ شیدان وثیق

xviii قاعدتا بلی. فعالیت خصوصی است، سیاسی نیست. به طور مثال انجمن آذربایجانی های مقیم مرکز که وجودش مرسوم و مجاز است و معنای تجزیه طلبی هم ندارد.

xix در ایران مدرن مکتب خانه ها بر چیده شدند و مدارس دولتی جایش را گرفت و مومنان هم خواستار تاسیس دوباره مکتب خانه نبودند. تاسیس دبیرستان های علوی و غیره در حاشیه بود. در ایران لائیک حوزه های علمیه مذهبی می توانند پابرجا باشند ولی‌ دولت هزینه ی آنها را نمی پردازد.

xx امتحانات نهایی در هر جا سراسری است و دولتی. حتی اگر کسی به مدرسه نرفته باشد، حق شرکت در آنها را دارد.

xxi داوطلبانه حتما، ولی نظام مالی روحانیت باید تمامیت معینی داشته باشد و تحت نظر دولت باشد.

xxii سقط جنین می بایستی قانونی شود، البته تحت نظارت نهادهای بهداری و بهداشتی.

xxiii در فرانسه فرضا متعلق به دولت است که در اختیار روحانیت گذاشته است. راه حل بدی نیست.

 

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*