مبارزه اجتماعی در رژیم جمهوری اسلامی – 2

نوشته: مهدی جعفری

ویرایش دفتر تولید سازمان خودرهاگران

***********************

پیش از آغاز این بخش باید یادآوری کرد که نظام جمهوری آخوندی و پاسدارانش با سیاست های  سرکوبگرانه، ظالمانه، ضد ایرانی و ضد بشری  در داخل، و با سیاستهای تروریستی در سطح جهان، سالهاست که چه در درون کشور و چه در سطح ابین المللی  آبرو باخته و از هیچ پشتوانه قانونی و مشروعیتی برخوردار نیست .

درست به همین علت هرگونه مبارزه  از جانب مردم ایران و نمایندگان به حق آنان  بر علیه این نظام جنایتکار و ضد انسانی از مشروعیت کامل حقوقی و جهانی برخوردار است.

به پاس رنج و شکنجه و خون های  بر زمین ریخته شده هزاران  زن ومرد  مبارز و انقلابی این آب و خاک،  در طی  سی سال مبارزه ی مشروع و بی امان ، اکنون جنبش مردمی و عدالت خواهانه ی ملت ایران به سطح عظیم و گسترده با عمق و غنای بی مانندی در تاریخ مبارزات خود دست یافته، که این خود تضمین کننده سرنگونی این نظام ضد انسانی ست .

ایمان داشته باشیم که سقوط این رژیم حتمی است و این نظام به همراه تک تک رجالگانش از خروش و خشم ملت مظلوم و ستمدیده ایران گریزی ندارد. ایمان داشته باشیم که تمامی مردم جهان پشتیبانان مبارزات  حق طلبانه ی ملت ایران در راه کسب آزادی و دمکراسی هستند.   درسایه ی  تلاش و همبستگی همه اقشار و طبقات صبح آزادی و رهایی ایران از چنگال اهریمنان  نزدیک است.

روش ها و شیوه های مختلف مبارزه اجتماعی

در هر جامعه ای برخورد افکار ، انتقاد و مخالفت  با  نظام حاکم  از جانب نیروهای مخالف سیاستهای آن نظام صورت می گیرد، که شامل روزنامه ها، احزاب، سازمانها،گروهها و دسته جات مختلف سیاسی و صنفی مردمی اند، ک به طور معمول آنها در نیروهای  « اپوزیسیون»  تعریف می شوند.

نیروهای اپوزیسیون بر اساس شرایطی که در جامعه برقرار است شیوه ی برخورد یا مبارزه ی خود را با دولت حاکم به صورت منطقی طوری تعین کرده و یا می بایست تعین کنند، که کمترین هزینه و صدمات و بالاترین بازدهی مبارزاتی را برای خود و مردم  داشته باشد.

اقسام مبارزه:

بطور فهرست وار اشکال مختلف مبارزه دو دسته است:

اول : مبارزات مسالمت آمیز

دوم:   مبارزات غیرمسالمت

مبارزه مسالمت آمیز یا صلح آمیز، تعریف واضح و روشن خودش را با خود به همراه دارد. این نوع مبارزه از درون مجلس نمایندگان شروع شده و تا دورترین نقاط اجتماع ادامه می یابد.  این مبارزه به صورت نشر روزنامه ها، نشریات، مجلات ،اطلاعیه ها و برگزاری سخنرانی ها، میتینگ ها ،تظاهرات و اعتصابات که توسط  کارگران ،کشاورزان، کارمندان، اصناف، فرهنگیان، دانشجویان، متخصصین و… ، در جامعه صورت می گیرد. در این نوع مبارزه به طور اساسی هیچ گونه تنش فیزیکی که منجر به زد و خورد، دستگیری و یا زندانی کردن افراد  مخالف دولت  باشد، صورت نمی گیرد . این بخش ازمبارزه را ” فاز سیاسی” می نامند. این گونه مبارزات معمولا در جوامعی صورت می گیرد که یا دمکراتیک هستند و یا از آزادیها به طور نسبی موجودند. این گونه مبارزات تا زمانی عملی و ممکن است که شرایط اجتماعی حاکم، که از سوی دولت کنترل و تضمین شده است، آزادیهای اجتماعی را ضمانت کند  و افراد مخالف و مُعترض از نظر ایمنی و تهدیدات جانی، مصعونیت کامل قانونی داشته باشند. ( اما در نظام جمهوری اسلامی تنش های سیستماتیک فیزیکی از ابتدای پایه گذاری این نظام از طرف نیروهای دولتی و یا دسته جات چماقدار و مسلحِ تحت کنترل حکومت آخوندها، به طور مُدام، بر علیه نیروهای اپوزیسیون صورت گرفته و اعمال می شد و هر روز بر شدت و وحشی گری های آن می افزودند).

مبارزه ی غیر مسالمت آمیز در تعریف  خود نافرمانی های مدنی یا اجتماعی همراه با خشم توده های به جان آمده ی مردم را به همراه خود دارد. این گونه مبارزه را “قهرآمیز”می گویند.

در تعریف  از اشکال مختلف این گونه مبارزه، مبارزات منفی ،تظاهرات مقطعی و تهاجمی، اعتصابات گسترده، ایجاد تشکلات و سازماندهی های مخفی و زیرزمینی، سازماندهی مردم در دسته جات و تیم های مختلف تدارکاتی، اطلاعاتی و نظامی، عملیات پارتیزانی و چریکی خلاصه می شود. سمت و سوی تمامی این گونه مبارزه در جهت سرنگونی نظام حاکم صورت گرفته و در این راه از هر گونه شیو ی درگیری مستقیم ویا غیره مستقیم  با  نیروهای سرکوبگر و مصادره ی امکانات دولت، استفاده شده و در جهت پیش روی جنبش مردم  به کار گرفته می شود. این مرحله از مبارزه را که قاعدتا خود رژیم حاکم آن را به مردم تحمیل کرده و خود آغازگر آنست، اصطلاحاً  فاز نطامی نیز می گویند.

تجربیات مبارزاتی  مردم در کشورهای دیگر

از آنجا که روش ها و شیوه های مبارزه در هر جامعه ای مربوط و خاص به همان جامعه و فرهنگ می باشد،  لذا کپُی برداری و استفاده مستقیم  و غیره علمی از تجربیات دیگر ملت ها نه تنها   کارایی ممکن را نخواهد داشت، بلکه راه به جایی نمی برد،  زیرا به یقین آن تجربیات به طور خاص برای فرهنگ همان جوامع تد بیرشده و عملی گردیده است. اما بدون شک، تجربیات مبارزاتی  ملت های مختلف، دانش مبارزاتی و نیز درجه ی ابتکار و خلاقیت ما را برای روش ها و تاکتیک های جدید که فراخور جامعه ما باشد، بسیار بالا می برد. به همین دلایل مبارزه می بایست علمی باشد.

مبارزه و فنون مربوط به آن یک علم است و باید آن را آموخت، تجربه کرد و بر کیفیت و کارایی های آن افزود. مبارزه در عمل اجتماعی است که مورد آزمایش قرار می گیرد، تجربه می شود و نقاط ضعف و قوت آن بارز می گردد. به همین خاطر است که در روند عمل اجتماعی، یک مبارز، تیم عملیاتی و یا سازمان پیشتاز، با کسب تجربیات، آبدیده تر شده وبا جمع بندی روزانه ی کار خود، به نقاط ضعف و قوت خود پی برده و با انتقال این تجربیات  به دیگران باعث رشد و ارتقاء مبارزاتی آنان  می گردد.

بدون شک کسب تک تک این تجربیات بهایی بالا  از مبارزان راه رهایی  گرفته است،  بهایی که  ازجان خویش مایه می گذاشتد، بنابراین باید تجربیات مبارزان راه آزادی ملت ها  را ارج نهاده و از آنها به خوبی در راه جنبش مردم استفاده کرد.

تجربیات دیگر ملت ها نیز به ما دانش لازم برای مبارزه را می آموزد

انقلاب كوبا همواره الهام بخش مبارزات مردم آمريكاى لاتين و سراسر جهان بود، اما انقلابى كه در ژوئيه ۱۹۷۹ ميلادى همزمان با انقلاب ضد سلطنتی ایران، در نيكاراگوئه رخ داد و تحولات انقلابی ناشى از آن، نتيجه ی مستقيم مبارزه ی ده ها ساله مردم اين كشور براى رهايى از يوغ سلطه خارجى و تلاش براى كسب حاكميت بر سرنوشت خودشان بود.

– در کوبا و نیکاراگوئه حکومتهای  باتیستا و سوموزا در مقابل خواسته های به حق مردم  زبانی جز شکنجه ، زندان و اعدام  نداشتند؛  مردم ونیروهای مخالف این کشورها در طی  سالها  مبارزه مسالمت آمیز متحمل بسیاری صدمات و از دست دادن بسیاری از عزیزانشان شدند و به مرور دریافتند که چاره ای جز دست بردن به سلاح در مقابل جنایات و وحشیگری های دولتی ندارند.

مبارزات مسالمت آمیز اجتماعی اقشار مختلف مردم و دانشجویان در این دو کشور در طی سالها مبارزه، همچون تظاهرات، اعتصابات، میتینگ های علنی و مخفی اپوزیسیون موجب آن شد که  با شدیدترین شیوهای پلیسی ونظامی درهم شکسته شده و در پس آن بسیاری دستگیرو روانه ی زندانها وشکنجه گاهها شده و بسیاری دیگر از فعالان و مخالفین توسط نیروهای امنیتی ربوده و سربه نیست و یا به طور علنی اعدام شدند. دیگر این گونه مبارزه پاسخگو نبود، و از دست هیچ کس و حتی سازمانها و نهادهای بین اللملی- مدافع حقوق بشر و صلیب سرخ- کاری ساخته نبود.  ( شرایط مشابه و بسا سهمگین تر  اکنون در کشور خودمان ایران با نمونه های گسترده توسط دستگاه سرکوبگر رژیم آخوندها، سالهاست که بر علیه مردم اعمال میشود و همگان با پوست و استخوان شاهد بوده و همواره تجربه می کنیم.  )

مردم  کوبا ، نیکاراگوئه و دیگر کشورهای مشابه، راه پیروزیشان را دریافته بودند: “مبارزۀ مسلحانه”. و این  بود که در مقابل یک حکومت دیکتاتوری بی رحم و ضد انسانی با دست خالی نمی توان به مقابله  پرداخت! بنابراین دریافتند که نمیتوان با شیوه های گذشته جویای حقوق از دست رفته و به یغما بُردۀ خود شد.  آنها با سازماندهی خود در گروه های کوچک وبا تجهیز و دست بردن به سلاح، به مقابله با تهدیدات نیروهای دولتی پرداختند و دیگر خود را  بدون دفاع نمی دیدند؛ با جسارت انقلابی با دشمن روبرو می شدند.  آنان دریافته بودند که، نیروهای نظامی دولتی قادر به نزدیک شدن و تاراندن و دستگیری آنان همچون گذشته نیستند و این امر نیز به دلیل مسلح شدن بود، سلاحی برای دفاع از شرف و آزادی و حیثیت خود.  آنان به قدرت نهفته ی درونی خویش واقف گشته و اراده ی خویش را در یک حرکت عادلانه به دست گرفته بودند  و آن را در معرض نمایش ومقابله با دیکتاتورها، ستمگران و جنایتکاران حاکم گذاردند.

این شیوه ی مبارزاتی باعث امید مردم شده و روحیه انقلابی مردم را هر چه بیشتر بالامی برد. از طرف دیگر، ترس و وحشت هر چه بیشتررا درمیان نیروهای نظامی دولتی سبب می گشت.  آنان به این وسیله توانستند مردم  را هرچه بیشتر به همدیگر نزدیک کنند.  پیروزهای نیروهای انقلابی و مردمی هر روز افزایش می یافت و نیروهای نظامی دولتی را هر روز بیشتر به عقب می راند، تا بدانجا که نیروهای مردمی و اپوزیسیون به نقاط قوت خود بیشتر واقف گشته و به سازمان دهی هرچه بیشتر مردم شهر و روستا پرداختند و بدین گونه بود که راه پیروزی خود را هموار کرده و در نهایت توانستند رژیم ها ی باتیستا و سوموزا را با تمامی حمایت های خارجی که داشتند، سرنگون سازند. این بود که با اراده و ایمان به پیروزی بر دشمن جنایتکار چیره شده و به خواسته های به حق خود دست یافتند. اراده و ایمانی که دشمن از آن بی بهره بود و به زودی  آن حکومت های جنایتکار را به زباله دان های تاریخ سپردند. آنان این گونه به آزادی و حرمت انسانی خویش دست یافته و پرچم شرف و آزادگی را با  دستان خویش بالا بردند. و این گونه بود که نمود مبارزات تمام ملت های ستم دیده جهان شدند