نگاهی به سال 1390 و چشم انداز سال آینده

نگاهی به سال 1390 و چشم انداز سال آینده

دفتر تولید سازمان خودرهاگران

سال 1390 در حالی به پایان رسید که رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی در دریایی از بحران ها به سوی غرق شدن پیش رفت. خطاهای فاحش مدیریتی دولت احمدی نژاد در طول شش سال گذشته کشور را در آستانه ی فروریزی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی برد و در درون حاکمیت نیز شکاف ها و جنگ ها به بارزترین شکل ممکن بروز کرد. تحریم های گسترده ای که در این سال اجرایی شد اقتصاد ایران را به ورطه ی سقوط فرو برد.

در این شرایط رژیم می رود تا سالی را آغاز کند که به زعم بسیاری سال تعیین تکلیف وی می باشد. در سال 1391 پنج بحران عمده دامن گیر نظام جمهوری اسلامی خواهد بود:

1)      بحران اقتصادی: تورم افسار گسیخته و نابودی صنعت و تولید و افزایش بیکاری شاخص های این بحران هستند. دولت جمهوری اسلامی به طور مشخص ورشکسته است و بعید است بتواند در سال 1391 با تکیه بر آن چه در ذخایر و انبارها باقی مانده است اقتصاد ایران را به پایان سال برساند بدون آن که با بحران هایی سهمگین برخورد کند. ورشکستگی اقتصادی دولت در سال جدید بدیهی به نظر می آید و عوارض اجتماعی و سیاسی آن دامن رژیم را خواهد گرفت.

2)      بحران بین الملل: جامعه ی جهانی ابزار فشار بر رژیم را پیدا کرده و تا گرفتن باج هایی مهم از آن و یا زمینه سازی برای تغییر آن دست از سر حکومت ایران بر نخواهد داشت. سرمایه داری در بحران نمی تواند رژیم ایران را به حال خود واگذارد. هم برای دلایل اقتصادی و هم برای دلایل سیاسی و منطقه ای بی شک غرب به آینده حکومت ایران خواهد پرداخت. سال 1391 از این نظر سال تعیین تکلیف رژیم ایران خواهد بود.

3)      بحران اجتماعی: تحت فشارهای اقتصادی و نابسامانی های ناشی از آن جامعه به شدت آشفته شده و روابط و ساختارهای اجتماعی در معرض خطر بی نظمی قرار گرفته اند. در صورتی که تغییری مهم در شرایط به وجود نیاید بی شک نظم اجتماعی در ایران به هم خواهد ریخت و شاهد بروز بحران های عمیقی در درون جامعه خواهیم بود که می تواند خصلت فراگیر و سیاسی پیدا کند.

4)      بحران قدرت سیاسی: مافیاهای درون نظام جمهوری اسلامی به مرحله ای رسیده اند که بی شک همدیگر را تحمل نخواهند کرد. سال 1391 سالی است که در آن مافیاهای درون نظام می توانند به طور فیزیکی به هم تعرض کنند.

5)      بحران ایدئولوژیک: این بحران هم در داخل و هم در خارج کلیه نیروهایی را که به دلایل اعتقادی به آن پایبند بودند از وی دور ساخته و با برجسته ساختن تضادها و تناقض ها رژیم را در درون ساختارهای درون مرزی و برون مرزی و در بین وفادارترین نیروهایش با مشکلات جدی مواجه خواهد ساخت.

با در کنار هم قرار دادن این بحران های پنج گانه که در طول سال های 1389 و 1390 رشد و دامنه پیدا کرد انتظار می توان داشت که فعال شدن و بروز یک یا چند تا از آنها سال سخت و چه بسا سرنوشت سازی را برای رژیم تدارک ببیند. شک نکنیم که سال 1391 از دشوارترین سال های عمر سی و ساله رژیم خواهد بود.

این که آیا این سال هم چنین به سال تعیین سرنوشت نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود یا خیر بستگی مستقیم دارد به این که آیا بخش کنشگر جامعه می تواند با حرکت و فعالیت هدفمند و سازمان یافته ی خویش بخش اکثریت منفعل و اینک به شدت ناراضی مردم را به صحنه بکشاند یا خیر. برای این منظور اقلیت کنشگر می بایست که از دو عنصر برنامه و سازماندهی برخوردار باشد. برنامه یعنی بداند از کجا به کجا می خواهد حرکت کند و سازماندهی یعنی بتواند به طور جمعی برای دستیابی به هدف مشخص خود عمل کند.

نقش و عملکرد سازمان خودرهاگران در این میان

سازمان خودرهاگران در طول سال 1390 تلاش کرد با ادامه ی برنامه های تلویزیونی خویش ارتباط خود را با جامعه به طور فعال نگه د ارد و با تداوم بخشیدن به تولیداتش مطالب هر چه بیشتری را در عرصه ی سازماندهی تقدیم هموطنان کند. در دی ماه امسال به مناسبت آغاز سومین سالروز تاسیس سازمان خودرهاگران چندین جزوه ی مفصل درباره ی مواضع و دیدگاه های سازمان خودرهاگران منتشر شد. این جزوات کمک کرد تا سازمان بتواند به طور هرچه مشخص تر استراتژی خود را تدوین و ارائه دهد. به واسطه این کار نظری قابل توجه اینک معرفی هدف، استراتژی و تاکتیک های سازمان خودرهاگران بسیار ساده و روشن شده است:

زیربنای فکری حرکت: انسان مداری، یعنی قرار دادن انسان به عنوان برترین ارزش ها.

هدف برخاسته از این زیربنای فکری : دستیابی به جامعه ای انسانی که در آن جان و کرامت بشر به طور نهادینه محافظت می شود.

استراتژی دستیابی به این هدف: گسترش اخلاق انسان مدار از یک سو و ساختن قدرت اجتماعی از سوی دیگر.

تاکتیک های این استراتژی: مرحله ی نخست: گسترش انسان مداری و اخلاق میان اکثریت و آموزش فن سازماندهی میان اقلیت کنشگر از سوی دیگر با هدف شکستن جو انفعال کنونی و فعال کردن نیروی برانداز تا مرحله ی براندازی. مرحله ی دوم: شرکت در مدیریت دوران گذار با روش فراگیر سازی شکل اولیه ی سازماندهی اجتماعی و نظارت بر کیفیت استقرار حاکمیت جدید. مرحله ی سوم: تقویت قدرت اجتماعی برای استقرار نهادینه ی انسان مداری در جامعه.

در سال 1390 در تداوم تلاش های خود برای مرحله ی نخست تاکتیکی کار خویش ما علاوه بر فعالیت بر روی اینترنت و تلویزیون اقدام به تاسیس رسانه ی خاص خود کردیم. تاسیس رادیو اتحاد به عنوان صدای سازمان خودرهاگران از اقدامات اصلی ما در سال 90 بود. این رادیو در ابتدای بهمن ماه فعالیت خود را آغاز کرد و به صورت 24 ساعته بر روی اینترنت و بر روی ماهواره در ایران و اروپا برنامه پخش می کند. از طریق رادیو اتحاد، سازمان خودرهاگران در نظر دارد تا آموزش های خویش را فراگیر سازد.

سیاست کاری سازمان ما در سال 1391 افزایش کیفیت و کمیت برنامه های رادیو اتحاد است تا این رسانه به تدریج به ابزاری برای رشد سازماندهی مبارزاتی در داخل کشور تبدیل شود و به این ترتیب کمبود اصلی مبارزات سال های اخیر را در حد توان خویش تا اندازه ای برطرف کنیم. سازمان در سال 1391 به تولید و گسترش و پخش ادبیات انسان مداری، اخلاق گرایی و نیز آموزش های فن سازماندهی مبارزاتی و خودسازماندهی اجتماعی ادامه خواهد داد.

در پایان یادآور می شویم که سازمان در سال 1391 از هر نوع همیاری و همکاری با هموطنان یا تشکل هایی که به کنشگری و کار عملی مشخص باور دارند استقبال می کند.

29 اسفند 1390

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*