چه موقع باید به موضوع بعد از سرنگونی پرداخت؟

چه موقع باید به موضوع بعد از سرنگونی پرداخت

کاری از دفتر تولید سازمان خودرهاگران

—————————————–

بسیاری از ما سئوال می کنند که شما برای سرنگونی طرح می دهید اما برای فردای آن چه؟ چرا نمی گویید که برای نظام آینده کشور چه طرح و نقشه ای دارید.

پاسخ ما به زبان ساده این است که طرح زودرس مسائل نه فقط کمکی به پیشبرد جریان مبارزه نمی کند بلکه بر عکس، بر ابهام ها نیز می افزاید و بحث های کاذب پدید می آورد. وقت و توان ما باید متمرکز باشد بر این که مانعی را که در گام نخست بر سر راه داریم برداریم و قدم به قدم پیش رویم. در زیر توضیحی کلی در باره کار تاکتیکی در این مرحله از استراتژی داریم توضیح می دهیم. بدیهی است که در هر مقطعی از مبارزه به تناسب نیاز آن مقطع باید طرح و برنامه ها ی عملی ارائه داد.

***********

سازمان خودرهاگران بر این باور است که کیفیت و روش تغییر حاکمیت سیاسی در ماهیت و شکل نظامی که بعد از این تغییر به وجود می آید موثر است. به همین دلیل نیز بر ضرورت حضور نیروهای اجتماعی سازماندهی شده در روند خلع قدرت از رژیم کنونی تاکید می کند، این امر سبب خواهد شد که همین نیروها بعد از پایان بخشیدن به حاکمیت استبدادی بتوانند دو نقش عمده را ایفا کنند: 1) مانع از افتادن قدرت به دست یک نیروی متمایل به استبدادگری شوند 2) خود در اداره ی مدیریت دمکراتیک جامعه نقش داشته باشند.

بنابراین هر آن چه امروز می کنیم تعیین کننده ی آن چیزی است که فردا خواهیم داشت. اگر امروز بر اساس یک جریان رهبر محور رژیم کنونی را سرنگون سازیم فردا این رهبر می تواند تبدیل به یک دیکتاتور جدید شود. یا اگر در روابط میان نیروهای تغییرگرا بوی تقلب و استبداد منشی و حقه بازی موجود باشد، همین خصلت ها را در حکومت آینده نیز خواهیم یافت.

به همین دلیل ما تاکید داریم که مسیر آزادسازی ایران از ابتدا تا مقصد خویش سالم، مردمی و اخلاق محور باقی بماند.

این مسیر شامل سه قسمت است: 1) مرحله آماده سازی و انجام قیام خلع قدرت 2) مرحله ی گذار از حاکمیت ضد مردمی به یک حاکمیت مردمی 3) مرحله ی نهادینه شدن پایان حاکمیت استبدادی و بازسازی کشور.

برای این منظور استراتژی سازمان خودرهاگران عبارت است از شکل دهی قدرت اجتماعی، یعنی قدرت سازماندهی شده مردم آگاه. یعنی مردم هم باید به خودآگاهی برسند و هم به خودسازماندهی. سازمان ما برای این دو منظور تشکیل شده و فعالیت می کند.

در مرحله خلع قدرت تاکید ما بر ایجاد هسته های خانوادگی، دانش آموزی، کارگری، دانشجویی، محله ای و نیز کارمندی و بیکاران می باشد. این هسته ها می توانند به صورت علنی یا مخفی تشکیل و فعالیت کنند. دو محور اصلی کار این جمع ها عبارتند از کار نظری و تقویت خودآگاهی و دیگری کار عملی و خودسازماندهی دهی.

وجود این جمع ها سبب می شود که قیام خلع قدرت توسط جامعه ای فعال و سازماندهی شده صورت گیرد. مردمی که می دانند چرا دارند حرکت می کنند و دنبال چه هستند. مردمی که خود را سازماندهی کرده اند، کار جمعی را تمرین کرده اند و می توانند در صحنه نقش منظم و هدفمند بازی کنند.

وجود یک چنین نیرویی سبب می شود در ساعات بعد از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی این نیروهای سازمان یافته بتوانند نظم اجتماعی را آن گونه که منافع مردم ایجاب می کند حفظ کنند. مانع از فرار افراد و سرمایه ها  شوند و امور جاری کشور را مدیریت کنند تا نیازهای ابتدایی جامعه تامین شود.

همین ساختار سازماندهی شده ی قدرت اجتماعی اجازه می دهد که مدیریت کشور در سطح خرد تامین شود و یک شورای هماهنگی متشکل از فعال ترین واحدها می تواند مدیریت سطح کلان را برعهده گیرد تا وضعیت در دوران گذار مورد مدیریت قرار گیرد