گفتم وگفت: پدرانی که می خواهند فرزندانشان را از آزادی محروم کنند

گفتم: با که در تلفن جر و بحث می کردی؟

گفت: با برادر زاده ام.

گفتم: چی شده مگه؟

گفت: می گوید من با دادشم یعنی پدرش صحبت کنم که اجازه بدهد به تظاهرات برود؟

گفتم: چند سالشه؟

گفت: 21 سال.

گفتم: تو چه گفتی؟

گفت: من گفتم باید به حرف پدرش گوش بده.

گفتم: و این که نره به تظاهرات؟

گفت: هر چه پدرش بگوید.

گفتم: مگر نگفتی 21 سالش است؟

گفت: چرا، ولی به هر حال جوونه و باید حرف پدر و مادرش را گوش بده.

گفتم: اول این که به طور قانونی چنین وظیفه ای را ندارد، یعنی می تواند به حرف پدر و مادرش گوش ندهد.

گفت: قانونی درست، اما از لحاظ اخلاقی و تربیتی چطور؟

گفتم: آن هم بستگی دارد به موضوع.

گفت: یعنی سر این موضوع که می گویند به تظاهرات نرو هم به چیزی بستگی دارد؟

گفتم: صد البته، بستگی دارد که چرا می گویند نرو.

گفت: خوب مگر نمی بینی چه می کنند، تظاهرات رفتن یعنی خطر ضرب و شتم و دستگیری و مرگ.

گفتم: خوب مگر قرار بود غیر از این باشد؟

گفت: خوب پدر و مادر نگران بچه شون هستند.

گفتم: چطور نگران سلامتی او هستند، اما نگرانی آزادی او نیستند. چرا نگرانند که به جسمش آسیب نرسد اما هر آسیبی که به خاطر نبود آزادی و عدالت و آینده دارد به روح آن جوان وارد می کند براشون مهم نیست.

گفت: خوب کدام مهمتر است؟

گفتم: بحث همین است. بهتر است هرکس خودش قضاوت کند که کدام مهمتر است.

گفت: یعنی چطوری؟

گفتم: یعنی باید نگرانی پدر و مادر برای جان فرزندانشان را فهمید، اما باید نگرانی فرزند را هم برای نداشتن آزادی و زندگی کردن در نکبت به وجود آمده توسط رژیم فهمید.

گفت: یعنی پدر و مادر باید اجازه بدهند که پسرشان در جستجوی آزادی به مصاف خطر برود؟

گفتم: بله، برای این که این تشخیص یک انسان بالغ است که می خواهد به خیابان برود، جانش را به خطر بیاندازد برای آن که آزاد زندگی کند.

گفت: این هم حرفی است.

گفتم:پیام پدر و مادری که مانع رفتن فرزند خود به تظاهرات می شوند چیس؟ چون ما برای حفظ جان خود حاضر شدیم از آزادی صرف نظر کنیم، تو نیز این کار را کن و برای این که جانت را از دست ندهی مثل ما بدون آزادی زندگی را سپری کن و تو هم به بچه هایت یاد بده که به خیابان نروند که با خطر مواجه شوند.

گفت: این سبب ادامه استبداد می شود.

گفتم: سی و دو سال چنین بوده و حالا باید ببینیم که نسل کنونی می خواهد مثل پدران و مادرانشان در بند زندگی کند یا خیر…

1 Comment

Comments are closed.