استراتژي و تاکتيک ها:

سازمان فرهنگي-سياسي خودرهاگران فعاليت هاي خود را به دو بخش مجزا اما مرتبط تقسيم مي کند: بخش فرهنگي و بخش سياسي.
فعاليت در بخش فرهنگي به صورت مستقل از تشکيلات سياسي سازماندهي مي شود، اما از حيث محتوايي اين دو بخش با هم در ارتباط هستند. مديريت بخش فرهنگي زير نظارت تيم مديريت سازمان اما با استقلال اجرايي خواهد بود.

 

  • کار در عرصه ي فرهنگي:

کار در اين عرصه در جهت ترويج خصلت هاي عالي انساني در ميان ايرانيان است: آزادگي، شجاعت، مهرورزي، خردگرايي و سازندگي. خودرهاگران در اين حوزه به کار فرهنگ سازي و گسترش فرهيختگي اجتماعي مشغول خواهد بود. يعني با بکارگيري کليه روش هاي فرهنگي و هنري تلاش خواهد کرد که يک ادبيات انسان محور را توليد، ارائه و تکميل کند. براي اين منظور بهره گيري از تئاتر، سينما، موسيقي، ادبيات، انجمن ها، راديو، تلويزيون، مطبوعات، فن آوري نوين ارتباطات، ادبيات، آموزش وپرورش، آموزش عالي و … مورد نظر خواهد بود.
در اين بخش هدف عملي عبارت خواهد بود از فراهم آوردن بستر انديشه ورزي و خودآگاهي براي ايرانيان.
روش جاي دادن فعاليت هاي فرهنگي

 

  • کار در عرصه ي سياسي:

هدف کلي ما از کار سياسي کسب سهم از قدرت سياسي است در جهت تقويت قدرت اجتماعي مردم. ما قدرت را براي قدرت نمي خواهيم، ما قدرت سياسي را مي خواهيم تا آن را هر چه بيشتر به مردم، يعني نهادهاي اجتماعي و مدني که واحدهاي مديريتي خودگردان امور جامعه هستند، واگذار کنيم.

قدرت براي ما ابزاري است که بايد به طور موقت و گذرا در اختيار گرفت تا هر چه بيشتر به جامعه خدمت کرد. کسب قدرت از بالا براي واگذار کردن آن به پايين است. قدرت اصلي بايد در دست مردم و جامعه باشد و قدرت مرکزي در بالا بايد تنها در حد هماهنگي واحدهاي خودگردان باشد. استقرار فرهنگ صلح، همبستگي، دوستي و همياري به صورت نهادينه ميان ايرانيان سبب خواهد شد که حفظ تماميت ارضي و وحدت ملي نيازي به يک دولت مرکزي بيش از حد قوي نداشته باشد.

نگرش ما براين است که براي دستيابي به آرماني که در پيش گفتيم، يعني دستيابي به يک جامعه انسان مدار، بايد بنا بر واقع گرايي حرکت کنيم. چنين ديدي به ما مي گويد تا زماني که موانع ساختاري رشد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي در ايران برداشته نشود شرايط به همين صورت باقي خواهند ماند. از همين روي ما براي برداشتن اين موانع دو حرکت مرحله اي را به عنوان مسير استراتژيک «خودرهاگران» ضروري مي شماريم:

    • نخست کنار زدن رژيم جمهوري اسلامي به عنوان حاکميتي که مي خواهد مانع از حرکت جامعه به سوي تغيير، رفاه و ترقي شود
    • دوم جايگزين ساختن آن با رژيمي که بتواند در مسير تحقق يک نظام اقتصادي-اجتماعي انسان سالار بکوشد.

اين دو مرحله بيانگر استراتژي حرکت ما در آينده خواهد بود.

براي هر يک از اين دو مرحله ي استراتژيک «خودرهاگران» تاکتيک هاي خاص خود را دارد.

تاکتيک هاي خودرهاگران در مرحله ي نخست: براي فراهم کردن شرايط جهت کنار زدن رژيم جمهوري اسلامي

در اين مرحله ما تاکتيک هاي خود را براساس واقعيت موجود توان جامعه براي تغييرگري تنظيم خواهيم کرد. تلاش ما براين خواهد بود تا با تقويت مبارزه ي مدني و ياري رساني به سازماندهي مبارزات اجتماعي به سوي آن رويم که مانع فعلي تحول در ايران، يعني رژيم جمهوري اسلامي را کنار بزنيم.

  • در اين مرحله نياز به مراحل تاکتيکي زير مي باشد:
    • تقويت جنبش آزاديخواهي کنوني به طور عمومي
    • گسترش سازماندهي مبارزات در تمامي سطوح دانشجويي، کارگري، قشرها ي مختلف
    • ايجاد پيوند ميان مبارزات زنان، دانشجويان، کارگران، کارمندان، دانش آموزان
    • تشويق و ترويج مبارزات مدني و اجراي نافرماني مدني براي تضعيف هرچه بيشتر حاکميت
    • تقويت روحيه ي مبارزاتي براي وارد شدن به يک قيام جمعي جهت خلع قدرت از حاکميت
    • سازماندهي مبارزات و نيروها براي تدارک قيام خلع قدرت
  • تکنيک هاي مورد استفاده براي پياده کردن تاکتيک ها:
  • اجراي تاکتيک هاي نامبرده نياز به تکنيک ها و روش هاي مشخصي دارد که عبارتند از:
    • ايجاد يک شبکه تبليغاتي
    • بهره بري از شبکه تبليغاتي براي ايجاد خودآگاهي
    • آموزش و تقويت فرايند تبديل کردن خودآگاهي به خود
    • ياري رساني به خودسازماندهي
    • پيشنهاد جهت ها و مسيرهاي مشخص به واحدهاي خودسازماندهي شده

با ايجاد شبکه تبليغاتي ما تلاش خواهيم کرد تا داده ها، اطلاعات، ايده ها، راهکارها و آموزش هاي مناسب براي ايجاد خودآگاهي و خودسازماندهي مردمي را به ميان مردم ببريم. اين شبکه از طريق فعالان خود اين مطالب را به صورت هاي مختلف به داخل کشور خواهد رساند: اينترنت، تلفن، انتشار، جلسات، تکثير و توزيع در داخل، (اعلاميه، شبنامه، ديوارنويسي، جلسات حضوري، تهيه ي سي دي هاي آموزشي،) … تشکل ما هم چنين تلاش خواهد کرد تا در عرصه ي سازماندهي نيروهاي اجتماعي به تناسب امکانات و توانايي خويش، علاوه بر وجه نظري، به طور عملي نيز آن را تشويق و تقويت کند.

خودرهاگران با تکيه بر درجه ي رشد خودآگاهي، ميزان گسترش خودسازماندهي و آمادگي شرايط عيني و ذهني فعالان جنبش، در مسير آماده سازي قيام خلع قدرت از رژيم کوشا خواهد بود.

  • تکنيک هاي لازم براي تاکتيک «پيش بيني هاي لازم براي قيام خلع قدرت»:
    • تبليغات براي جا انداختن مفهوم
    • ارائه ي راهکار و آموزش براي اجراي قيام خلع قدرت
    • ياري رساني به سازماندهي قيام ،
    • برنامه ريزي براي پياده ساختن و هماهنگي قيام
    • شرکت در اجراي عمليات قيام خلع قدرت (در چارچوب امر ممکن)

آغاز مرحله ي دوم استراتژي* (بعد از کنار زدن رژيم جمهوري اسلامي)

درحالي که ما تدوين تاکتيک هاي جزيي و دقيق اين بخش را در زمان مناسب انجام خواهيم داد اما تصويرکلي مراحل آن به شرح زير است:

  1.  بر عهده گرفتن نظم و امنيت کشور توسط واحدهاي خودسازماندهي شده ي مردمي
  2. حالت آماده باش کليه نيروهاي نظامي پيوسته به مردم براي دفاع از تماميت ارضي کشور
  3. برعهده گرفتن امور جاري کشور در سطح خرد توسط تيم هاي مديريت خودگردان در هر واحد ( در این باره خودرهاگران در حال تهیه ی طرحی است برای ایجاد یک شبکه مجازی مدیریت کشور که نوعی هیئت دولت است که اعضای آن از طریق مجازی در ارتباطند تا با خلغ قدرت از رژیم بتوانند در پایتخت به طور واقعی گردهم آیند.)
  4. برعهده گرفتن امور جاري کشور توسط يک تيم مديريتي هماهنگ کننده که نقش دولت موقت را ايفاء خواهد کرد. (ايجاد پلاتفرم لازم براي ورود نيروهاي سياسي مردمي)
  5.  آغاز فعاليت هاي جاري کشور با هدف سازماندهي انتخابات مجلس موسسان
  6. برگزاري انتخابات آزاد مجلس موسسان با حضور همه تشکل ها و شخصيت هاي ايراني داوطلب
  7. تشکيل مجلس موسسان براي تدوين، بررسي و تصويب قانون اساسي جديد کشور
  8. قرار دادن قانون اساسي جديد به راي ملت در يک رفراندوم آزاد و همگاني
  9.  برگزاري انتخابات پيش بيني شده در قانون اساسي (انتخابات مجلس و رياست جمهوري)
  10. تشکيل مجلس و هيئت دولت جديد منتخب مردم
  11. واگذاري قدرت به دولت منتخب مردم و انحلال دولت موقت

 

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*