همزمانی بنبست رژیم و اپوزیسیون

اپوزیسیون یک رژیم دیکتاتوری نیرویی است که ۱) برای رژیم موجود مشروعیت و لذا حق حاکمیت قائل نیست. ۲) به این واسطه، به طور عملی در تدارک پایین کشاندن آن از قدرت است و ۳) خود را برای جایگزین کردن آماده کرده است، در ورای این که تمامیت جامعه او را شایسته ی جایگزینی بداند یا نه. حضور این سه ویژگی اجازه می دهد که در مقابل یک نظام دیکتاتوری نیرویی قابل تصور باشد که او را نمی پذیرد و این عدم پذیرش را با یک مبارزه ی عملی به پیش می برد تا جایی که سبب سرنگونی آن شده و به جای آن می نشیند. این که پس از کسب قدرت اپوزیسیون مورد نظر چگونه رفتار کند موضوعی است که در این جا به آن نمی پردازیم.
توسل سران نظام به ظهور امام زمان: نماد بنبست نهایی – کورش عرفانی

در چنین شرایطی است که اگر نیروی جایگزینی در بیرون از نظام بتواند خود را ساخته و پرداخته کند و ملزومات کار را فراهم سازد بزرگترین شانس را برای تبدیل شدن به برنده ی بازی پرخطری که در راهست خواهد داشت. این ملزومات عبارتند از: تشکل یابی سیاسی برای معرفی خویش به عنوان جایگزین، کسب پایگاه اجتماعی در داخل کشور، به دست آوردن مشروعیت مردمی در میان ایرانیان داخل و خارج، یافتن قدرت عملیاتی و رهبری کننده نیروهای کنشگر در درون جامعه، برخورداری از پشتیبانی مالی و مادی لازم برای پیشبرد کار و در نهایت، تعامل سازنده با جهان خارج برای جلوه کردن به عنوان یک نیروی قدرتمند جایگزین.
انتخاب استراتژیک اپوزیسیون: قدرت در دست مردم از همین حالا – کورش عرفانی

بد نیست تشکلها و فعالان اپوزیسیون در مورد سرمایهگذاری بر روی قدرت اجتماعی برای خروج از بنبست کنونی، کنجکاوی به خرج داده و در این مورد فعال برخورد کنند. به این ترتیب جامعه وقتی میبیند که اپوزیسیون، یا بخشی از آن، دارد در مسیر یک تغییر کیفی و برای حاکم ساختن اعضای جامعه بر سرنوشت خویش حرکت میکند شروع به اعتماد به این مجموعه میکند.