آمادگی برای دوران گذار

آمادگی برای دوران گذار

عبور از استبداد یک ماجرا نیست یک پروژه است. بدون طرح و برنامه نمی توان از دیوار بلند دیکتاتوری ها عبور کرد، به ویژه وقتی که دیکتاتوری به عمق جان و روان انسان ها رسوخ کرده و جامعه را در نوعی بن بست خودساخته نگه داشته است.

وقتی عمر استبداد دراز می شود همیشه این خطر وجود دارد که به سوی تداوم بخشیدن آن برویم، یعنی جامعه، حتی زمانی که وارد حرکتی می شود که قرار است او را از پنجه ی استبدادسالاری رها سازد، باز به شکلی دیگر در دام استبدادی نو می افتد و قصه پر غصه باز آغاز می شود.

برای همین برای جلوگیری از خطر بازتولید ناخواسته ی استبداد لازم است که در فکر تامین شرایطی باشیم که حداقلی از اطمینان را برای این عبور در برداشته باشد. در این باره می توان به چهار ویژگی به عنوان خصوصیت های التزام آفرین یک حرکت دمکراتیک توجه داشت:

۱–  توجه به عمق تغییر مورد نیاز: این که تا چه حد باید ساختارهای رژیم استبدادی حاکم را دگرگون ساخت تا شانس بازتولید آن را از میان برد. برای این منظور لازم است که باز مانده‌ها و پس مانده‌های رژیم سابق را از کار بر کنار کرده، مکانیزم های بازتولید را شناسایی و خنثی کرده و نهاد‌های جایگزین را سریع ساماندهی کنیم. این مهم نیاز به آمادگی از قبل و سازماندهی دارد. باید از قبل بدانیم که تغییر را تا چه عمقی از ساختارهای موجود قدرت حاکم باید به پیش بریم.

۲ –  توان عملی مدیریت امور. جامعه نه بر مبنای قول و وعده که بر اساس توان کاری ما به آن چه می گوییم باور و اعتماد خواهد کرد. به همین دلیل باید قادر باشیم که بدون ایجاد وقفه ای طولانی نیازهای اولیه و خدمات حیاتی مورد نیاز کشور را مورد تامین و مدیریت قرار دهیم: امنیت مرزها، امنیت اجتماعی، تامین آب و برق وتلفن، حمل و نقل شهری، مایحتاج خوراکی و … در اختیار گرفتن مدیریت نیروهای مسلح و نهادهای انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی در این مقطع بسیار ضروری است.

۳ –  قناعت نکردن به شکل و صورت بازی دمکراتیک: بدون وجود شرایط مناسب برای انتخابات دمکراتیک نمی توان امیدوار بود که دمکراسی درکشورشانس استقرا پیدا کند. به طور معمول پس از پایین کشیدن دیکتاتوری ها جامعه در یک جو هیجان زده قرار می گیرد. در این شرایط و به صورت فوری، برگزاری انتخابات برای تعیین جایگزین رژیم سابق یک خطای بزرگ محسوب می شود. به همین دلیل نیز رفتن شتاب زده به سوی چنین انتخاب هایی جز پشیمانی و دردسر فایده ای ندارد. برعکس، باید زمان لازم را بوجود آورد تا نیروهای سیاسی و نیروهای اجتماعی متناسب آن بتوانند یکدیگر را بیابند، تمرین دمکراسی انجام شود، فرصت برای نهادینه کردن فرایندها به وجود آید و بتوان به سوی احراز شرایط مناسب با یک انتخابات دمکراتیک و عمق دار رفت. در غیر این صورت اسیر نمایش دمکراسی خواهیم بود.

۴ – تدارک یک جایگزین دارای برنامه  با هدف، استراتژی و برنامه ی کاری مشخص. در این مرحله حداقل یک نیروی دمکراتیک که از مشروعیت اجتماعی برخوردار است باید بتواند خود را به عنوان نیروی جایگزین معرفی و استقبال عمومی را کسب کند. این امر میسر نیست مگر از طریق تدارک این آلترناتیو به طور عملی و در دل فرایندهایی که از حیث محتوا دمکراتیک هستند و از حیث شکل قدرتمند و موثر. آلترناتیو باید از عناصر کارآمد و قابل اعتماد که دارای روحیه ی قوی کار تیمی از یکسو و کارآمدی و تبحر و تخصص از سوی دیگر هستند تشکیل شود.

آن چه بسیار اهمیت دارد روابط متقابل این چهار ویژگی است: بدون سازماندهی و توان مدیریتی امکان ایجاد تغییرات عمیق در ساختار حاکمیت نیست، به هم چنین امکان مدیریت امور جاری جامعه و فراهم کردن شرایط مناسب با یک انتخابات دمکراتیک در گرو سازماندهی و داشتن یک مجموعه ی جایگزین است. برای همین نیز باید به صورت مشخص و با در نظر گرفتن وجه متقابل این ویژگی ها به آن نگریست.

 مجموعه راهکارهایی که منجر به تامین این شرایط می شود در قالب یک نظریه عنوان شده است: تئوری سازماندهی اجتماعی انسان مدار. این تئوری به زبانی ساده این گونه خلاصه می شود: باید به ارزش جان و کرامت انسان باور داشت تا بتوان در پی ساختن جامعه ای بود که در آن این دو عنصر مورد احترام نهادینه قرار می گیرد، یک جامعه ی انسانی. راه بنانمودن چنین جامعه ای عبارت است از کار جمعی با یکدیگر برای  شکل دادن به قدرت سازمان یافته ی مردمی، یعنی قدرت اجتماعی. قدرت اجتماعی نیروی سازمان یافته ی شهروندان است در مسیر دفاع از حرمت و حقوق خودشان.

کارکرد قدرت اجتماعی در سه مقطع زمانی چنین است:

1)    در زمان حاکمیت استبدادی: ایستادگی در مقابل آن و در نهایت پایین کشیدن رژیم دیکتاتوری.

2)    در زمان گذار: مدیریت امور جامعه و ممانعت از بازگشت دیکتاتوری از طریق فرایندهای انتخاباتی شبه دمکراتیک.

3)    درزمان حاکمیت دمکراتیک: نظارت بر کار حکومت و ایفای نقش ضد قدرت.

اینک که تئوری تغییر را داریم می ماند اراده ی ایجاد تغییر را داشتن و عمل کردن.#

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*