شرح وضعیت جامعه:
باید بدانیم که هر حکومتی، هر قدر بزرگ و قوی، هر قدر بی رحم و سرکوبگر، با هر چقدر نیرو که در اختیار داشته باشد، در نهایت برای ادامه دادن به حکومت کردن نیاز به “مردم” دارد و بدون “مردم” و همکاریشان در زمينه های مختلف اجتماعي حکومت قدرتی نداشته و به طور عملی فلج خواهد بود و بسیج و سپاه و لباس شخصی و غيره هم در اين حالت و بدون “مردم”، قادر به هیچ کاري نبوده و کمکي برای حکومت نخواهند بود.
هر کدام و هر نفر از “مردم” دانه اي از زنجیر بلندیست که قدرت رژيم را نگهداري کرده کمک به سرکوب خویش می کند و عدم همکاري هر نفر، از استحکام و قدرت این زنجیر کم کرده و در نهايت آنرا می شکند. نمونه اجتماع ناراضی را دوباره بررسي کنیم.
در خانواده پدر و مادر و فرزندان هرکدام به فراخور وضعیت شان در اجتماع از شرایط حاکم ناراضيند، در اجتماع متشکل از همان خانواده ها کارگران و کارمندان، استادان و معلمان، دانشجویان و دانش آموزان، پيشه وران و مغازه داران، زنان و دختران و همگی اقشار از حکومت ناراضیند، ولی هر کدام به تنهائی همگی وظایف کاری و اجتماعی و دولتی را برای ادامه معاش زندگی و روال پيشرفت شرایط انفرادی خود را انجام می دهند وبدین ترتیب، جامعه اي ناراضی رژیم دیکتاتورئ را بر روی پا نگهداشته و با کنترل گروهي که نارضایتی خود را گاه بگاه نشان می دهند، تمام چرخهای حکومت به دست همان مردم ناراضی به خوبی مي گردد و در اجتماعی خاموش و منفعل، رژیم، پایه های سرکوب بیشتر را استحکام داده و به خودسري و دیکتاتوری ادامه مي دهد.
نکته مهم را توجه کنید!
که این شما مردم هستید که با تمام نارضايتي و انزجار از رژیم، با همکاري خود و قبول و انجام دستورات حکومت (گرچه با اکراه) ، چرخ های حکومت ملایان و پاسداران را می چرخانید و پایه های آن را تحکیم مي کنيد! کاری که هزاران چاقوکش و چماق دار و تفنگ بدست از آن عاجزند، شما مردم به رايگان انجام داده و بي آن که خود بدانيد رژیم و اربابها را بر سر کار نگاه می دارید. بله، شما مردم با تمام نفرت و آزردگی، عامل اصلی ادامه حیات ملایان و چاقو کشانشان هستید.
با احساس رضايت از این که با همه جنایات و فساد و اختناق، با شما کاري ندارند، از کارهایی که با ديگران مي کنند چشم می پوشيد، تا روزي که به سراغ خودتان بيايند و با شما هم کاری داشته باشند. خاموشی و تجاهل به نديدن و ندانستن به هیچ روي شما را از نظر جانی و مالي تامین نمي کند و تضمین نمی دهد. و همان گونه که پدران و مادرانمان بدون توجه و نگرانی از آینده نسل پسین و فرزندانشان، تسلیم بی قید و شرط شیادان عمامه بسر شدند، ما هم بدون فکر به آینده خود و فرزندانمان آنان را فدای ترس و خاموشی و امنیت فردی خودمان نموده و نا خواسته سرنوشت شومی برایشان تدارک می بینیم.
حال اگر اماده ايد که این نارضایتی را از فکر به عمل درآوريد و براي رهایی از دست ظالمان بپا خیزید، بدانید که در همان لحظه جویباری باریک در راه براندازی رژیم حاکم به راه افتاده که به جویبارهای دیگر مقاومت پيوسته، نهرها و رودخانه هایي را می سازید که در نهایت به سیل خروشان و خشمگين مردمی تبدیل شده هر چيز و هر کسی را بر سر راه خود نابود می کند. همیشه بخاطر داشته باشيد که جویبار و نهر و یا صد نفر و هزار نفر غیر مسلح هیچ شانسي در مقابل سرکوبگران و آدمکشان تا دندان مسلح نداشته و در مقابل یورش آنان شکست خورده و مجبور به تسلیم اند، پس، باید در همه موارد نافرماني مدني از رودخانه و سيل استفاده کرد، یعنی با تعدادي چنان زياد و انبوه با آنان روبرو شويم که در همان لحظه اول بدانند هیچ شانسي برای غلبه کردن بر اين نيرو را ندارند.
فن اعتراض گری
بگذارید یک بار مرور کنیم که سرکوبگران با تعداد اندک خود چگونه موفق می شوند شمار انبوهی از تظاهرکنندگان را مهار کنند. تاکتيک سرکوبگران بسيار ساده و عملی است:
• حمله به گروهي کوچک با حد اکثر خشونت و خونریزي، جدا کردن عده اي دیگر از انبوه مردم و کتک زدن دسته جمعی و بي رحمانه آنان، دستگیری و انداختن آنها در خودروهای آماده از پیش و دور کردنشان از گستره عملیات. دليل استفاده از این تاکتیک این است که بر حسب تجربه می دانند:
1. افرادی که در صفوف مقدم مردم هستند جسورتر، خشمگين تر و در نتیجه خطرناک تر از ساير مردم در صفوف عقب تر اند.
2. حمله بی رحمانه و اعمال خشونت کامل به مردم نشان می دهد که اگر بایستند و مقاومت کنند چه سرنوشتي در انتظارشان است.
3. خشونت و به ويژه دیدن خون و کسانی که در خون خود غرقند اثري بسيار منفی بر ديگران گذاشته پايه هاي مقاومت شان را سست نموده و آنان را به فکر ترک صحنه و فرار مي اندازد.
4. : کتک زدن بي رحمانه ، دستگيری و دور نمودن افراد مقدم در صف که در بین آنها اکثرا سرکردگان گروههاي مقاوم هم وجود دارند که مردم را به ایستادگی و عمل تشويق می کنند، معمولا در بين مردم تجسم لشگر بی سردار را به وجود آورده آنان را برای برداشتن قدم بعدی گمراه و متزلزل می کند و در نهايت، چون نمی دانند چه کنند، یا فورا محل را ترک کرده و یا در مقابل حملات بعدی سرکوبگران مقهور و مجروح شده و زیر دست و پا می مانند. مخصوصا زنان و افراد مسن تر با توان بدنی کمتر .
و نتیجه آنست که تا کنون دیده ایم، حال دوباره این سئوال پیش می آید که به چه وسیله اي می توان با این نیروها مقابله کرده بر آنان چیره شد؟ با تفنگ و خشونت که نقطه قدرت آنهاست و بیشتر از ما تفنگ و گلوله دارند، يا با اراده آهنین برای براندازی از راه مقاومت منفی و نافرماني مدنی؟
طرح ریزي شروع عملیات
درمقدمه برنامه، محرمانه نگهداشتن، پنهانکاری و انجام عملیات به طور زيرزمینی مسئله ای مشکل برای حرکت است، به ويژه که تقریبا در برخی موارد غیر ممکن نیز می باشد که از پلیس و یا ماموران مخفی و امنیتی و اطلاعاتی رژيم، مقاصد و هدفهارا پنهان نگاه داشت.
باید این اصل روشن شود که پنهانکاری نه تنها از ترس سرچشمه مي گیرد، بلکه باعث ایجاد ترس نيز می شود و منجر به کند شدن مبارزه، و کمبود شمار مردمی می شود که بايستي در یک حرکت ویژه سرنوشت ساز شرکت کنند. در ضمن کمک مي کند که سوءظن بين افراد خودی ايجاد شده، شاید همدیگر را متهم به همکاری با رژیم و یا لو دادن حرکت ها و افراد بکنند. در مقابل، باز بودن در مورد برنامه ها و نقشه ها این عیب ها را نداشته بلکه حتی این فکر را تقویت می کند که حرکت بسیار بزرگ و توانمند است و نیازی به پنهانکاری ندارد.
البته مسئله پیچیده تر از آنست که در اينجا به طور خلاصه تشريح شده و مسلما بخش های مهمی از تشکيلات همیشه بایستی بطور مخفیانه کار کند. باید که پویایی و رهبری جنبش ( مقاومت مدنی) و امکانات پژوهشگری، جاسوسی و اطلاعاتی رژیم به طور کامل و تا سرحد امکان درست و بدون اشتباه و یا خوشبينی و به گونه ای شفاف، به هر وسيله بررسی و درنظر گرفته شود.
به طور نمونه تهیه نوشتار ها، چاپ و انتشار روزنامه ها و آگهی ها و شبنامه های زيرزمیني، ایستگاه های رادیوئي که بتوان در داخل ایران بپا کرد و همچنین عوامل خودي در داخل رژیم که می توانند تصمیم گيری ها و حرکت نیرو ها و نحوه اجرای عمليات سرکوبگران براي کنترل خشونت آمیز را به آگاهي برسانند، عملیاتي هستند که حتما باید مخفی نگاهداشته شده از بروز هر گونه اطلاعات در این مورد باید به شدت پرهيز و جلوگیري نمود.