پيش بيني و مقابله با کودتا
سران رژيم در حال ریزش اسلامی ممکن است پيش از شکست کامل، طرح انجام يک کودتا را اجرا کنند. این کار به منظور دور زدن مقاومت مردمي و قرار دادن آنان در مقابل عملي انجام شده و ظاهرا به سود آنان بوده و ممکن است در ابتدا افراد و مقاماتي را به بهانه قانون شکنی و فساد و جنايت و غيره حذف و توقيف نموده به اصطلاح دیکتاتوري را برانداخته و به مردم وعده حکومت مردمي و عادلانه اسلامی بدهند.
راه کارهائی براي شکست دادن اين چنين کودتایي وجود دارند و آگاهی داشتن و دادن و ایجاد قابليتي براي دفاع در مقابل کودتا ممکن است باز دارنده آن شده، یعنی آمادگی می تواند ايجاد ممانعت نماید.
بلافاصله پس ازشروع کودتا، کودتا گران به دنبال کسب حقانيت و قبولاندن مواضع سياسی و اخلاقي خود خواهند بود، نتیجتا اولین روش ضد کودتا نفي حقانيت آن و مجریان آن است.
کودتا گران انتظار خواهند داشت که رهبران مقاومت و مردم عادی، یا از آنان پشتیبانی کرده، يا هنوز گيج و منگ بوده و يا خاموش باشند و از مردم خواستار همکاري و فرمانبرداری و بازگشت به کارهاي اختصاصی و عمومي دولتی بوده و از همه نیروهاي سیاسي، سازمانهاي اجتماعی، اقتصادی، پليس و نظامی انتظار همکاري و پیشبرد دستورات و منافع خود و سياستمداران پشت پرده خواهند داشت.
دومین قانون ضد کودتا با توجه به این اصول مجددا همان مقاومت منفی و ادامه عدم همکاری است. همه نيازهای کودتاگران براي کمک و همکاري، باید از آنان دریغ شده و به طور اصولي همان روش هاي شکست رژيم پیشين بایستی فورا در مورد رژيم کودتا به کار گرفته شوند. چنانچه حقانيت و قانوني بودن و همکاری همه گیر از رژيم گرفته شوند کودتا با نداشتن هیچگونه پشتیبانی اخلاقي و اجتماعی و عملی در همان مراحل اوليه به شکست انجاميده نیروهای مردمي دوباره کنترل اوضاع را بدست خواهند گرفت.
پایه ریزی برای دموکراسي
فرو پاشی رژیم دیکتاتور ملایان به طور یقين و قابل انتظار، شادي و سرور مردمی را بدنبال خواهد داشت و مردمی که با پرداخت هزینه گزاف و مبارزه طولانی به هدف خود رسیده اند، اينک با آسودگی خيال و شادمانی به استراحت و لذت بردن از بوي آزادي می پردازند. مسلما غرور و افتخار نصيب آنان خواهد شد و کساني هم خواهند بود که جان باخته و این روز را نمي بینند، ولی از کشته ها و زنده ها به عنوان قهرمانان آزادي که چنين رژيمی را به زانو درآورده و با آزاد ساختن کشور خود، تاریخ را ساخته اند ياد خواهد شد.
با وجود همه اينها اکنون زمان آن نيست که هوشیاری و مراقبت دقیق از اوضاع را فراموش کنیم. با توجه به فروکش مقاومت ها و مبارزات در پس از سقوط رژيم، باید مراقب بود که مبادا با استفاده از شلوغی اوضاع و بالا بودن تب همگاني در شادی و نبودن نيروی مقاوم کافي، با شکست یک دیکتاتوری، رژيم ديکتاتور دیگری سر بلند نکند. به همین منظور رهبران جنبش آزادي بايد از پیش پایه هاي اصلی براي يک سیستم دموکرات و حکومت آینده را از هر نوع که باشد، پي ریزی و سریعا اعلام و اجرا نمایند.
کاملا غلط و نادرست است اگر باور کنیم که پس از سقوط رژيم اسلامی، فورا يک اجتماع و کشور ايده آل و مرفه خواهیم داشت. سقوط رژيم نقطه آغاز برای این منظور و فراهم کننده شرایط براي استفاده از آزادي به دست آمده با هدف برنامه ريزی برای ایجاد جامعه آزاد و دلخواه مي باشد.
مشکلات گوناگون سياسی، اجتماعي، اقتصادی و فرهنگی ميراث رژیم مدتها ادامه داشته و لازمه همکاري مردم و گروههاي مختلف براي حل آن مشکلات خواهد بود. سیستم حکومتی نوين باید به همه مردم با ایده های متنوع و سازنده، این امکان را بدهد که با احساس مالکيت بر وطنشان با سازندگی و ابتکار و باور به خود، راه را براي آینده نزدیک و دور بهتر پیموده و هموار سازند.
پایه های قانون اساسي
سيستم جایگزين رزيم اسلامی بایستی پایه های چارچوبی قانون اساسی آینده را از پیش پی ریزی نموده و در طول مبارزه آنهارا اعلام و تبلیغ نموده و پس از برقراري حکومتی موقت براي برقراری آرامش و تحويل قدرت و پي ريزی انتخابات اساسی بر مبنای آن چهارچوب، قانون اساسی نوشته شود. در این چهارچوب بايستي وظیفه حکومت، محدوده قدرت حکومت، زمان و نحوه انتخابات براي تعيین نوع حکومت آینده و همچنين اشخاصی براي نمایندگي و نخست وزیري و يا ریاست جمهورو…، حقوق بنيادین مردم، وظیفه دولت در مقابل مردم و رابطه دولت و سیستم هاي دیگر مملکتي را روشن سازد. این چهارچوب در طول تهیه بایستی به آگاهی مردم رسيده و تبليغ شده و توضیح هاي کافی در مورد همگی داده شود، تا مردم بدانند براي بدست آوردن چه امتیازات و آزادی هایی مبارزه می کنند.
قبلا گفته شده و باز هم لازم به تکرار و توجه دقیق رهبران مبارزه است که تبلیغات هدف گیری شده و صحیح و دادن آموزش و آگاهی به مردم پيش از شروع حرکت مبارزه و در درازای آن بهترین نتیجه گيری ها را به بار آورده، آگاهی همگاني از دليل کافي برای پيوستن به جنبش، پخش هدف هاي مبارزه و دستاوردهای برای مردم کوچه و بازار به محبوبیت مبارزه افزوده حتی اکثریت خاموش و يا طرفداران رژيم را هم تحت تاثير گرفته نتیجتا از کار برد آنان در مقابله با جنبش آزادیخواهي بکاهد. لازم به توضیح است که همگی وعده های داده شده در سطح اجتماعي و سیاسی فورا و در سطح اقتصادي و بهزيستي مردم، بتدریج بایستي انجام بگیرند، چه در غیر اين صورت اعتماد مردم به همان گونه ی رژيم اسلامي از حکومت جدید نیز سلب شده در پی براندازي آن خواهند بود.
در يک حکومت و سيستم دولتي آزاد، جدائي شفاف بين قواي قانون گذار، قوه مجریه و قضائيه بايستی مطلقا برقرار بوده همچنين قویا غیر قانوني بودن و غیر مجاز بودن بنیادين و مطلق دخالت پلیس و نيروی انتظامي، نيروهای اطلاعاتي و نظامي در جریان های قانوني سياسي، مگر با نقش حفاظت از پویش ها اعلام گردد. تنها در اين حالت است که جامعه سالم و مردم آزادی خواهند داشت و به جز این، همين حالتي خواهد بود که اکنون رژيم ج-ا ایجاد کرده و هدف اصلي دولت و رژيم مطلق گرای ولایت فقيه، دخالت در وظائف همدیگر، نه در راه خدمت و بهزیستی مردم، بلکه براي سرکوبي و خواري آنان و مقتدر شدن هر چه بيشتر خود می باشد. در راه حفظ آزادي و دموکراسی قانون اساسی جدید بهتر است حقوقی جدید برای استانها و شهر ها در نظر گرفته و به منظور حذف یک قطبی بودن حکومت و تقسيم مسئولیت در بين همگان و داشتن مقرراتی براي آسانتر کردن و بهزيستی مردم ايران که قومیت متنوع داشته همچنین از تنوع هاي دیگر مانند مذهب و موقعیت جغرافیائي و سنت هاي فرهنگي و وضعیت اقتصادی بهره مند هستند.
انتخاب استانداران و شهرداران و شورا هاي استاني و شهری و يا مجلس استاني و نمایندگان آنها به منظور گرداندن امور داخلی هر استان و روابط مردم با حکومت مرکزی، به خود اهالی هر منطقه واگذار گردد. مسلما جزئيات اين کار به صورت قانون نوشته و اجرا خواهد گردید که در این بحث مناسبتی ندارد، ولي ميزان اختیارات و رابطه هر حکومت استاني با حکومت مرکزی بایستی بصورت کاملا صریح و شفاف در این قانون نوشته شود. برای مثال بايد حتما در قانون اساسي نوشته شود که با وجود همه اختیارات برای اداره هر استان، هيچ استانداری هرگز نمی تواند ادعای خودمختاری و جدا شدن از پیکر یکدست کشور باشد و ساير پيشبینی های از اين قبیل.
اين کار بسیار روا بوده، امتیازاتی بزرگ در راه ادامه و تفهيم دموکراسي و برقراری هميشگی آن دارد. به طور مثال مردم هر منطقه اي به احتمال زياد، شخص و اشخاصي را از ميان خود و آشنا با اجتماع و فرهنگ خود انتخاب می کنند و مقررات داخلی هر استاني با در نظر گرفتن تمام آداب اجتماعی و فرهنگی آن وضع مي شود. نمايندگان به دليل زندگی طولاني و یا زاده شدن در آن شهرها و مناطق، بهتر از هر کسي دیگر به نیازهای جامعه خود آگاه و چون از میان همان مردم انتخاب شده اند به طور مستقیم با آنان در رابطه و در مقابل آنان جوابگو خواهند بود، دیگر این که چون اصل انتصاب از بین می رود، در نتيجه بد کاری و یا فساد احتمالی و هر گونه اشکالات دیگر به حکومت مرکزی نسبت داده نشده نمی توانند به هیچ وجه به نفوذ و اعتبار آن زیان برساند و استاندار و شهردار و نماينده منتخب خود مسئول شناخته شده و متناسب با خطای انجام گرفته، یا مردم دیگر آنها را انتخاب نمی کنند و يا حکومت مرکزی با آنان و برابر با قانون کشوري رفتار خواهد نمود. ضمنا حکومت مرکزی هرگز متهم به سر کار گماردن اشخاص فاسد و نالایق و بیگانه با فرهنگ مردم یک استان و شهر نشده و برنامه های آبادانی و اقتصادي نیز در رابطه با نياز و استعداد گسترش هر منطقه از سوي نمايندگان استانی و شهري تعیین شده براي تصويب به حکومت مرکزي داده شده و با کمک دولت و به دست خودشان به مورد اجرا گذاشته می شود.
در تهيه قانون حکومتي جدید سه مورد بایستي در نظر گرفته شوند:
اول اين که باید از دادن وعده هائي که در آینده و به هر دليل عملی نبوده و اجرای آن ممکن نباشد بشدت پرهیز نمود. اگر به منظور کسب محبوبیت وعده مسکن همگانی داده شده و به آن به هر دليل نتوان عمل نمود، از اعتبار حکومت به شدت کاسته خواهد شد.
دوم این که زبان نوشتار به طور ساده و شفاف و قابل فهم برای همگان باشد تا نتوان از آن، تفسیر های نادرست نمود.
سوم اين که باید کوشش کرد از تمرکز قدرت در حکومت مرکزی و انجام هر کاري با موافقت و به دست آن تا مرز امکان جلوگیری نمود تا با گذشت زمان تبدیل به حکومت دیکتاتوری و تصمیم گیرنده برای هرکاري با قدرت مطلق نگردد.
با بررسی موقعيت جغرافيائي و سياست های بين المللی بویژه در خاورمیانه، امکان این که حکومت جديد مورد تهدید نظامی همسايگان خود باشد بسيار ضعیف ولی غير ممکن نيست و به دلیل تنوع رهبران حکومت و سياست هاي مختلف آنان نمی توان احتمال اعمال روش های فشار اقتصادي و سياسي و شايد هم تهديد نظامي دولت هاي بزرگ را به طور مطلق نا ديده گرفت. براي مقابله با اين تهديدات، اصول بنیادين نافرماني مدني را می توان در ساختار دفاع ملی وارد نموده و مسئولیت مراحلی از پدافند کشوري را بدست مردم سپرد. وجود یک ارتش قوی در کنار قدرت ملي این ویژگي را نیز دارد که به دست اشخاص نا مناسب و قدرت طلب مي تواند ابزاری برای دیکتاتوری باشد. به خاطر داشته باشیم، اشخاص و گروههایی همیشه وجود خواهند داشت که به قانون اساسی اعتنائي نداشته و از هر وسیله ای براي برقراري یک ديکتاتوری جدید استفاده خواهند نمود و واگذاری نقش مقاومت در قانون به عهده ملت براي جلوگيري از ظهور دیکتاتوری جدید ، مانع این کار خواهد شد. (ساماندهی نهادینه ی قدرت اجتماعی)
اثرات نا فرماني مدنی و سیاسی تنها در تضعیف و براندازی رژیم دیکتاتور نبوده، بلکه در تقویت توان مردم ستم کشیده نيز می باشد. تکنيکهاي یاد شده، مردمی را که تاکنون خود را ضعیف و بي دفاع می دیدند، به افرادی که با قدرت خود مي توانند آزادی و عدالت به دست آورند تبدیل مي کند و اثرات روانی آن اعتماد به نفس و ارزش به خود را در مردمی که تا کنون خود را زبون مي دانستند ایجاد و تقويت می کند.
پس از به دست آمدن آزادی باید در نگاهداری آن تلاش کرد. آشنائي با نافرمانی مدنی راه دفاع از دموکراسي را روشن می سازد و آزادی هاي شخصی و اجتماعی، حقوق اقلیت ها، دادن امتياز انتخاب و اداره کردن به استان ها و شهر ها و مناطق و موسسات غیر دولتی، راه حل های آسان و قانونی برای مسائلی ارائه می دهد که قبلا باعث ناراضی تراشی برای حکومت بوده و بهانه ای براي مقابله و تخریب و یا تروریسم به دست مخالفین می داده است .
نتیجه گیری:
از تمامی بحث های مطرح شده در اين نوشتار سه نتیجه کلي گرفته می شود:
یکم: آزاد شدن از سلطه رژیم اسلامي امکان پذیر است ولی آسان نيست.
دوم: برنامه ریزی و طراحی دقیق و صحیح لازمه اصلی آن است.
سوم: آمادگی، سخت کوشي، کنشگري، انظباط سخت در تعقیب صحیح استراتژي، و مسلما دادن تلفات جانی و مالی نیز برای آن لازم است.
گفته شده که آزادی بدون پرداخت بهای آن هرگز به دست نمی آید. هیچ نیرویی از بیرون برای آزاد کردن مردم ایران نخواهد آمد و ایرانیان باید یاد بگیرند که چگونه و به چه نحوی خود را آزاد سازند. مسلما اين آزادی به آسانی به دست نخواهد آمد، ولي چنانچه مردم موفق شده و آن را به دست آورند، لازم است پيش بينی های دقیق و لازم به دست افراد با ايمان به آزادي، در وضع قوانين و اجرای آنها به عمل آید، تا هرگز اجازه داده نشود در زمانی دیگر، دیکتاتوری دیگر، این کالاي گران بها را که با پرداخت هزينه اي سنگین بدست آمده است، دوباره از ما بگیرد.
پاینده ایران و مردم سرفرازش