براندازی دیکتاتوری (4)

براندازی دیکتاتوری (4)

نوشته ی : م.بدری
ویرایش از دفتر تولید خودرهاگران (1)

دیده و شنیده مي شود که کلمه نافرماني مدنی با تفسير های مختلف از سوی اشخاص و گروههای مختلف بکار گرفته شده و مردم را به انجام آن دعوت و تشویق می کنند، بدون آنکه مفهوم درست آنرا براي مردم روشن کرده راههاي انجام آنرا آموزش دهند و در نتیجه “نافرمانی مدنی” به اشکال گوناگون در اذهان عمومی مجسم شده و چون این اشکال یکسان نیستند انجام دسته جمعي آن نيز امکان پذير نيست. ما کوشش خواهيم کرد که از هرطرف نافرماني مدني را تشريح کرده و راه های مختلف انجام آنرا باز کنیم تا همگان بدانند که چگونه این راه را آغاز کنند، چگونه از فراز و نشيب آن گذر کرده، به مقصد برسند و در مرحله رسیدن به آن و پس از پیروزی چه بايد کرد که نتیجه مطلوب از آن گرفته شده و اين نباشد که با دادن هزینه های سنگین قدرت را از دست عده ای دیکتاتور بگيریم و انرا به دست گروهی دیگر از ديکتاتورها بدهیم که باز هم همان راه و روش آخوند ها را با نامی دیگر ادامه بدهند و در نهايت، باز این سر ملت باشد که بی کلاه بماند و ربع قرنی دیگر و یا بيشتر بر سرش کوفته شود.
برگردیم به نافرمانی مدنی!
ابتدا بايد این را بدانیم که هر حکومتی هر قدر قوی، هر قدر بی رحم و سرکوبگر با هر چقدر نیرو که در اختيار داشته باشد، برای ادامه دادن به حکومت نیاز به مردم دارد. بدون مردم و همکاریشان در سطوح مختلف اجتماع ، حکومت قدرتی نداشته و بطور عملی فلج خواهد بود و چاقوکشان و تفنگ بدستانش هم در اين حالت قادر به هیچ کاری نبوده و کمکي براي رژیم نخواهند بود.
هر کدام و هر یک از مردم حلقه اي از زنجیر بلنديست که قدرت رژیم را نگاه داري کرده و کمک به سرکوبی خویشتن می کند و عدم همکاری هر یک نفر از استحکام و قدرت این زنجیر کم کرده و زماني که همه گیر شد آنرا می شکند. از زاویه ای باز تر به موضوع نگاه کنیم تا بیشتر تفهیم شود.
فرض کنيم که حداقل هفتاد و پنج درصد از مردم بين چهارده تا شصت ساله با رژیم مخالف بوده و در آرزوی سرنگوني آن هستند. این گروه سنی اکثریت نود درصد نیروی کار مملکت را تشکیل می دهند که هر روز صبح، هر چند ناراضی و خشمگين از رژيم حاکم، بر سر کار خود حاضر شده با پنهان کردن احساس نا رضائي خود همه کارهای رژيم را به بهترين وجهی انجام م يدهند و در نتیجه چرخ هاي حکومت روغن خورده و روان مي چرخند و نارضایی ها هم همچنان ادامه دارند.
این ناراضيان نیرویي حد اقل سي و پنج ملیونی هستند که با هم می توانند در عمل کوهها را از جا بکنند، ولي در حال تنهایی و خاموشی تنها به پابر جایی حکومت جباران کمک مي کنند. امروز درصد بیشتری از گذشته ولی باز هم به صورت پراکنده در سطح مملکت فعال بوده و عملا با رژيم در مبارزه اند، که اکثرا جوانان و دانشجویان و تحصيل کردگانند، ولی به همان دلیل کمیت نیرو ها و پراکندگی آنها از نظر جغرافيائي و شغلي و شاید هم عقيدتي و نداشتن سازمان رهبري یکدست، قادر به زدن ضربه کاری به حکومت نبوده و با روالی مشخص به دست عوامل و اوباش رژیم سرکوب مي شوند که می توان حمله به خوابگاههای دانشجویان در فواصل زماني مختلف و سرکوبگریهای وحشیانه آنها را از آن جمله دانست. رژیم هیچ انگيزه ای برای این کار ندارد و تنها براي یاداوری قدرت خود به مبارزین و مخالفين بالقوه و بالفعل خود دست به این کار می زند.
حال اگر در آغاز کار تنها ده درصد از سی و پنج ملیون ناراضی با شروع نافرمانی مدنی از راههائي که تشريح و آموزش داده می شوند به آن گروه در حال مبارزه پیوسته و تنه حرکت را آبیاری و تقویت کنند خواهيم دید که چه ضربه های مهلکی می توان به پیکر رژیم وارد کرد و اگر این تعداد به بیست و سی و چهل درصد و بالا تر رسید خواهيم دید که رژیم هر روز ضعيفتر و ضعيفتر شده و با انجام مرحله ی نهایی نافرمانی مدنی به زانو درآمده چاره اي به جز تسلیم در مقابل اراده مردم و نابود شدن نخواهد داشت. ولی در اجتماعي که همان مردم ناراضی کمال همکاري را با رژيم دارند ملايان روز به روز پایه هاي سرکوب خود را براي کنترل هر چه بیشتر ناراضيان محکم تر کرده و با خیالی راحت به غارت و چپاول سرمایه های ملت خاموش ادامه داده و سران و سردارانشان ثروتمند تر و پر زورتر به خودکامگی هاشان در دزدی و آدمکشي و فساد و غارت ادامه میدهند.

پایان قسمت چهارم
1) نوشته هایی که به اسم افراد منتشر می شود بیانگر نظرات شخصی آنان بوده و گویای مواضع و دیدگاه های سازمان خودرهاگران نمی باشد.

2 Comments

  1. Could be this will afford you a smile of recognition or make you chortle or at the very least give you a thought for the day? :

    When it’s dark enough you can see the stars.

Comments are closed.