- آیا برنامه ی تلویزیون و فیسبوک و مجله ی خارج کشوری برای آگاه سازی مردم ایران از قدرت و توان خویش کافیست؟ به نظر می رسد که پاسخ منفی است. باید به فکر دیگری باشیم.
- تجربه ی سه دهه گذشته نشان داده است که صرف کار تبلیغاتی برای آگاه ساختن مردم نسبت به قدرت و توان خویش کافی نیست. مردم فقط از طریق رسانه ها نیست که به سطح درک لازم برای کنشگری می رسند. باید به ابزارهای دیگری نیز توجه کرد.
- به نظر می رسد که در کنار کار آگاه سازی و روشنگری، آن چه در مردم باور نسبت به قدرت خویش پدید می آورد کار عملی است. یعنی کنش مشخصی که با قدرت خود به مردم نشان دهد که اگر یک گروه کوچک با عمل می توانند رژیم را این گونه نگران کنند، پس شما با قدرت میلیونی خویش می توانید رژیم را به تسلیم وادارید.
- با مشاهده ی عمل مادی کنشگران سیاسی است که مردم عادی می فهمند چه قدرت عظیمی در آنها موجود است و با آن چه ها که نمی توان کرد. وقتی باور به قدرت خویش در مردم شکل گرفت، توده ها قادر به هر کاری هستند و دیوار انفعال و ترس فرو می ریزد.
- به جای گذاشتن تمام وقت بر روی کار روشنگری باید عده ای باشند که دست به اقدام می زنند. دست به عمل مشخص اعتراضی و مبارزاتی. این عمل است که جو ترس و بی باوری را می شکند و به مردم مثال مادی مشخص برای حرکت می دهد. این مثال ها به مردم خط می دهد.
- سازمان خودرهاگران بر این باورست که جو انفعالی کنونی ناشی از بی باوری مردم به قدرت خویش است. در نبود خودباوری ملت ایران کار کنار زدن رژیم ضد ایرانی را دشوار و سهمگین می بیند. بنابراین باید این باور را در مردم زنده کرد تا به قدرت عظیم خویش پی ببرند. برای این منظور نیز حرف و گفتار ونوشتار کافی نیست. آن چه مورد نیاز است حرکت و عمل مشخص، مادی، سازمان یافته و هدفمند است تا نشان دهد که با بسیج قدرت مردمی می توان رژیم را بارها جارو کرد.