خودرهاگران: با آموزش خودسازماندهی کنشگران می توانیم حاکمیت ضد مردمی را از قدرت پایین بکشیم.


  1. چه خطر جنگ جدی باشد و چه تبلیغات کار آماده سازی و سازماندهی مردم از پایین نمی تواند چیزی جز فایده برای ما داشته باشد. بنابرای باید زودتر به آن پرداخت.
  2. در صورتی که با حمله مواجه شویم می توانیم از جمع های سازماندهی شده برای تمام کردن کار رژیم و به عهده گرفتن کنترل اوضاع استفاده کنیم و اگر حمله ای در کارنباشد می توانیم از سازماندهی خود برای مبارزه با رژیم بهره ببریم.
  3. با سازماندهی توده ها از پایین می توان قدرت اجتماعی مردم را در مقابل قدرت سیاسی و نظامی حاکمیت قرار داد. رژیم تا زمانی که یک نیروی قوی و سازمان یافته را در مقابل خود نبیند به جنایت و غارت ادامه خواهد داد.
  4. قدرت مخالفین رژیم به صورت میلیونی است، اما پراکنده. سازماندهی اجتماعی اجازه می دهد که این قدرت را متمرکز و قابل استفاده سازیم و با آن حاکمیت ضد مردمی را فلج کرده و از قدرت پایین بکشیم.
  5. آن چه در تاریخ سیاسی ایران رونق داشته است سازماندهی سیاسی بوده است. یعنی یافتن عناصر فعال جامعه و جذب آنها در تشکیلات سیاسی. سازمان خودرهاگران اما برای نخستین بار سازماندهی اجتماعی را پیشنهاد می دهد. یعنی آموزش عناصر فعال جامعه برای خودسازماندهی. تبدیل توده های پراکنده به جمع های سازمان یافته شهروندی که قادرند به صورت شبکه وار و سراسری هر تغییری را در جامعه ممکن سازند.
  6. سازماندهی اجتماعی یعنی شهروندان، کارگران، دانشجویان، معلمان، بیکاران، جوانان، ورزشکاران، زنان، ساکنان یک محل و حتی ساکنان یک ساختمان با هم جمع های را تشکیل داده و به صورت منظم و به همفکری و همکاری بپردازند. این تا به حال به صورت منظم و گسترده در تاریخ ایران نبوده است. اگر یک بار موفق شویم این را پدید آوریم می توانیم برای همیشه سیر تاریخ ایران را تغییر دهیم.
  7. از همه هموطنان می خواهیم تا موضوع سازماندهی را نه به عنوان یکی از موضوعاتی که باید به آن پرداخت، بلکه به عنوان مهمترین و بنیادی ترین کاری که باید صورت پذیرد مورد نظر قرار دهند. وقتی جامعه حداقل قدرت اجتماعی سازمان یافته را پیدا کرد بر روی آن می توان کمبودهای دیگر مانند اتحاد سازمان های سیاسی و یا ایجاد جایگزین را بر طرف کرد.