- تا زمانی که حمله نظامی به ایران تحقق نیابد فرصت داریم که کاری کنیم. بعد دیگر دیر خواهد بود. برای همین باید از وقت استفاده کرد و کاری کرد. آیا آماده هستم به مسئولیت ناشی از درک خویش پاسخ گوییم؟
- آیا می خواهیم منتظر شویم که حمله ی نظامی به ایران دیگر نه یک احتمال که یک امر حتمی شود؟ در آن موقع چه خواهیم کرد؟ آیا اگر وقتی باقی مانده باشد حالا نیست؟ چه می کنیم؟
- تا کی می خواهیم به این سنت غلط و مخرب «منتظر شویم ببینیم چه می شود» ادامه دهیم؟ آیا قرار است که باز هم به طور داوطلبانه «غافلگیر» شویم؟ آیا قرار است باز سر خود کلاه تاریخی بگذاریم؟
- در حالی که کشورهایی هستند که روزانه در تهیه و تدارک نابودی ایران از طریق حمله ی نظامی هستند ما برای دفاع از کشورمان چه می کنیم؟ خبرها را دنبال می کنیم؟ دل نگران هستیم؟ آیا اینها کافیست؟ آیا جز با عمل این خطر بر طرف می شود؟
- تا زمانی که رژیم سر کار باشد خطر جنگ نیز وجود دارد. بنابراین یا رژیم را پایین می کشیم و خطر جنگ را از میان می بریم و یا رژیم باقی می ماند و در نهایت، دیر یا زود، ایران با یک جنگ خونین نابود خواهد شد. انتخاب با ماست.
- حرف و گفتار و تفسیر کافیست. وقت عمل است. خطر واقعی جز با کنش برطرف نمی شود. جز با کنش هدفمند، سازمان یافته و پی گیر من و تو ایرانی. اینک راه را می شناسیم. اگر اراده ی خود را به کار نگیریم مشکل حل نمی شود.
- سازمان خودرهاگران از همه ی ایرانیان مسئولیت پذیر می خواهد در این فرصت کوتاه که باقی مانده است وقت خود را با رفتارهای کلیشه ای گذشته در صحنه ی سیاسی هدر ندهند و برای تعیین سرنوشت کشور اراده کنند. خود را سازماندهی کنید. به تشکل های سازمان یافته بپیوندید. همبستگی و همدلی را میان ایرانیان، اعم از افراد و تشکل ها، تقویت کنید. اهل عمل باشد، جدی، پی گیر، سازمان یافته و هدفمند. فرصت زیاد نیست.