درباره ی خودسازماندهی

خودسازماندهی یعنی یک جمع، کار سازماندهی اش را خود بر عهده می گیرد.

خودسازماندهی یعنی اعضای یک جمع به طور مشترک تصمیم گیری می کنند. میان خود تقسیم کار می کنند و سپس با هماهنگی شروع به اجرای تصمیمات می کنند.

در جمع خودسازمان یافته اعضا منتظر نیروی بیرونی نیستند تا آنها را به کار منظم و برنامه دار بکشاند، خود اقدام به برنامه ریزی، تقسیم کار و اجرا می پردازند.

در کشورهای دیکتاتوری که امکان وجود تشکل های سیاسی مانند حزب ناممکن است، خودسازماندهی بهترین شیوه ی کار جمعی می باشد.

تصور این که در نظام های دیکتاتوری-پلیسی-امنیتی یک حزب یا تشکل سیاسی بتواند توده ها را سازماندهی کند تصور ساده انگارانه ای است. سازماندهی باید به خودسازماندهی تبدیل شود.

در خودسازماندهی اعضای یک جمع برای کار جمعی خویش عضوگیری، برنامه ریزی، تصمیم گیری مشترک و نیز همکاری و هماهنگی می کند.

یک جمع خودسازمان یافته برای تعیین راه و چارچوب های کاری خود تنها به نظر و تصمیم گیری مشترک اعضای خویش متکی است.

در جمع های خودسازمان یافته چند عنصر موجود است:

—   –    روابط مبتنی بر احترام و اعتماد

—    –   همفکری و تصمیم گیری مشترک

—    –  تقسیم کار و مسئولیت پذیری

—    –   شرکت فعال تمام اعضاء در اجرا بر اساس تقسیم کار

—     –  هماهنگی میان اعضا در مرحله اجرایی

—      – جمع بندی و نقد و بهبود بخشی کار

خودسازماندهی می تواند برای تشکیل جمع های زنان، دانشجویان، کارگران، کارمندان، معلمان، دانش آموزان، بیکاران، پرستاران و … شکل مناسب کارتیمی باشد.

خودسازماندهی اجازه می دهد که شهروندان بتوانند برای دفاع از حقوق صنفی و مدنی خویش تلاش جمعی و موثر به خرج دهند و از پراکندگی و ضعف ناشی از آن خلاص شوند.

جمع های خودسازمان یافته به تدریج قویتر، پرشمارتر و بانفوذتر می شوند. آنها در مرحله ای پیشرفته تر می توانند تبدیل به سندیکاهای صنفی بشوند و شبکه های اجتماعی را سامان دهند.

مراحل شکل گیری کار خودسازمان یافته :

  1. یک نفر با یک یا چند نفر دیگر یک جمع را تاسیس می کند.
  2. جمع شروع به فعالیت کرده و گسترش می یابد.
  3. جمع با جمع های دیگر پیوند می خورد.
  4. اشکال سازمان یافته تر و بزرگتر کار جمعی بروز می کند.
  5. قدرت اجتماعی ]سازمان یافته[ بنیان گذاری می شود.

پایه گذاری دمکراسی بدون وجود گسترده ی جمع های خودسازمان یافته و نیز بدون نهادینه شدن فرهنگ خودسازماندهی قشرهای اجتماعی غیر قابل تصور است.

قدرت اجتماعی یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم. و مردم نمی توانند به صورت سازمان یافته در سرنوشت خویش دخالت کنند مگر آن که از روش خودسازماندهی بهره برند.

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*