چون ريش بودن دل ” بر هيچكس نخواهم
آنرا به صورت خود ديگر نمي پسندم
اين ريش يك زماني خود فخر و آبرو بود
عاري ازين دو گوهر ديگر نمي پسندم
آنسان گرانبها كان تضمين قول و وامان
بوديّ ” وكمتر از آن ديگر نمي پسندم
ايندم كه شد نماد ترس و مطيع بودن
من اين نماد دونان ديگر نمي پسندم
برصورتان گذارند از بهر نان و هم نام
وين نان ونام ننگين ديگر نمي پسندم
وان نام ونان ” كازآن رنگ وريا بزاده
گر من خِرَد بدارم ديگر نمي پسندم
وآن ريش كآن برآيد از باور حقيقي
كاوه ستايد آن و ديگر نمي پسندم
—————————-
سرودهای از: کاوه آهنگران