چرا خودرهاگران؟ چرا رهاگران نه؟
«رهاگران» یعنی عده ای که می روند ملت و کشور و مردم را رها می کنند؛ ما به این باور نداریم. اگر کسی آمد شما را آزاد کرد بدانید آزادی شما دوامی نخواهد داشت. رهایی زمانی پایدار است که توسط خودتان صورت گیرد. به واسطه ی اراده و خرد و شهامت و تلاش شما. در این فرایند است که ضعف های درونی خویش را می شناسید و بر آنها غالب می شوید و می آموزید و تحول پیدا می کنید، تکامل پیدا می کنید، یعنی کامل تر از قبل از مبارزه می شوید. و این سیر تکاملی است که شما را قادر می سازد بتوانید رهایی یا همان آزادی خود را حفظ کرده، از دست ندهید و نهادینه کنید. بنابراین اگر تا این جا روشِ مبارزاتی معمول این بود که عده ای اقلیت از جان گذشته بروند و اکثریت منفعل و در بند را آزاد کنند و بعد هم چند ده سال به این واسطه بر آن ها حکومت کنند، روش پیشنهادی ما از این پس راه نویی را طرح می کند. می گوید: بند بند است و زنجیر زنجیر. چه فرق دارد که مال کدام برده دار باشد؟ آن چه مهم است این که شما از هر گونه بند و زنجیر و اربابی رها شده باشید و این میسر نیست مگر این که آزادی شما حاصل درک و اراده ی خودتان باشد. خودرهاگری یعنی فرایندی که در عین حال که در مسیر رهایی خویش تلاش می کنید، رشد می کنید و برای رها زیستن نهادینه و همیشگی آماده می شوید؛ برای نفی هر گونه بردگی و زنجیر، چه زشت آن و چه کمتر زشت آن.