چگونه شعار بدهیم- رامین کامران

چگونه شعار بدهیم- رامین کامران

iranliberal.com

تابستان است و گرما و فصل اعتراض. ابراز مخالفت با حکومت هم که از وقتی در دی ماه شروع شد تا به حال، همینطور قطع و وصلی به راه بوده و مثل الفبای مرس، کوتاه و بلند در پی هم آمده. داستان تا به حال ادامه داشته است و تا سقوط حکومت که خودش هم منتظر وقوع آنست، خواهد داشت. اعتراض بی شعار هم که نداریم. از اول دعوا تا به آخر، بخش عمده ای از کشمکش، زبانی است و با شعار بیان میشود. شعار، هم بیان خود اختلاف است و هم سلاح مبارزه. در هیچ زمان نباید ابتکار عمل را در این زمینه به حریف یا متحد نماهای نادرست، داد که اگر بدهید همه چیزتان از دست میرود. هر وقت در اهمیت شعار به شک افتادید یا از پرداختن به آن خسته شدید، یادی از انقلاب اسلامی بکنید که با همین شعار، اسلامی شد و از چنگ ملت درآمد و رفت در جیب آخوند. یاد این ضربت تاریخ، هشیارتان خواهد کرد. باور بفرمایید بسیار مؤثرتر است تا قهوه و سیگار و چای پررنگ و ردبول و قرص نیرو بخش و…
به نظر من یکی از مشکلات اساسی کار معترضان و در سطح وسیعتر، آزادیخواهان و ایراندوستان، که انعکاس دهندهُ در هم ریختگی فکری و سیاسی است، همین شعارهای مغشوشی است که میشنویم. سرنوشت آیندهُ جنبش اعتراضی دارد در خیابان مشخص میشود. نمینویسم «کف خیابان» چون خیابان معمولاً سقف ندارد که بخواهم کفش را مشخص کنم. اشخاصی هم که از بالای درخت و تیر چراغ برق، شعار میدهند، نادرند. خلاصه اینکه خفه شدم از این اصطلاحات دوریالی.
مثل اینکه افراد، قبل از رفتن در خیابان و شعار دادن به اینکه چه بگویند و چه نگویند، خیلی فکر نمیکنند. باز هم تکرار میکنم: شعار امروزتان، سرنوشت فردای شماست. جدی بگیریدش، همانطور که باید آیندهُ خود و فرزندانتان را جدی بگیرید. برای همین است که فکر کردم شاید بتوان نکاتی را گردآورد و به معترضان گوشزد نمود تا بهتر از فرصت استفاده کنند. شما هنوز در خارج سخنگویی که حرفتان را به روشنی و محکم و منطقی بیان کند، ندارید، صدای خودتان است که باید روشن و منضبط باشد تا کسی نتواند از حرفهایتان سؤاستفاده کند.
به هر صورت، در این مصیبت تبعید و غربت، خودآموز نویسی نکرده بودیم که بحمدالله این هم شد. حال برویم سر اصل مطلب.

اول از همه اینرا بدانید که کار شعارتان که درست شد، حرفهایی که به فریاد میگویید، روشن و یکدست شد و هدفی را که باید بیان کرد، نصف کار درست شده است.
شعار حرف خالی نیست که بگوییم، داد و میزنیم و میگذریم تا بعد ببینیم چه خواهد شد. آن چیزی خواهد شد که الان میخواهید. خوب حواستان را جمع کنید.
از حرف زدن باید مقصودی داشت، اگر مقصودی ندارید، حرف هم نزنید.
قبل از رفتن در خیابان از خود بپرسید که چرا این کار را میکنید. محض تفریح؟ پر کردن وقت؟ سرگرمی؟ یا اینکه جداً هدفی دارید؟ اگر آنها نیست و این هست، هدفتان را باید با شعار بیان کنید، نه چیز دیگری را. بین راه رفتن و شعار دادن و راه رفتن و سوت زدن فرق هست.
هویت سیاسی شما و جنبشی که در آن شرکت میجویید، با شعارهایتان تعریف و معلوم میشود. همانطور که از اسم و هویت دیگری استفاده نمیکنید، از تکرار شعارهایی هم که دیگران میدهند و به شما ربطی ندارد، بپرهیزید.
شعار خودتان را بدهید، نه مال همسایه را. رسانه های بزرگ خارج در کشاندنتان به این راه تخصص دارند و تا به حال هم بهره هایی برده اند.اگر نان خود را میخورید، هلیم حاج عباس را هم نزنید.
اگر میدانید که برای چه رفته اید تظاهرات و شعار میدهید، از خط منطقی کار منحرف نشوید. اگر درست اطمینان ندارید که چه میتوان و باید و میشود گفت، از مسائل آنی خود که خوب میشناسید، شروع کنید، بعد بروید طرف امور کلی و اساسی که نهایتش تغییر نظام سیاسی است. به قوهُ تشخیص خود اعتماد کنید، کسب اطلاع کنید، با آدمهایی که میشناسید و چیزی سرشان میشود، مشورت کنید. ولی در هیچ حال، اختیار خود را به دست جمعی ناشناس که هر چیزی میگویند، ندهید.
در طول اعتراضات، به اخباری که رسانه های بزرگ فارسی زبان از خارج به شما میدهند تا به شما تلقین کنند که بقیه چه میگویند یا کلاً مردم چه میگویند یا اصلاً خودتان چه میگویید، اعتنا نکنید. اینها تصویری را ترسیم میکنند که خود میخواهند و بعد جلوی شما میگیرند و مدعی میشوند که آینه است. نگذارید عکستان را فتوشاپ کنند و اعتراضتان را بدزدند. کارشان همین است.
شعار هم گوینده دارد و هم مخاطب و هم هدف، طوری شعار ندهید که انگار دارید دعا میکنید. شعار قرار نیست که فقط برود به آسمان. شعار مربوط است به همین دنیا. باید جهت داشته باشد، برّا باشد، ضرب داشته باشد و حریفتان را هدف بگیرد و از پا بیاندازد.
شعار باید جمعی باشد تا قوت و برد پیدا کند. درستی شعار را به همراهی با جمع نفروشید. در کنار آدمهایی قرار بگیرید که شعار درست میدهند، نه پهلوی آنهایی که پرشمارترند. اگر چنین کنید، در آنها تحلیل میروید و میشوید یکی از بقیهُ بی شمار و فاقد شخصیت. هیچ شعار یاوه ای را، حتی اگر هزار نفر هم تکرار میکنند، تکرار نکنید. یک صدا هم یک صداست. جمع همینطوری شکل میگیرد و بعد زیر بار خودش، فرد را خرد میکند.
شعار گوینده دارد، معرفیش کنید؛ مخاطب دارد، معلومش کنید؛ هدف دارد، روشنش کنید. لازم نیست همه در یک جمله بگنجد. فقط یک شعار که نمیدهید، به هم پیوندشان دهید. از شعارهایتان زنجیر بسازید و محکمش کنید.
حرفتان را صریح و روشن بزنید، وزن و قافیه هم نداشت، نداشت. درستی شعار مهم است، نه اینکه میشود با آن بشکن هم زد یا نه. برای پرداختن به امور رِنگی، مناسبتهای بهتری هست. خجالت نکشید، شعار نیمایی هم میتوان داد.
شعار درخواست نیست، خواست است، از موضع داشتن حق. طوری شعار ندهید که انگار دارید تقاضایی را مطرح میکنید. مملکت مال شماست و اختیارش را از شما که صاحب آن هستید، گرفته اند. بگویید که میخواهید مالتان را از مشتی دزد، پس بگیرید، یا به شعار خوش میدهند، یا به ترتیب دیگری اخذ خواهد شد.

۱۷ ژوئیه ۲۰۱۸
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
rkamrane@yahoo.com

#

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*