برخی تفاوت های روش «سازماندهی» و «خودسازماندهی» و چرا ما دومی را ترجیح می دهیم.
سازماندهی (سنتی) – (خود) سازماندهی
نیاز به فکر و تصمیم گیری از بالا دارد. در درون جمع فکر شده و تصمیم گیری می شود.
نیاز به مدیریت سلسله مراتبی دارد. در میان اعضای جمع به صورت تقسیم کار صورت می گیرد.
نیاز به گزارش و کنترل و هدایت از بالا دارد. به شکل همکاری و همیاری افقی صورت می گیرد.
نیاز به کنترل و مراقبت و امنیت بالا دارد. در پوشش ها و محمل های سخت قابل کنترل انجام می شود.
انباشت تجربه در نزد اقلیت کادرها و تصمیم گیرندگان است. مجریان تجربه ی مدیریتی کسب می کنند.
هدایتگری از بیرون و از بالا و در ورای اراده ی بازیگران می تواند باشد. اراده و تصمیم مجریان تعیین کننده است نه عنصر بیرونی.
سازماندهی (سنتی) – (خود) سازماندهی
نیاز به فکر و تصمیم گیری از بالا دارد. در درون جمع فکر شده و تصمیم گیری می شود.
نیاز به مدیریت سلسله مراتبی دارد. در میان اعضای جمع به صورت تقسیم کار صورت می گیرد.
نیاز به گزارش و کنترل و هدایت از بالا دارد. به شکل همکاری و همیاری افقی صورت می گیرد.
نیاز به کنترل و مراقبت و امنیت بالا دارد. در پوشش ها و محمل های سخت قابل کنترل انجام می شود.
انباشت تجربه در نزد اقلیت کادرها و تصمیم گیرندگان است. مجریان تجربه ی مدیریتی کسب می کنند.
هدایتگری از بیرون و از بالا و در ورای اراده ی بازیگران می تواند باشد. اراده و تصمیم مجریان تعیین کننده است نه عنصر بیرونی.
«خودسازماندهی» در عین حال که ناآشناترین نوع کار به نظر می رسد در عین حال ممکن ترین شکل حرکت سازمان یافته در درون جامعه است.
Leave a Reply