آیا خودرهاگران با مبارزه ی خشونت آمیز موافق است؟
هر مبارزه ای که برای اعتلای انسانیت، یعنی کسب آزادی و عدالت و دمکراسی باشد، از خشونت پرهیز می کند. خشونت یعنی به کار گیری زور آن جا که می توان از ابزاری جز زور بهره برد. این کار را مردم و مبارزین نمی کنند. خشونت را رژیم های سرکوبگر به کار می بندند که نمی خواهند به اعتراض و حرف مردم گوش دهند و به خواست های آنان توجه کنند. مردم هرگز آن جا که امکان مذاکره و حرف و استدلال است به زور روی نمی آورند، یعنی خشونت نمی کنند. خرد جمعی و روح جمعی مردم مانع از این کار است. اما آن جا که معترضین و مبارزین با رفتار خشونت آمیز دولت مواجه می شوند و می بینند که حاکمیت اهل حرف و مذاکره نیست و فقط زور و سرکوب را به خدمت می گیرد، چاره ای ندارند جز این که با این خشونت دولتی مقابله کنند تا هم جان خود را حفظ کنند و هم به خواست های خویش، که مورد بی توجهی دولت سرکوبگر است، برسند. در این شرایط، رفتاری که مردم از خود نشان می دهند مقاومت است نه خشونت. مقاومت مردمی ضد خشونت دولتی است و می تواند اشکال سازمان یافته و قهرآمیز به خود بگیرد. اما این جزو حقوق بدیهی هر انسانی است که از جان خود در مقابل مهاجم محافظت کند. هم بیانیه حقوق بشر، هم مقاوله نامه های بین المللی و هم خرد انسانی ایجاب می کنند که مردم از جان خود در مقابل جنایتکاران حکومتی دفاع کنند.