از باورهای خودرهاگران
انسان برتر از هر پدیده ای در هستی شناخته شده است.
انسان برتر از هر پدیده ای در هستی شناخته شده است.
از باورهای خودرهاگران: عشق به انسان، عشق به هستی و عشق به آزادی پایه های عقلانی یک جامعه ی انسانی هستند.
فرد باید برای خود این مسئولیت را احساس کند که در درون خویش رفتارهای و باورهای غیر عقلانی، ضد انسانی و ضد اجتماعی را مورد کار و توجه قرار داده و آنها را به تدریج برطرف سازد تا به فردی عقلایی، انسان دوست و اجتماعی تبدیل شود.
نه باید نا امید و افسرده شد و نه باید همرنگ جماعت گردید. روی اصول محکم باشیم و با پایداری و و خلاقیت آن چه را که درست می دانیم به پیش بریم.
برای سازماندهی نیاز به یک نفر است که سراغ نفر دوم برود. از زمانی که دو نفر با هم کار می کنند کار سازمان یافته آغاز می شود.
کار انفرادی و پراکنده نوعی وقت کشی است و به جایی هم نمی رسد. کار عقلانی و درست کار جمعی و سازمان یافته است. هر وقت این موضوع ساده را فهمیدیم و به آن عمل کردیم از این وضعیت سیاه رهایی خواهیم یافت.
برای این که به پذیرش یک استدلال عقلانی در مورد ضرورت مبارزه ی جمعی در مسیر رهایی تن ندهیم، حاضر به ارائه ی هزار ویک استدلال من درآوردی و بی پایه هستیم. این کار را هم آگاهانه می کنیم و به همین دلیل، تصویر خوبی […]
یک خودرهاگر همه چیز و همه کردار خود را زیر سؤال میبرد تا آنها را باز نگری کند تا حاصل بهتری بدست آورد. یک استبداد پذیر وضع موجود را میپذیرد، رفتار خود را غیر قابل تغییر یا عاری از نیاز به تغییر می داند.
سعی کنیم با استفاده از رسانه های مختلف پیام و آموزش های مربوط به سازماندهی را به میان مردم ببریم و به این ترتیب قدرت اجتماعی را شکل دهیم. قدرت اجتماعی زمانی وجود دارد که مردم در قالب تشکل های سازمان یافته عمل کنند وبتوانند در قالب شبکه های اجتماعی عمل کنند. در آن صورت هم از پس رژیم بر می آیند و هم می توانند در مقابل خطر جنگ ایستادگی کنند.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes