مجموعه راهکارهایی که منجر به تامین این شرایط می شود در قالب یک نظریه عنوان شده است: تئوری سازماندهی اجتماعی انسان مدار. این تئوری به زبانی ساده این گونه خلاصه می شود: باید به ارزش جان و کرامت انسان باور داشت تا بتوان در پی ساختن جامعه ای بود که در آن این دو عنصر مورد احترام نهادینه قرار می گیرد، یک جامعه ی انسانی.
همدیگر را دریافته و با هم کار جمعی کنیم.
با قدرت اجتماعی چه می توان کرد؟
1) رژیم دیکتاتوری را پایین کشید.
2) دوران گذار را مدیریت کرد.
3) نقش ضد قدرت را ایفاء کرد.
قدرت اجتماعی یعنی قدرت خودسازمان یافته ی مردم.
با قدرت اجتماعی چه می توان کرد؟
1) رژیم دیکتاتوری را پایین کشید.
2) دوران گذار را مدیریت کرد.
3) نقش ضد قدرت را ایفاء کرد.
تلاش برای دادن قدرت به مردم از همین حالا.
یک هدف: جامعه ی انسان مدار: جامعه ای که در آن همه چیز برای شکوفایی مادی و معنوی انسان تهیه و پیش بینی شده است.
آماده ی مدیریت دوران گذار باشید.
مرحله تاکتیکی نخست:
تلاش برای پایین کشیدن رژیم کنونی
مرحله تاکتیکی دوم:
حضور فعال در مدیریت دوران گذار
مرحله تاکتیکی سوم:
ایفای نقش ضد قدرت و بر عهده گرفتن تدریجی مدیریت خرد و کلان جامعه
برای این منظور اقلیت کنشگر می بایست که از دو عنصر برنامه و سازماندهی برخوردار باشد. برنامه یعنی بداند از کجا به کجا می خواهد حرکت کند و سازماندهی یعنی بتواند به طور جمعی برای دستیابی به هدف مشخص خود عمل کند.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes
