بیانیه به مناسبت هفتمین سالروز تاسیس سازمان خودرهاگران

ژانویه 20, 2016 admin 0

در سایه ی این فعالیت تبلیغاتی جمع خودرهاگران به حدی از رشد کیفی رسید که لازم دید اقدام به تامین گسترش کمّی خود بکند. اما قالب سازمان خودرهاگران، به عنوان یک تشکل سیاسی-فرهنگی افقی، برای این منظور کافی نبود؛ به همین دلیل لازم بود که تشکل تازه ای با ظرفیت های لازم برای رشد عملی و گسترش کمّی به وجود آید. در این راستا سازمان خود رهاگران در 29 اسفند سال 1392 به حزب ایران آباد تولد بخشید تا این حزب بتواند میراث فکری و محتوایی سازمان خودرهاگران را در قالب یک برنامه ی سیاسی عملی به پیش برده و در جامعه ی ایرانی پیاده کند.

نقش قدرت اجتماعی در انقلاب ایران

فوریه 10, 2015 admin 0

دیگر، تا زمانی که قدرت اجتماعی، یعنی قدرت سازمان یافته و ارتباط یافته نهادهای شهروند مدار در ایران تبدیل به الگوی کاری اصلی کنشگران برای دگرگون ‌نشود، نمی‌توان امیدوار بود که صرف تغییر سیاسی منجر به استقرار دمکراسی در ایران شود. جان کلام این که دمکراسی در ایران هم به نیروی سازمان‌یافته اجتماعی نیاز دارد هم به ماهیت دمکراتیک این نیرو.

قدرت اجتماعی و محو استبداد رانتی در ایران – کورش عرفانی

دسامبر 12, 2014 admin 0

برای آن که یک بار برای همیشه بتوان به حکومت استبدادی در ایران خاتمه داد باید که راه دستیابی دولت ها به رانت نفتی را مسدود کرد و برای این منظور روی هیچ پدیده ای بیشتر نمی توان حساب کرد که قدرت سازمان یافته و نهادینه ی شهروندان: قدرت اجتماعی. قدرتی که به واسطه ی مشارکت سازمان یافته ی مردم در تعیین سرنوشت خویش در سطوح خرد و کلان شکل می گیرد و قادر به ایفای نقش «ضد قدرت» و مهار کننده ی زیاده روی ها و دست اندازی های حاکمیت می باشد.

آمادگی برای دوران گذار

آگوست 17, 2013 admin 0

مجموعه راهکارهایی که منجر به تامین این شرایط می شود در قالب یک نظریه عنوان شده است: تئوری سازماندهی اجتماعی انسان مدار. این تئوری به زبانی ساده این گونه خلاصه می شود: باید به ارزش جان و کرامت انسان باور داشت تا بتوان در پی ساختن جامعه ای بود که در آن این دو عنصر مورد احترام نهادینه قرار می گیرد، یک جامعه ی انسانی.

درخت های پارک و جنگل نارضايتی، نگاهی به عنصر ضد قدرت در رويدادهای ترکيه – کورش عرفانی

ژوئن 7, 2013 admin 0

تمامی حکومت های با ماهيت يا گرايش های استبدادی در اين مرحله در مقابل يک انتخاب راديکال قرار می گيرند: يا پذيرش اين آزادی ها و ياری رسانی به نهادينه شدن آنها، که سبب تداوم رونق اقتصادی و هم زمان توسعه ی سياسی می شود و با خود صلح اجتماعی و دمکراسی دوام دار را به دنبال دارد و يا اين که به مقاومت سرکوبگرانه پرداختن که در نهايت و پس از مدتی با يک واکنش قهر آميز و تند جامعه روبرو می شوند. به مثابه آن چه که در ايران و در سال ۱۳۵۷ خورشيدی روی داد.

قدرت اجتماعی یعنی قدرت خودسازمان یافته ی مردم.

آوریل 25, 2013 admin 0

در یک جامعه ی دیکتاتوری پرور، با سقوط هر رژیمی یک رژیم دیکتاتور دیگر آماده ی به قدرت رسیدن می شود. اگر قرار است مانع از این امر شویم باید از قبل از سقوط رژیم حاکم آمادگی به دست آوریم تا اجازه ندهیم که دیکتاتوری جدید پا بگیرد. برای این منظور نیز چاره ای نداریم جز آن که با سازماندهی شهروندی از همین حالا زمینه های قدرت اجتماعی را فراهم کنیم. قدرت اجتماعی یعنی قدرت خودسازمان یافته ی مردم. اگر از همین حالا دست به کار شویم می توانیم اطمینان داشته باشیم که با پایین کشیدن رژیم حاکم، به عنوان «ضد قدرت»، اجازه ی باز تولید یک رژیم دیکتاتور دیگر را ندهیم.
سازمان خودرهاگران با کار و آموزش در این مسیر عمل می کند.

با قدرت اجتماعی چه می توان کرد؟

اکتبر 8, 2012 admin 0

قدرت اجتماعی یعنی قدرت خودسازمان یافته ی مردم.
با قدرت اجتماعی چه می توان کرد؟
1) رژیم دیکتاتوری را پایین کشید.
2) دوران گذار را مدیریت کرد.
3) نقش ضد قدرت را ایفاء کرد.