Deprecated: Required parameter $option follows optional parameter $filename in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php on line 760 Warning: session_start(): Session cannot be started after headers have already been sent in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php on line 60 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/onecom-vcache/vcaching.php on line 614 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/onecom-vcache/vcaching.php on line 622 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-includes/feed-rss2.php on line 8 ماموریت – خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa استقرار نهادینه ی حفظ جان و حرمت انسان ایرانی آزادی، عدالت اجتماعی، مردم سالاری Tue, 25 Sep 2012 08:05:51 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.5.2 https://khodrahagaran.org/fa/wp-content/uploads/2023/04/cropped-KRG-logo21-150x150.jpg ماموریت – خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa 32 32 ماموریت خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7%d9%85%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86/ Tue, 27 Dec 2011 07:50:09 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=8412

ماموریت خودرهاگران:
ماموریت ما نجات ستمدیده از ستم نیست، بلکه آگاه کردن او بر این نکته است که نجات او از ستم، وظیفه ی خودش است و در این راستا دانش مبارزه را به او می آموزیم.

 

 

]]>
چگونه شورش ها را هدایت کنیم؟ https://khodrahagaran.org/fa/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%b4-%d9%87%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%aa-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f-2/ https://khodrahagaran.org/fa/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%b4-%d9%87%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%aa-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f-2/#comments Sat, 27 Aug 2011 23:52:52 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=6406

چگونه شورش ها را هدایت کنیم؟

تهیه و نوشتار : م.بدری

تولیدی از کمیته نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران

آذر ۱۳۸۹

—————-

مقدمه:

اعمال تحریم های بین المللی و رکود اقتصادی دولت، گسترش سریع بیکاری و فقر در اثر خوابیدن کارخانه ها و موسسات ساختمانی و تولیدی کشور به دلیل کمبود بودجه و نداشتن مواد خام تولیدی، از بین رفتن کنترل قیمت ها و گرانی بی سابقه ای که در راه است، ایجاد قوانین جدید عصر حجری برای کنترل و سرکوب هر چه بیشتر همگی طبقات جامعه، به ویژه جوانان ودانشجویان، کمبود انرژی و گرانی آن بر اثر حذف یارانه ها،  با در راه بودن زمستان، قسمتهای ی از وضعیت حاکم بر ایران امروز هستند که با بی خردی و جماد فکری رهبران سیاسی جمهوری اسلامی نه تنها راه بهبودی برای آن تصور نمی رود بلکه تصمیمگیریهای بی خردانه ی دولت و رهبر به طور یقین بر وخامت آن افزایش خواهد داد.

چشم انداز آینده نه چندان دوربرای ایران و ایرانیان، گسترش وسیع فقر و بیکاری و درنهایت، گرسنگی خانواده ها و لاعلاجی، مردم را به احتمال زیاد به سوی یک شورش بزرگ اجتماعی خواهد کشانید. شورش های اجتماعی به طوری که به صورت نظری و عملی مورد بررسی قرار گرفته اند به خاطر خشم آنی توده های ناراضی به طور خود جوش و ناگهانی صورت گرفته و با وجود دردست داشتن نیروی عظیم مردمی، به دلیل نداشتن برنامه و هدف نهایی ، باسرکوب شدن و دادن تلفات جانی و مالی، اکثرا با همان سرعت که به وجود آمده اند خاموش می شوند، بدون آن که نتیجه ای از آنها گرفته شده وخشم مردم را اندکی تسکین دهند؛ حکومت های دیکتاتور پس از سرکوب شورش ها با قدرت بیشتر و مقررات دست و پا گیر تر به کنترل مردم می پردازند.

بهترین نمونه این گفته ها که همگی شاهدش بودیم و هنوز هم به پای آن جریمه می دهیم، شورش های سال پیش و پس از انتخابات کودتایی بود. مردم به صورت ملیونی به خیابانها آمدند و هیچ نیروی مسلح و سرکوبی قادر به مقابله با آن شمار از مردم خشمگین نبود، ولی به دلیل نداشتن برنامه و هدف، مردم و جوانان و زن مرد در خیابانها گرد آمدند، شعار های بلند و پر معنی سردادند، با نیروهای سرکوب مواجه شده و تلفات دادند و پس از آن، در گرماگرم مبارزه شب به خانه های خود رفتند و آنان که پر شور تر بودند بر روی پشت بامها کمی الله اکبر گفتند و خوابیدند تا که فردا دوباره با همان شور و هیجان به خیابان ها رفته دوباره شعار سر بدهند و همان گونه که گفته شد به دلیل نداشتن برنامه و هدف از این کار و با گسترش سرکوبها، این حرکت بزرگ و دلیرانه آرام آرام به خاموشی کشیده شده و اینک در انتظار جرقه ایست که دوباره مشتعل شود.

رویدادهای سال پیش نشان داد و ثابت کرد که برای یراندازی دیکتاتور، مخالفت با وی و ناراضی بودن شرط لازم است ولی شرط کافی نیست و برای به زیر کشیدن رژیم دیکتاتور و رسیدن به آزادی در کنار مخالفت و برای موفقیت در براندازی، بایستی مبارزه کرد. و یا به زبان ساده تر، شاهدیم که نا رضایتی و مخالفت به تنهائی تا کنون هیچ اثر مشخصی و عملی نداشته و هیچ دیکتاتوری را سرنگون نکرده و برای رسیدن به آزادی باید مبارزه ی هدفمند را پیش گرفت.

در بررسی وضعیت نیروهای خودی و دشمن، می بینیم که نیروهای خودی، توانایی بزرگشان  در تعداد و انگیزه های آنان است که با مقداری تجهیزات نه چندان موثر نیز مسلح شده و به پیکار دشمنی می آیند که از نظر تعداد و انگیزه قابل مقایسه با آنان نبوده ولی با داشتن تجهیزات و اسلحه و عملیات سازمان داده شده بر آنها غلبه کرده و آنان را فراری می دهند. نتیجه گیری می کنیم که با وجود انبوه  بی شمار از مردم و آمادگی آنان برای در گیری و شکست دشمن، تنها دلیل عدم موفقیت همانا کمبود مدیریت و یا رهبری در صحنه و نداشتن هدفی برای رسیدن به آن و گام های بعدی تا براندازی کامل می باشد. انگیزه برای این نوشتار آماده نمودن آن گروه از جوانان و شیر مردان و شیر زنان ایرانیست که با داشتن حس مسئولیت بر دوش خود برای رهایی میهن از دست اهریمنان و آگاهی از توانایی هاشان در این راه پیشگام شده و در نقش مدیر و یا رهبری مردم در صحنه، آنان را بسوی هدف نهایی که همان براندازی دیکتاتور هست هدایت کنند.

ماموریت

زمانی که سخن از رهبری و رهبران می رود، به این اندیشه نباشید که رهبران با قامت هایی سه متری و شمشیر جادویی به میدان آمده و شما را هدایت خواهند نمود. نه!! رهبران شمایید، شما شیر زنان و شیرمردانی که باور دارید این آب و خاک از آن شما و دیگر هم میهنانتان است و خود را مسئول می دانید که برای پس گرفتن آن از اهریمنان تا مرز توانایی هاتان و شاید هم فراتر از آن مبارزه کنید. شما مبارزان و رهاگران امروز و صاحبان و گردانندگان فردای این کشورید، رهایی و آزادی از دست اهریمنان آسان نیست ولی غیرممکن هم نیست و هیچ کاری نیست که با اراده و شهامت و باور به هدف انجام پذیر نباشد.

با بررسی که در آغاز این نوشتار آمده شکی نیست که دیر یا زود شورش های بزرگ مردمی در ایران به وجود آمده و درگیری ها و سرکوبی ها و شلوغی های ناشی از آن اجتماع را در بر خواهد گرفت. ماموریتی که شما برای خود تعیین می کنید، مدیریت و راهبری این شورش های  کور با هدف تبدیل آن به جنبشی سازمان داده شده و با هدف های پیش بینی شده برای تسخیر مواضع قدرت رژیم از ابتدا تا به نهایت براندازی می باشد. در نظر داشته باشید که شورش از هیچ مدیریتی برخوردار نیست و تنها تحت تاثیر احساسات و قضاوت های آنی عمل می کند، در حالی که این مدیریت و راهبری برای براندازی امری حیاتیست.  به اصول ابتدایی ولی بسیار مهم در رهبری و سازماندهی و مدیریت میدان مبارزه به منظور پیروزی بر نیروهای سرکوب و پیشروی به سوی هدف نهایی توجه کنیم.

یکم: سازماندهی

سازماندهی در آغاز با شرکت گروهی کوچک و مثلا پنج نفره شروع می شود که شرکت کنندگان در آن  با باور به هدفی مشترک و با انتخاب یک هماهنگ کننده، هر کدام برای تشکیل گروه های دیگر پنج نفری و گسترش آنها تلاش می کنند. لزومی نیست که گروه ها با همدیگر در ارتباط بوده و از یک خط مشی مشخصی پیروی کنند. تنها اشتراک آنان در هدف نهایی و راه های رسیدن به آنست که باز هم بطور یقین نباید صد در صد مطابق همدیگر باشند. هر گروهی یک هماهنگ کننده انتخاب می کند که در صورت لزوم بتواند با دیگر گروهها هماهنگی های لازم را انجام دهد.

دوم: مدیریت صحنه

در فرایند شورش هر حرکتی که با نیروی شورش در جریانست، باید توسط مدیران و رهبران در میدان به سوی هدفی از پیش تعیین شده هدایت شود و این هدف ها باید که در یک دایره ی تکمیلی هدف نهایی را توجیه کنند. تیم های مدیریت باید به سرعت نفرات حاضر در صحنه را سازماندهی کنند، تیم های پنج نفره یک مسئول تعیین کرده و به سوی هدفی مشخص با پشتیبانی شورشیان و با استفاده از تجهیزات و امکاناتی که دارند و یا در صحنه عملیات به دست می اورند هدایت نمایند. آموزش سریع و کوتاه به مبارزین در صحنه باید قبل از هر عملیاتی با روشن کردن هدف و گام بعدی پس از رسیدن به هدف انجام شود تا جای شک و تصمیم گیری فردی برای کسی باقی نماند و هر کسی از وظیفه اش آگاه باشد.

لازمست که در این زمان، راههای ارتباطی و خبر رسانی سرکوبگران را مسدود کرد، این کار را با بند آوردن خیابانها و معابر توسط کامیون ها و اتومبیل و نرده ها و میله های خیا بان ها و یا استفاده از هر نوع وسیله که در صحنه موجود باشد می توان انجام داد. همچنین لازم است که یک سنگر بندی انسانی در پشت این موانع ایجاد شود که مبارزین بتوانند با استفاده از وسایلی که به راحتی قابل دسترسی هستند مانند کوکتل مولوتوف و سایر تجهیزاتی که در اختیار دارند، راه پیشروی بر مامورین سرکوب را سد کنند.

با استفاده از وسایل ارتباطی مانند تلفن با سیم و یا موبایل، اس ام اس و حتی با خبر رسانی شفاهی از طریق پیک موتور سوار یا پیاده تلاش باید بر این باشد که گروههای مردمی را به هم متصل نمود تا بیشترین بهره را از توان عملی آنان به دست آورد.

هر پاسگاه و پایگاه و مرکز نیرو های انتظامی و بسیج و سپاه و غیره که بر سر راه بود باید تسخیر و تجهیزات آن بین کسانی که راه  استفاده از آنها را می دانند تقسیم شود.

سوم: اجرا

تسخیر پاسگاههای بسیج و نیروی انتطامی و سپاه و غیره.

باید در نظر داشت که این نیرو ها مجهز به سلاح گرم و دیگر تجهیزات مقابله با مردم هستند که به طور یقین از همگی آنها نیزاستفاده خواهند نمود. حمله به این هدف ها باید که حساب شده انجام بگیرد و نه به صورت موج خشمگین.  زیرا که موج خشمگین با دادن تلفات جانی به فکر حفظ جان خود افتاده و فرار خواهد کرد.

هجوم باید از چندین جهت مختلف و تا سر حد امکان به دور از جان پناههای نگهبانان بر سر بام ها و دیوار ها باشد . باید از زاویه های کور و ضعیف ترین و قابل رسوخ ترین محل های ساختمان شدید ترین حمله ها را انجام داد. اگر شورشیان حتی به سلاح گرم مجهز باشند، رد و بدل کردن گلوله به منظور از پای دراوردن مدافعین بی فایده بوده نتیجه ای بدست نمی آورد، زیرا که آنان از سلاح ها و گلوله ها و تجهیزات بیشتری برخوردارند و این جنگی نا برابر و مقابله با نقطه قدرت دشمن است که به شکست منجر می شود. اگر سلاح گرم در اختیار مبارزین بود ، بایستی از نقاط مختلف و بصورت پراکنده بسوی ساختمان شلیک شود. این کار باعث ترس و ایجاد احساس نا امنی در همه جا و سنگر گرفتن و سردر گمی سرکوبگران شده و باز دوباره با پرتاب کوکتل مولوتفاز جهت های مختلف باید ساختمان را به آتش کشیده و مدافعین را مجبور به ترک آن نمود، که با بیرون آمدن از پناهگاه و مواجهه با انبوه مردم چاره ای به جز تسلیم نخواهند داشت.

مقابله با نیرو های سرکوبگر

نیروی سرکوب در مقابله با انبوه مردم از روشی مشخص استفاده می کند که خنثی کردن آن روش کاری نه چندان دشوار است و تنها به مدیریت و رهبری در صحنه نیاز دارد. روش سرکوبگران هجوم دسته جمعی توام با خشونت به یک گروه است که با گریختن عده ای، دیگرانی که پایدار مانده اند در اقلیت افتاده و توسط سرکوبگران مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس همگی و یا هر که را که توانستند سوار بر خودروها از صحنه خارج کرده و به زندان ببرند. در زمان هجوم سرکوبگران که با اندام های بلند ویونیفرم سیاه، با باتوم و گاز اشک آور و ماسک و سوار بر موتور سیکلت به صورت افرادی ترسناک و پر قدرت و شکست ناپذیر به چشم می آیند، با استفاده از تجهیزات خود و نشان دادن بی رحمی کامل، در حقیقت ترس را به دل مردم درصحنه حاکم کرده و با این امتیاز بر صحنه مسلط بوده و عملیات سرکوب را با موفقیت انجام  داده و سپس به سراغ عده ای دیگر رفته و همین روش را دوباره به کار می گیرند.

امتیاز و برگ برنده مردم در این حالت تعداد آنهاست که چند صد برابر مهاجمین است و اگر همگی به صورت یکپارچه در مقابل آنان بایستند، هیچکدام از تجهیزات و سلاح های آنان برای زمانی دراز مدت قابل استفاده نیست و مردم با هجوم از هر طرف و همزمان می توانند با نسبت بیست به یک و یا پنجاه به یک از مقابل مزدوران بر آمده و آنان را مغلوب کنند. از هر سرکوبگری که از پای درمی آ ید بایستی کلیه تجهیزات و اسلحه اش گرفته شده و لباس هایش را درآورده و بدون هیچگونه دلسوزی به دست مردم سپرده شود تا تصمیم لازم برای نگهداری وی در محلی امن برای محاکمه ی عادلانه در آینده فراهم شود. به خاطر داشته باشید، این همان کسی است که تا چند دقیقه پیش به قصد کشت باتوم بر سرتان می زد و اگر او را رها کنید برود دوباره هم این کار را خواهد کرد و دلسوزی و ترحم بر پلنگ تیز دندان  روا نیست. اسلحه و تجهیزات طبق معمول بین کسانی که راه استفاده از آنها را می دانند تقسیم شده و دستگاه مخابراتی وی برای برای گوش کردن به دستورات فرمانده سرکوبگران و یا دادن گزارش های غلط به آنها استفاده می شود.  به هیچ روی اجازه ندهید که کسی را دستگیر کرده و با خود ببرند، دوباره با همان روش بیست و پنجاه به یک، سرکوبگران را محاصره و دستگیر شدگان را آزاد کنید.  باز هم به خاطر داشته باشید که جمع شدن و دشنام دادن و یا خواهش و التماس هیچ اثری ندارد و باید با هجوم دسته جمعی و  در گیری فیزیکی این کار را انجام داد .

هنگامی که این کار چندین بار تکرار شد، اثر روئین تنی و غیر قابل شکست بودن سرکوبگران از بین رفته و مردم عادی می بینندکه آنها نیز قابل شکست اند و این به روحیه و شهامت دادن به مبارزین کمکی بسیار بوده و آنان را بصورتی جری تر وارد مبارزه می کند.

دوباره یاد آور می شویم:

  • به صورت دسته جمعی و نسبت بیست و پنجاه به یک به سرکوبگران حمله کرده و هر که را که اسیر کردید فورا خلع سلاح و خلع لباس کنید.
  • حد اکثر استفاده را از تجهیزات به دست آمده به عمل آورید.
  • به هیچ روی اجازه ندهید که کسی را دستگیر نموده با خود ببرند. با هجوم دسته جمعی سرکوبگران را متواری، اسیر و یا مضروب کرده شخص دستگیر شده را آزاد کنید.

خبر شکست یک گروه از سرکوبگران را به سرعت در سطح گسترده شهر و یا تمام کشور پخش کرده مردم را به انجام همان کار تشویق و راهنمایی کنید.بر این باور نباشید که با شکست دادن یک گروه سرکوبگر کار رژیم به آخر رسیده، بلکه این تنها گامی کوچک در درازای زمانی بلند برای سرنگونی دیکتاتور هست که باید تا آخر راه ادامه داشته باشد. مبارزه را پی گیرانه ادامه دهید و به سوی سنگرهای دیگری از دشمن روید.

برای پشتیبانی عملیات مقابله لازم است که رهبران حاضر در محل، گروهی از مبارزین را به صورت پشت خط و مجهز به هرگونه وسیله تخریب و پیش گیری بر سر خیابانهای مرتبط با صحنه عملیات مستقر سازند تا از رسیدن نیروهای کمکی به سرکوبگران جلو گیری کنند. شکار با تیرو کمان های سنگی و پرتاب کوکتل مولوتف به سوی گروهی موتور سوار بهترین نتیجه را برای پراکندگی و فرار آنان به دست داده و اگر به صورت هدف گیری شده و با تعداد زیاد انجام گیرد  ضربه های بزرگی به سرکوبگران وارد خواهد نمود، در ضمن تعدادی نیز مجهز به همان کوکتل مولوتف باید در کوچه های اطراف گشت زده و اگر خودروهای زندان و یا حمل و نقل سرکوبگران را در هر نقطه کشف کردند ، بی درنگ آنها را به آتش بکشند.

اگر مواد و وسایل لازم برای تولید کوکتل مولوتف در اختیار ندارید، اقدام سریع برای تهیه آنها انجام داده و تا آن زمان از استفاده همه ذخیره خود داری کنید.

خبر پیروزی مردم نه تنها روحیه و شهامت عمومی را افزایش داده و نیروهای غیر فعال را نیز به میدان وارد می کند، بلکه درتضعیف روحیه سرکویگران و فرماندهانشان نیز بسیار موثر بوده و از هر طرف به سود جنبش براندازی تمام می شود.

عاشورای هشتاد و هشت را به خاطر آورید، زمانی که مردم بر یک گروه از سرکوبگران غلبه کرده و آنان را خلع سلاح نمودند، طبق اعترافات یکی از سرداران فراری سپاه پاسداران، وصل شدن مراکز شورش مردم می توانسته است تهران را از چنگ حاکمیت بیرون آورد. پس این بار باید که وقتی یک محل را از وجود نیروهای سرکوبگر پاکسازی کردیم به فکر آن باشیم تا با مردم محله های دیگر پیوند بخوریم.

 چهارم: پشتیبانی

اقدامات برای پشتیبانی این عملیات بستن راههای کمک رسانی به طریقی که شرح داده شد و حضور مردم در آن نقاط و سعی در از کار انداختن کلیه وسایل ارتباطی، شکستن و از کار انداختن همه دوربین ها در دور و بر ساختمان، قطع برق، آتش زدن دکل های مخابراتی می باشد.

پس از تسخیر پاسگاه و پایگاه، در گام نخست باید تمامی مدارک کتبی و کامپیوتری را برای بهره برداری های بعدی از ساختمان خارج و به محل امنی انتقال داد، سپس با جستجوی ساختمان اگر زندانی هایی پیدا شدند، آنان را با ثبت نام و آدرس و دلیل زندانی بودن بلافاصله آزاد کرد، پس از آن، تمامی تجهیزات مانند اسلحه و فشنگ و خودرو و گاز اشک آور و به طور خلاصه تمامی تجهیزاتی که در مقابله بعدی می توان از آنها برای شکست دشمن استفاده کرد را بین افرادی که با راه کاربری آن تجهیزات آشناهستند تقسیم کرده و با روحیه بالاتر و تجهیزات بیشتر به سوی تسخیر هدف های بعدی پیش رفت.

در پیش بینی های پشتیبانی لازم است که یک تیم امداد رسانی کمک های اولیه برای مداوا و پانسمان احتمالی زخمی شدگان نیز در پشت صحنه در گیری آماده و در زمان لازم انجام وظیفه کند. همچنین پیش بینی خوراک و آب برای رزمندگان در درازای مبارزه و امکان دادن به آنان برای حضور دائمی در میدان از ضروریات است.

**

توجه:

این جزوه بر اساس برداشت از واقعیت های صحنه و داده های نظری نگاشته شده است و جنبه ی آموزشی دارد. به کار بستن راهنمایی های آن باید بر اساس شرایط مشخص در صحنه و تشخیص کنشگران صورت گیرد.

این جزوه را بر اساس دانش و تجربه های عملی خویش تکمیل کرده و در دسترس دیگران هم بگذارید.

داده ها و نظرات و پیشنهادات و انتقادهای خود را برای ما ارسال کنید: khodrahagaran@khodrahagaran.org

www.khodrahagaran.org

راز پیروزی در نبرد در عقلانیت و شجاعت است

]]> https://khodrahagaran.org/fa/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%b4-%d9%87%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d9%87%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%aa-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f-2/feed/ 1 اصول و روش های براندازی دیکتاتوری – قسمت دوازدهم (قسمت آخر) https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%db%8c%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-2/ Thu, 14 Oct 2010 04:19:54 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=3403 پيش بيني و مقابله با کودتا

سران رژيم در حال ریزش اسلامی ممکن است پيش از شکست کامل، طرح انجام يک کودتا را اجرا کنند. این کار به منظور دور زدن مقاومت مردمي و قرار دادن آنان در مقابل عملي انجام شده و ظاهرا به سود آنان بوده و ممکن است در ابتدا افراد و مقاماتي را به بهانه قانون شکنی و فساد و جنايت و غيره حذف و توقيف نموده به اصطلاح دیکتاتوري را برانداخته و به مردم وعده حکومت مردمي و عادلانه اسلامی بدهند.

راه کارهائی براي شکست دادن اين چنين کودتایي وجود دارند و آگاهی داشتن و دادن و ایجاد قابليتي براي دفاع در مقابل کودتا ممکن است باز دارنده آن شده، یعنی آمادگی می تواند ايجاد ممانعت نماید.

بلافاصله پس ازشروع  کودتا، کودتا گران به دنبال کسب حقانيت و قبولاندن مواضع سياسی و اخلاقي خود خواهند بود، نتیجتا اولین روش ضد کودتا نفي حقانيت آن و مجریان آن است.

کودتا گران انتظار خواهند داشت که رهبران مقاومت و مردم عادی، یا از آنان پشتیبانی کرده، يا هنوز گيج و منگ بوده و يا خاموش باشند و از مردم خواستار همکاري و فرمانبرداری و بازگشت به کارهاي اختصاصی و عمومي دولتی بوده و از همه نیروهاي سیاسي، سازمانهاي اجتماعی، اقتصادی، پليس و نظامی انتظار همکاري و پیشبرد دستورات و منافع خود و سياستمداران پشت پرده خواهند داشت.

دومین قانون ضد کودتا با توجه به این اصول مجددا همان مقاومت منفی و ادامه عدم همکاری است. همه نيازهای کودتاگران براي کمک و همکاري، باید از آنان دریغ شده و به طور اصولي همان روش هاي شکست رژيم پیشين بایستی فورا در مورد رژيم کودتا به کار گرفته شوند. چنانچه حقانيت و قانوني بودن و همکاری همه گیر از رژيم گرفته شوند کودتا با نداشتن هیچگونه پشتیبانی اخلاقي و اجتماعی و عملی در همان مراحل اوليه به شکست انجاميده نیروهای مردمي دوباره کنترل اوضاع را بدست خواهند گرفت.

پایه ریزی برای دموکراسي

فرو پاشی رژیم دیکتاتور ملایان به طور یقين و قابل انتظار، شادي و سرور مردمی را بدنبال خواهد داشت و مردمی که با پرداخت هزینه گزاف و مبارزه طولانی به هدف خود رسیده اند، اينک با آسودگی خيال و شادمانی به استراحت و لذت بردن از بوي آزادي می پردازند. مسلما غرور و افتخار نصيب آنان خواهد شد و کساني هم خواهند بود که جان باخته و این روز را نمي بینند، ولی از کشته ها و زنده ها به عنوان قهرمانان آزادي که چنين رژيمی را به زانو درآورده و با آزاد ساختن کشور خود، تاریخ را ساخته اند ياد خواهد شد.

با وجود همه اينها اکنون زمان آن نيست که هوشیاری و مراقبت دقیق از اوضاع را فراموش کنیم. با توجه به فروکش مقاومت ها و مبارزات در پس از سقوط رژيم، باید مراقب بود که مبادا با استفاده از شلوغی اوضاع و بالا بودن تب همگاني در شادی و نبودن نيروی مقاوم کافي، با شکست یک دیکتاتوری، رژيم ديکتاتور دیگری سر بلند نکند. به همین منظور رهبران جنبش آزادي بايد از پیش پایه هاي اصلی براي يک سیستم دموکرات و حکومت آینده را از هر نوع که باشد، پي ریزی و سریعا اعلام و اجرا نمایند.

کاملا غلط و نادرست است اگر باور  کنیم که پس از سقوط رژيم اسلامی، فورا يک اجتماع و کشور ايده آل و مرفه خواهیم داشت. سقوط رژيم نقطه آغاز برای این منظور و فراهم کننده شرایط براي استفاده از آزادي به دست آمده با هدف برنامه ريزی برای ایجاد جامعه آزاد و دلخواه مي باشد.

مشکلات گوناگون سياسی، اجتماعي، اقتصادی و فرهنگی ميراث رژیم مدتها ادامه داشته و لازمه همکاري مردم و گروههاي مختلف براي حل آن مشکلات خواهد بود. سیستم حکومتی نوين باید به همه مردم با ایده های متنوع و سازنده، این امکان را بدهد که با احساس مالکيت بر وطنشان با سازندگی و ابتکار و باور به خود، راه را براي آینده نزدیک و دور بهتر پیموده و هموار سازند.

پایه های قانون اساسي

سيستم جایگزين رزيم اسلامی بایستی پایه های چارچوبی قانون اساسی آینده را از پیش پی ریزی نموده و در طول مبارزه آنهارا اعلام و تبلیغ نموده و پس از برقراري حکومتی موقت براي برقراری آرامش و تحويل قدرت و پي ريزی انتخابات اساسی بر مبنای آن چهارچوب، قانون اساسی نوشته شود. در این چهارچوب بايستي وظیفه حکومت، محدوده قدرت حکومت، زمان و نحوه انتخابات براي تعيین نوع حکومت آینده و همچنين اشخاصی براي نمایندگي و نخست وزیري و يا ریاست جمهورو…، حقوق بنيادین مردم، وظیفه دولت در مقابل مردم و رابطه دولت و سیستم هاي دیگر مملکتي را روشن سازد. این چهارچوب در طول تهیه بایستی به آگاهی مردم رسيده و تبليغ شده و توضیح هاي کافی در مورد همگی داده شود، تا مردم بدانند براي بدست آوردن چه امتیازات و آزادی هایی مبارزه می کنند.

قبلا گفته شده و باز هم لازم به تکرار و توجه دقیق رهبران مبارزه است که تبلیغات هدف گیری شده و صحیح و دادن آموزش و آگاهی به مردم پيش از شروع حرکت مبارزه و در درازای آن بهترین نتیجه گيری ها را به بار آورده، آگاهی همگاني از دليل کافي برای پيوستن به جنبش، پخش هدف هاي مبارزه و دستاوردهای برای مردم کوچه و بازار به محبوبیت مبارزه افزوده حتی اکثریت خاموش و يا طرفداران رژيم را هم تحت تاثير گرفته نتیجتا از کار برد آنان در مقابله با جنبش آزادیخواهي بکاهد. لازم به توضیح است که همگی وعده های داده شده در سطح اجتماعي و سیاسی فورا و در سطح اقتصادي و بهزيستي مردم، بتدریج بایستي انجام بگیرند، چه در غیر اين صورت اعتماد مردم به همان گونه ی رژيم اسلامي از حکومت جدید نیز سلب شده در پی براندازي آن خواهند بود.

در يک حکومت و سيستم دولتي آزاد، جدائي شفاف بين قواي قانون گذار، قوه مجریه و قضائيه بايستی مطلقا برقرار بوده همچنين قویا غیر قانوني بودن و غیر مجاز بودن بنیادين و مطلق دخالت پلیس و نيروی انتظامي، نيروهای اطلاعاتي و نظامي در جریان های قانوني سياسي، مگر با نقش حفاظت از پویش ها اعلام گردد. تنها در اين حالت است که جامعه سالم و مردم آزادی خواهند داشت و به جز این، همين حالتي خواهد بود که اکنون رژيم ج-ا ایجاد کرده و هدف اصلي دولت و رژيم مطلق گرای ولایت فقيه، دخالت در وظائف همدیگر، نه در راه خدمت و بهزیستی مردم، بلکه براي سرکوبي و خواري آنان و مقتدر شدن هر چه بيشتر خود می باشد.  در راه حفظ آزادي و دموکراسی قانون اساسی جدید بهتر است حقوقی جدید برای استانها و شهر ها در نظر گرفته و به منظور حذف یک قطبی بودن حکومت و تقسيم مسئولیت در بين همگان و داشتن مقرراتی براي آسانتر کردن و بهزيستی مردم ايران که قومیت متنوع داشته همچنین از تنوع هاي دیگر مانند مذهب و موقعیت جغرافیائي و سنت هاي فرهنگي و وضعیت اقتصادی بهره مند هستند.

انتخاب استانداران و شهرداران و شورا هاي استاني و شهری و يا مجلس استاني و نمایندگان آنها به منظور گرداندن امور داخلی هر استان و روابط مردم با حکومت مرکزی، به خود اهالی هر منطقه واگذار گردد. مسلما جزئيات اين کار به صورت قانون نوشته و اجرا خواهد گردید که در این بحث مناسبتی ندارد، ولي ميزان اختیارات و رابطه هر حکومت استاني با حکومت مرکزی بایستی بصورت کاملا صریح و شفاف در این قانون نوشته شود.  برای مثال بايد حتما در قانون اساسي نوشته شود که با وجود همه اختیارات برای اداره هر استان، هيچ استانداری هرگز نمی تواند ادعای خودمختاری و جدا شدن از پیکر یکدست کشور باشد و ساير پيشبینی های از اين قبیل.

اين کار بسیار روا بوده، امتیازاتی بزرگ در راه ادامه و تفهيم دموکراسي و برقراری هميشگی آن دارد.  به طور مثال مردم هر منطقه اي به احتمال زياد، شخص و اشخاصي را از ميان خود و آشنا با اجتماع و فرهنگ خود انتخاب می کنند و مقررات داخلی هر استاني با در نظر گرفتن تمام آداب اجتماعی و فرهنگی آن وضع مي شود. نمايندگان به دليل زندگی طولاني و یا زاده شدن در آن شهرها و مناطق، بهتر از هر کسي دیگر به نیازهای جامعه خود آگاه و چون از میان همان مردم انتخاب شده اند به طور مستقیم با آنان در رابطه و در مقابل آنان جوابگو خواهند بود، دیگر این که چون اصل انتصاب از بین می رود، در نتيجه بد کاری و یا فساد احتمالی و هر گونه اشکالات دیگر به حکومت مرکزی نسبت داده نشده نمی توانند به هیچ وجه به نفوذ و اعتبار آن زیان برساند و استاندار و شهردار و نماينده منتخب خود مسئول شناخته شده و متناسب با خطای انجام گرفته، یا مردم دیگر آنها را انتخاب نمی کنند و يا حکومت  مرکزی با آنان و برابر با قانون کشوري رفتار خواهد نمود. ضمنا حکومت مرکزی هرگز متهم به سر کار گماردن اشخاص فاسد و نالایق و بیگانه با فرهنگ مردم یک استان و شهر نشده و برنامه های آبادانی و اقتصادي نیز در رابطه با نياز و استعداد گسترش هر منطقه از سوي نمايندگان استانی و شهري تعیین شده براي تصويب به حکومت مرکزي داده شده و با کمک دولت و به دست خودشان به مورد اجرا گذاشته می شود.

در تهيه قانون حکومتي جدید سه مورد بایستي در نظر گرفته شوند:

اول اين که باید از دادن وعده هائي که در آینده و به هر دليل عملی نبوده و اجرای آن ممکن نباشد بشدت پرهیز نمود. اگر به منظور کسب محبوبیت وعده مسکن همگانی داده شده و به آن به هر دليل نتوان عمل نمود، از اعتبار حکومت به شدت کاسته خواهد شد.

دوم این که زبان نوشتار به طور ساده و شفاف و قابل فهم برای همگان باشد تا نتوان از آن، تفسیر های نادرست نمود.

سوم اين که باید کوشش کرد از تمرکز قدرت در حکومت مرکزی و انجام هر کاري با موافقت و به دست آن تا مرز امکان جلوگیری نمود تا با گذشت زمان تبدیل به حکومت دیکتاتوری و تصمیم گیرنده برای هرکاري با قدرت مطلق نگردد.

با بررسی موقعيت جغرافيائي و سياست های بين المللی بویژه در خاورمیانه، امکان این که حکومت جديد مورد تهدید نظامی همسايگان خود باشد بسيار ضعیف ولی غير ممکن نيست و به دلیل تنوع رهبران حکومت و سياست هاي مختلف آنان نمی توان احتمال اعمال روش های فشار اقتصادي و سياسي و شايد هم تهديد نظامي دولت هاي بزرگ را به طور مطلق نا ديده گرفت. براي مقابله با اين تهديدات، اصول بنیادين نافرماني مدني را می توان در ساختار دفاع ملی وارد نموده و مسئولیت مراحلی از پدافند کشوري را بدست مردم سپرد. وجود یک ارتش قوی در کنار قدرت ملي این ویژگي را نیز دارد که به دست اشخاص نا مناسب و قدرت طلب مي تواند ابزاری برای دیکتاتوری باشد. به خاطر داشته باشیم، اشخاص و گروههایی همیشه وجود خواهند داشت که به قانون اساسی اعتنائي نداشته و از هر وسیله ای براي برقراري یک ديکتاتوری جدید استفاده خواهند نمود و واگذاری نقش مقاومت در قانون به عهده ملت براي جلوگيري از ظهور دیکتاتوری جدید ، مانع  این کار خواهد شد. (ساماندهی نهادینه ی قدرت اجتماعی)

اثرات نا فرماني مدنی و سیاسی تنها در تضعیف و براندازی رژیم دیکتاتور نبوده، بلکه در تقویت توان مردم ستم کشیده نيز می باشد. تکنيکهاي یاد شده، مردمی را که تاکنون خود را ضعیف و بي دفاع می دیدند، به افرادی که با قدرت خود مي توانند آزادی و عدالت به دست آورند تبدیل مي کند و اثرات روانی آن اعتماد به نفس و ارزش به خود را در مردمی که تا کنون خود را زبون مي دانستند ایجاد و تقويت می کند.

پس از به دست آمدن آزادی باید در نگاهداری آن تلاش کرد. آشنائي با نافرمانی مدنی راه دفاع از دموکراسي را روشن می سازد و آزادی هاي شخصی و اجتماعی، حقوق اقلیت ها، دادن امتياز انتخاب و اداره کردن به استان ها و شهر ها و مناطق و موسسات غیر دولتی، راه حل های آسان و قانونی برای مسائلی ارائه می دهد که قبلا باعث ناراضی تراشی برای حکومت بوده و بهانه ای براي مقابله و تخریب و یا تروریسم به دست مخالفین می داده است .

نتیجه گیری:

از تمامی بحث های مطرح شده در اين نوشتار سه نتیجه کلي گرفته می شود:

یکم: آزاد شدن از سلطه رژیم اسلامي امکان پذیر است ولی آسان نيست.

دوم: برنامه ریزی و طراحی دقیق و صحیح لازمه اصلی آن است.

سوم: آمادگی، سخت کوشي، کنشگري، انظباط سخت در تعقیب صحیح استراتژي، و مسلما دادن تلفات جانی و مالی نیز برای آن لازم است.

گفته شده که آزادی بدون پرداخت بهای آن هرگز به دست نمی آید. هیچ نیرویی از بیرون برای آزاد کردن مردم ایران نخواهد آمد و ایرانیان باید یاد بگیرند که چگونه و به چه نحوی خود را آزاد سازند. مسلما اين آزادی به آسانی به دست نخواهد آمد، ولي چنانچه مردم موفق شده و آن را به دست آورند، لازم است پيش بينی های دقیق و لازم به دست افراد با ايمان به آزادي، در وضع قوانين و اجرای آنها به عمل آید، تا هرگز اجازه داده نشود در زمانی دیگر، دیکتاتوری دیگر، این کالاي گران بها را که با پرداخت هزينه اي سنگین بدست آمده است، دوباره از ما بگیرد.

پاینده ایران و مردم سرفرازش

 

]]>
اصول و روش های براندازی دیکتاتوری – قسمت یازدهم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%db%8c%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa/ Thu, 07 Oct 2010 06:50:49 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=3318 ارتش جمهوري اسلامی

ارتش در درازای سالهای حکومت ملایان، با وجود فرماندهاني که از سوي خودشان انتخاب می شوند، چون در فلسفه وجوديش ریشه ايدئولوژيکي ندارد، همواره مورد سوء ظن و کم شماري بوده در مقایسه با پرسنل سپاه پاسداران توجه بسيار کمتري به رفاه و روحيه پرسنل آن معطوف بوده است.

استفاده از نیروهاي ارتش یراي سرکوبی مردم ممکن است به دو صورت انجام گيرد:

یکم: در صف پس از پليس و نيروي انتظامي و پيش از وارد کردن سپاه پاسداران به ميدان، ولي تحت نظر و امر فرماندهان پاسدار براي نظارت در انجام وظائف محوله در سرکوبي مردم و حفظ نیروی پاسداران به حالت نیروی آماده که در صورت سرکوب شدن و شکست مردم دخالتي نداشته باشند و در حالت جدي شدن خطر براندازي آن نیروی آماده را به منظور آخرين صف دفاع از خود و سرکوبی مردم وارد ميدان نمايند. چنین به نظر می آید  که در این حالت، نیروی “آخرین صف دفاع” از کاربري زیادی بر نيامده و اخبار و شايعات و گزارشات واقعی و آنچه که در صحنه ديده می شود، باور به پيروزی را از این افراد سست کرده و از توانشان برای درگيري به صورت روانی کم کرده و آنان در اين مرحله بيشتر به فکر نجات جان خويش و دور شدن از معرکه خواهند بود، تا دفاع از رژيم در حال واژگونی، ولی باور فرماندهانشان به جز این بوده و بر اين خواهد بود که این نیروي شکست ناپذیر از پس مردم برآمده و آنان را پيروز ميدان خواهد نمود.

دوم: ارتش و سپاه را در کنار هم قرار بدهند، تا همزمان با تقویت نيروي مقابله، آنان را زير نظر داشته و از هرگونه احتمال سرپیچی از دستور و فرار احتمالي سربازان پیشگيری نمايند.

ارتش با داشتن وظيفه دفاع سرزمینی و ریشه های عمیق مردمی سربازان وظيفه، درجه داران و افسران، که در میان مردم زندگی مي کنند و نداشتن اید ئولوژی مذهبي، کلا مورد اعتماد کامل رژیم نبوده و به همین دلیل در سطح پائین تري قرار گرفته و به عنوان نیروي مسلح رسمی، سپاه پاسداران هميشه بر ارتش مقدم بوده است. اين خود دوباره هدفي قوي را براي تبلیغات عرضه می کند که مي توان با استفاده صحيح و تبليغات موثر، این موضع قدرت رژيم را خنثی نموده و حتی ممکن است قسمتي از نفراتش در کنار مردم ايستاده و از آنان در مقابل نيروهای سرکوب دفاع کنند.

در مجموع نتيجه گيري می شود که در عملیات موفق بر علیه رژيم ديکتاتوری، لازم است که به وسيله نافرمانی مدنی و عدم همکاري، پایه های قدرت رزيم را تضعیف نموده و مسلما با عدم دسترسی به منابع قدرت مورد نیاز براي مقابله و سرکوبی مردم، این پايه هاي قدرت متزلزل و سست شده و در نهايت فرو خواهند پاشید. از اين رو در طرحريزي استراتژيکی نا فرمانی مدني ، هدفهای اصلی بايد همان منابع قدرت رژیم باشند.

گام بعدي

پس از تضعیف و یا خنثي کردن قسمت هائی بزرگ از منابع قدرت رژیم، بدنه واقعي مبارزه با تشکیل موسسات موقت با وظائف گوناگون و اجرای راهنمایی هاي صادر شده از سوی آنان توسط پیکر کلی اجتماع، سقوط ديکتاتوري و حقانيت بر قراري یک حکومت موقت آزاد، ديگر غير قابل انکار  و پيشگیری خواهد بود، چرا که نسبت قدرت در اجتماع عوض شده و ديگر سران حکومت ملايان در حال از دست دادن قدرت و مردم آزادیخواه در حال بدست گرفتن آن می باشند.

اوضاع کشور لهستان در سالهای ( 1970-1980 ) نمونه ای بسیار کامل از این کار مي باشد. کليسای مسيحي که تمام مدت و سالها زير ضربه کمونيسم بوده ولی به حالتی ضعيف موجوديت خود را هنوز حفظ کرده بود، با همکاري تعدادي از روشنفکران و کارگران، در اواسط دهه هفتاد حرکت “سولیداریتي” يا “همبستگی” را پایه گذاشته سپس با پیوستن کشاورزان و دانشجويان و دیگر گروه هاي اجتماعی، توانستند سازمان سیاسی مستقلی را در کنار دولت کمونیستی فعال کنند. در این زمان دولت کمونیست به خطر پي برده سوليداریتي را متوقف و ممنوع و حکومت نظامي اعلام می کند. ولی حتی زیر سلطه حکومت نظامي و با وجود زنداني کردن افرادي بیشمار و محاکمات بی رویه و شدت محکومیت ها و مجازاتها، گروه سولیداریتی به موجودیت و عمليات خود ادامه داده، مثلا ده ها روزنامه و مجله که غير قانوني اعلام شده بودند به انتشار ادامه دادند، ناشرین ممنوع القلم به چاپ کتابهای فراوان پرداختند و روزنامه ها و کتابهاي شناخته شده ، از سوی حرکت تحریم شدند که اعمال مشابه در اجتماع نیز انجام گرفت.

در نهايت کار به جایی کشيده شد که حکومت نظامي کمونیست تنها در سطح بالای اجتماع خود را نشان مي داد، بدون اين که عملا بتواند کاری انجام دهد. مقامات حکومتی هنوز ساختمانها و مشاغل را به ظاهر در اختیار داشتند، ماموران هنوز به حمله به اجتماعات و توقیف و تنبیه مردم ادامه می دادند و روزنامه و نشریات را توقیف کرده به رو
ش معمول ادامه مي دادند، ولی هرگز قادر به کنترل اجتماع نشده و از همان زمان به سراشيبی سقوط افتادند.

یاد آور می شود که رژیم اسلامی، یک مهره پشتیبانی بنام ” رئيس جمهور منتخب” در اختیار دارد که در صورت وخامت اوضاع با جلو انداختن وی و دادن اختیارات بی مرز و با دادن وعده آزادی و امنیت از سوی رئيس جمهور سعی خواهد شد که نا آرامی ها را خاموش کنند. از اين رو باید که از آغاز کار، رژيم و رهبر و رئيس جمهور همگی مورد هدف حمله های تبلیغاتي باشند، به ویژه که که هم اکنون رئيس جمهور در ميان اکثريت هیچ پشتيباني و طرفداري ندارد و بنا بر اين کسي وعده های دروغين اش را باور نخواهد کرد.

ايجاد هسته های مختلف براي دستگاه های دولتی به موازات دولت در مسند و صدور راهنمائیها و دستورالعمل هاي کار و مقاومت و عدم همکاری و… برای هرکدام از سازمانها با وظائف گوناگون در زمان و مکان لازم به تدريج به صورت دولت موازي رژيم ديکتاتوری درآمده و قدرت به همان نسبت و سرعت از دست رژیم خارج و به نیروهای آزادیخواه منتقل مي شود. در این حالت و مشاهده و درک وآگاهی از توانائي شان، مردم به طور اتوماتیک بر شدت مقاومت و عدم همکاري خواهند افزود.

استراتژيست های جنبش بايستی پيش بيني به موقع و برآورد صحيح از اين موقعيت نموده و آغاز حرکت نهائی براي براندازي رژیم را اعلام و اجرا نمایند. در اکثر موارد بسيج کردن همگانی و براندازي نهائی رژیم ممکن است به درازا بکشد، ولي در ج-ا این زمان تقریبا سپری شده زیرا حرکت های عمومي از ساليان پيش و بويژه سال (88) در مقیاس هاي کوچک و بزرگ انجام گرفته و هنوز هم ادامه دارد و با تمرکز بر روی تقویت آن گروه از مردمي که خواستار سرنگونی رژيم بوده و هستند و تلاش در به میدان کشاندن سایر گروه هاي خاموش و  یا کم کنش، به منظور برداشتن آخرين گام سرنگونی رژيم باشد.

باز هم یادآوری می شود که تا به حال تقريبا تمام تاکتيک ها و روش های پیشنهادي براي نافرمانی مدني و به زانو درآوردن رژيم ديکتاتور در همه مبارزات مردمی به کار گرفته شده و با آگاهی از این روش ها بوده که ملایان و عواملشان در تمام مدت، نهایت خشونت را در خاموش کردن هر اقدام آزادیخواهي ( هر قدر هم کوچک ) به هر وسیله و در نطفه بکار برده اند، زیرا از کارآمدی آن به خوبي آگاهند. ضمنا یک سیستم ایمنی محکم در مقابل آن ساخته اند که همان رئیس جمهور “منتخب” و مجلس “منتخب” مردم، سپاه پاسداران انقلاب، نيروهاي بسیج مستظعفان و انصار حزب الله و دانشجویان بسیجي و حزب اللهي ورا که در ظاهر همگي مردم مسلمان و با ایمان و پای بند به انقلاب و اخلاقيات اسلامی و غیره و غیره هستند و هر بار که مردم واقعی جامعه شروع به کاري و یا فریادي برای آزادی برمی دارند ، اين مزدوران در مقابل آنان دانشجو در مقابل دانشجو، بسيج در مقام نیروي انتظامي و  سپاه در مقام و مقابل ارتش مردمی خواهند ايستاد. از هم پاشيدن اين سیستم ايمنی و يا ضعيف کردن آن تا حد امکان، از آغاز تا انتها مهمترين ماموریت هاست. قدرت اين سیستم اول در خشونت و دوم در تبلیغات است که هر دو امتحان شده و قابل تضعيف مي باشند و قدرت مردم تنها در شمار و حقانيت آنانست و وظیفه تبليغات صحيح و دقيق در اینجا کاملا روشن است.

واکنش های بين المللي در محکوم کردن و يا عدم پشتيباني از رژیم و ابراز حمایت از آزاديخواهان، به طور مستقيم در روحيه هر دوطرف اثر خواهد داشت. این واکنش ها امروزه از سوی کشورهاي بسياري انجام مي گيرند ولی تا به حال بدلیل تضاد منافع دولتهاي بزرگ اثري چندان نداشته بایستي بر فشار بر مجامع بین المللي بمنظور گرفتن حمایت بيشتر افزوده شود.

در درازاي مبارزه برای کسب آزادی، پيروزی هایي حتي اگر در نسبت هاي کوچک به دست خواهند آمد که باید با تبلیغات زياد و سر و صدا به آگاهي همگاني رسیده، با تبلیغ، شهامت دادن و تشویق و انتشار اخبار اين موفقيت، روحیه مردم براي ادامه و به دست آوردن پيروزی هاي بيشتر بالا برد.

این نکته نیز باید در نظر استراتژيست ها باشد که با وجود پيش بیني زمان دراز براي مبارزه و گرفتن نتيجه دلخواه، این امکان نيز وجود دارد که تحت شرایطی استثنائي و غير منتظره، مانند آلمان شرقي و بسیج شدن ناگهاني همگي مردم، حکومت خيلي زودتر از موعدی که انتظارش مي رود سقوط نمايد و بایستي طرحي برای آمادگی و چگونگی عمل در آن مورد هم آماده داشته باشند.

مسئولیت قدرت

طرحریزان استراتژیک، بايستی به طور صحیح و به دقت راههایی را که جنبش پس از پیروزي بر رژيم دیکتاتور انجام بدهد بررسی نمایند، تا هیچ راهی برای ظهور يک ديکتاتوري جديد و یا دولتی با چهره هاي مختلف و متفاوت ولی پیرو و یا موافق با ج-ا ادامه حکومت نداده و همگي کارها تنها و تنها در جهت پیشبرد هدفهاي مردمی انجام گیرند.  بايد تصمیم گرفته شود که کدام یک از نهاد ها و سازمانهاي دولتی  منحل، تعطیل موقت به منظور تجديد سازمان، تسخیر تا تخلیه اطلاعاتي و خبري، و خلع ید شده و کدامين آنها به طور موقت به کار ادامه دهند. فرمول کلي این است که تمامی نیروهایی که برای حمايت از رژيم و به طور غیر قانوني در مقابل مردم ایجاد و ابراز خشونت کرده اند، بایستي منحل شده و هيچکسی که از رژيم ملایان حتی به صورت بنيادین و ضمنی و يا تغیير يافته و اصلاح شده دفاع نماید، نباید بر سر هيچ کاری گماشته شود و یا مسئولیتي به او داده شود. همچنین بايد روشن باشد که چه رفتاري با سران رژیم ديکتاتوری پس از سقوط آن خواهد شد. پس از هرج و مرج اوليه که غير قابل پیش بینی و پیشگیری است، باید تلاش شود که از خون ريزی های بي دلیل و حساب پرهيز نمود تا بتوان در آینده در اجتماعی بدون تحمل عواقب آن کار ها و براي پیشبرد جامعه کار کرد.

باید مشخص کرد چه کسانی باید محاکمه شوند، باید اعلام کرد که ثروت هاي غارت شده از زور گویان و فاسدین رژيم پس گرفته می شود، همه خسارتهاي مالي همه مردم در پيش و در درازاي مبارزه، از جمله شکنجه شدگان و زندانیان سیاسي جبران مي شود. ثروت هاي غارت شده بایستي به مردم برگردانده شده و در راه آباداني مملکت مصرف شوند. دزدان و جنایتکاران همگي محاکمه و مجازات مي شوند. سران پیشين نیروهای ج-ا مانند سپاه و ارتش و بسیج و غيره بايد به شدت زیر کنترل باشند که در ميان هرج و مرج اقداماتي کودتا گرايانه انجام نگيرند. دولت موقت به سرعت تشکیل و فعاليت خود را آغاز کند.

در مواجهه با مردم مصمم و افزایش روزانه تعداد آنان و سازمان های تشکیل شده مستقل از حکومت که هردوي آنها از سوی رژیم غیر قابل کنترل خواهند بود، رژیم با این حقيقت روبرو خواهد شد که قدرتش رو به زوال است.  تعطیلی های همگانی اجتماعي، اعتصاب های عمومی و فراگير، خانه نشیني افراد در ابعاد بزرگ راهپیمائی ها و دیگر کارهاي مشتق از نافرماني مدني، رژيم و سازمانها و موسسات وابسته به آن را به طور اتوماتیک از دور قدرت بيرون خواهند راند و در نتیجه چنین مقاومت و عدم همکاري که به طور صحیح انجام گرفته از سوي اکثریت مردم پشتیباني می شود، رژیم به گونه ای طبيعي خلع قدرت شده و در نهايت و در برابر اراده مردمی منحل خواهد گردید.

از این واقعیت آگاه باشيم که اين گونه مبارزات و جنبش ها، همیشه و یا حد اقل، به آسانی به پیروزی نرسیده اند. تجربه واقعی اين است که دقیقا به تعداد پيروزي ها شکست وجود داشته است ( پيروزی یک طرف، شکست طرف دیگر است) ولي جنبش نافرماني مدنی و عدم همکاري با رژیم تا روز پیروزی نهائی، از بهترين و محتمل ترین عملیات براي موفقيت مي باشند. این امکانات با طرح استراتژيک محور و عملیاتي صحیح، سخت کوشي، شهامت و انضباط به حد اکثر مي رسند.

 

]]>
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت دهم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-9/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-9/#comments Thu, 30 Sep 2010 07:28:42 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=3201
تغییرات در استراتژی عملیاتی

طراحان مبارزات مدني باید به طور دائم وضعیت پیشرفت حرکت را زیر نظر داشته و براورد کنند که آیا عملیات درجهت رسيدن به هدف محوري پیشرفت مي کند یا نه، به طور مثال ممکن است پيشرفت عملیات به نحو دلخواه و منتظره نبوده و اختلالاتی در آنها به وجود آمده باشد. در این صورت تغییر استراتژی لازم بوده و باید محاسبه گرانه طراحی شود. این تغییرات در جهت تقویت نیروهاي مقاومت و در دست گرفتن مجدد ابتکار عملیات خواهدند بود. برای این کار ابتدا باید مسائلی را که باعث کند شدن پیشرفت شد شناسائي کرده راه حل برای رفع آنان را پیدا نموده و با تغییر استراتزي و بکار گرفتن استراتژي جدید و احتمالا به کار گرفتن گروهی دیگر از نيروهای مقاومت و استفاده از از منابع قدرت جدید و تاکتیک ها و روش های دیگر، دوباره مبارزه را به راه پیشرفت کشانيد. این تغیيرات باید به سرعت انجام گرفته و از اتلاف وقت و دادن زمان به رژیم برای تمدید قوا و سرکوبي مردم با استفاده از فرصت به دست آمده خودداری نمود.

به همان ترتیب ممکن است مبارزه سریعتر از حد انتظار پيشرفت داشته و رژیم در حال فروپاشی سریع باشد، که باز هم بایستی پيش بينی استفاده از وضعیت و امتیازات به دست آمده انجام گرفته و متد های صحیح و موثر برای فلج کردن کامل رژیم و به دست گرفتن گام به گام قدرت انجام و به کار گرفته شوند.

گرفتن قدرت از رژیم ديکتاتوري

همان گونه که پیش از این نیز گفته شده، اطاعت و فرمانبرداري و همکاري مردم با رزیم براي بر سر قدرت ماندن آن لازم و حیاتي می باشند، به همین دلیل، قطع پشتیبانی عمومی از مهمترین کارها برای تضعیف و براندازی یک رژیم دیکتاتور است. در اينجا مجددا روش های گرفتن قدرت از دست حکومت را بررسی می کنیم. عملیات نمادین نافرمانی مدنی و به سئوال کشيدن حقانیت رژیم در آغاز در روحیه و قدرت سیاسي رژيم اثر خواهد نمود، به اين صورت که دیگر خود را حاکم مطلق نمي دانند و به همه مشکوکند. همه اتفاقات را با روحیه تند و عصبی دنبال کرده و هر لحظه منتظرند که اتفاق نهایی و سقوط شان به وقوع پيوندد، هر اندازه که قدرت سياسی رژيم دیکتاتور بيشتر باشد، به همان نسبت به همکاری و اطاعت مردم برای ماندن در قدرت نیاز خواهد داشت. نفی اخلاقی و اجتماعی سیستم حاکم بایستی به صورت عملياتی انجام بگیرد به طوری که موجودیت آنرا تهدید و به مخاطره بیاندازد. قطع همکاری و عدم اطاعت برای کم کردن امکانات رژیم در استفاده از منابع قدرتش بسیار موثر خواهد بود.

نیروي انساني کار که با همکاری و اطاعت از دستگاه حاکم چرخ ها را در گردش نگه مي دارند، از منابع قدرت اصلی سیاسی اجتماعی رژیم ديکتاتور هستند و اگر تعداد کافی از آنان در عملیات عدم همکاري شرکت کنند و یا با تمارض و هر دلیل ديگري بر سر کارهای روزانه حاضر نشوند، دستگاه های اداری به شدت ضعیف شده و موجودیت آن نيز آسیب پذیر تر می باشد. اثر این آسیب ها زمانی بیشتر و مقامات را عاجز از اعمال خواسته های خود خواهند شد که افراد متخصص با دانش های ویژه نیز به این عدم همکاری عمومی ملحق شوند. حالت ایده آل برای حرکت همان اعتصاب هاي گسترده و سراسری می باشد ولي برای آغاز آن، بايد حس نافرمانی مدني و عدم همکاري در مردم بيدار شده و به آن عمل گردد تا اثرات آن بر رژیم مشهود بوده و با درمیان آوردن مسائلی که کارگران و کارمندان و طبقات دیگر اجتماع را تحریک مي کنند اعتصاب های عمومي را آغاز و همه گیر نمود. زماني که تاثیر روانی (وحشت از خشونت) و ایده ئولوژیکی (مذهب) رژیم، که آن را فاکتورهاي غیر ملموس می ناميم، باعث ارعاب و اطاعت مردم از ديکتاتورهاست تضعیف شده و يا از بين رفته باشند، مردم هر چه بیشتر راغب به شرکت در حرکت عدم همکاری شده و تعدادي بيشتر در آن شریک خواهند شد.

دسترسي به منابع مختلف مادي از ديگر نقاط قدرت رژيم است، اگر چنان که کنترل تمام یا قسمتی از این منابع، مانند سیستم های مالی و بانکی – اقتصادی- اداره املاک – منابع طبیعی نفت و گازو معادن وسائل نقلیه عمومی اتوبوس – ترن- هواپیما وسائل مخابراتی و ارتباط جمعی تلفن – روزنامه- رادیو – تلویزیون و دیگر منابع همراه با نیروهای مبارز و تحت اثر عدم همکاری باشند، سر چشمه های قدرت رژیم آسيب پذیر تر شده و در رابطه با یکدیگر و ساير منابع قطع خواهند شد.

توانائي رژیم اسلامی در تهدید- تکفیر – تحریم تنبیه – سرکوب و بالاخره کشتار جمعیت مقاوم و مبارز مرکز اصلی قدرت رژيم هستند. این قدرت را به دو راه می توان تضعیف و خنثی کرد:

اول – اگر مردم آمادگی داشته باشند که به هر قيمتی که شده و با تحمل همه هزينه ها و عواقب یاد شده، مانند یک جنگ واقعی به مبارزه ادامه داده و از زندان و شکنجه و تلفات جاني و مالي ترسي نداشته باشند.

دوم – اگر نیروهاي مسلح انتظامی و نظامی و شبه نظامی خود به مردم پیوسته و یا از اجرای فرمان های تیراندازی و حمله به مردم و  سرکوبی و توقیف خودداری کنند.

مسلما در جمهوری اسلامی  وپیش بینی های احتیاطی مقامات رژيم، که اعمال زور و خشونت بي مرز را تنها چاره مقابله با مردم و ماندن در قدرت می دانند، اجرای اين کار بسیار مشکل خواهد بود و رژیم دیوارهای مختلف مقاومت و خشونت را در اختیار دارد که به تدریج و بر حسب نیاز وارد عمل خواهد نمود. لازمست نگاهی به این نیرو ها داشته و راه برخورد با هرکدام را به دقت و تا حد امکان بدون اشتباه آماده داشته باشيم.

در کادر های اصلی این نیرو ها عبارتند از:

الف: نیروهای چماقدار و سرکوبگر در صف اول بنام لباس شخصی ها

ب: نیروهای بسیج و حزب الله

پ : نيروهاي انتظامي و پلیس

ت : نيروهای سپاه پاسداران

ث : نيروهای ارتش

گروه اول یا  لباس شخصی ها اولین نیروهائی هستند که تا به حال به طور معمول به میدان آورده شده اند. ویژگی این افراد در نداشتن هیچگونه ریشه ی  انسانی و اعمال خشونت بدون درنظر داشتن عواقب و در محل تظاهرات، استفاده از سلاح های غیر متداول مانند چماق- چاقو- پنجه بکس- زنجیر و …برای مضروب کردن هر چه بد تر افراد و جاري ساختن خون ،استفاده از روش های گوناگون برای ترساندن هر چه بیشتر مردم مانند پوشيدن لباس های ويژه- حرکت دسته جمعي سوار بر موتورسيکلت – حمله دسته جمعي به نقاط ضعف مقاومت مانند زنان و افراد مسن و يا کساني که محاصره کرده اند و کتک زدن آنان بدون هيچ ملاحظه می باشد. این ها مشتی خود فروخته کامل بوده و با گرفتن پول زياد و داشتن مزایای ویژه، احتمال این که از رژیم روگردان شده و به صف مبارزه بپيوندند، با توجه به نداشتن هیچ گونه ریشه ی وابستگي عاطفي- مردمی و ايدئولوژیکي تقريبا غیر ممکن بوده و برخورد با آنان بايد از راهي دیگر طراحي و انجام بگيرد. این افراد با وجود داشتن سازمان و رهبری مخفی، در عمل به صورت مستقل به سرکوب می پردازند. از راههاي برخورد با اين گروه مي توان پيشنهاد داد که تعداد زيادي از مردم تک تک و یا چند تن از آنان را محاصره کرده و با خلع سلاح و کندن لباس هاشان آنان را به خواری  در آورند تا ديگران با ديدن آنان متوجه شوند که در اقليت هستند و چون ریشه باوری نداشته و برای پول کار مي کنند، نجات جانشان را به پول ترجیح داده از معرکه فرار کنند. از دیگر متد های پیش نهاد شده براي برخورد با موتور سواران، مي توان از کار انداختن موتور ها وسیله میخ و سیم و طناب کشی وسط خیابان و یا کوکتل مولوتف را نیز یادآور شد.

گروه دوم : نيروهاي بسيج و حزب الله. اين نیروها که بصورت پشتیباني از گروه اول به میدان وارد می شوند ، حقوق بگيران و کارکنان بسيج مستضعفان و اعضای سازمانهای گوناگون ج-ا با نامهای مختلف و سازمانهای امنیتی بوده و وظیفه دارند که همزمان با انجام عملیاتی به سان گروه اول، افرادی مشخص را نیز دستگیر و از ميدان خارج کنند. اين نیروها معمولا به سلاحهاي گرم نيز مجهز بوده در صورت نياز از آنها استفاده مي کنند، ولی وظيفه کشتار رسمی ندارند. این ها همان کساني هستند که افراد دستگیر شده را به زندانها و محل های مختلف برده و آنها را به اصطلاح سر به نیست مي کنند. به طوري که اطلاع داریم، با وجود پوشش وسيع نام ” نیروهای حزب اللهافرادی با وظائف و ماموریت هاي گوناگون زیر اين پوشش  فعال بوده و سازمان رهبری آنان با وجود اشخاص شناخته شده کاملا آشکار ولی رسمیت ظاهری آن زياد اعلام نمي شود. به علت تنوع افراد و گروههای متشکل، تنوع ماموریت ها و قضاوت هاو تصميم گيریهای سریع و آني، با وجود قدرت سازمانی، تجهیزاتی و پرسنل، امکان نفوذ پذیری بیشتری در اين گروه وجود داشته و متد برخورد با آنان تا اندازه ای باید با متد برخورد با گروه اول متفاوت باشد، زيرا عناصر تشکيل دهنده اش متنوع و از شکنجه گران سازمانهاي اطلاعاتي و سوء قصد کنندگان تا حقوق بگيران خانواده های کشته شدگان در جنگ و هر آنچه در مابین است در این نیرو ها با وظایف گوناگون گرد آمده اند. چنانچه کنشگران در بین مردم از پیش و یا در همانجا افراد رهبری و دستور دهندگان را شناسائی و خنثی کنند. با همان روش محاصره و غلبه و کندن لباس و دور کردن از محل ) و با پخش شايعاتی مانند ( فلان کس فرار کرد) و این گونه  شعار ها، اراده ایستادگی و مقابله با اکثریت را از اغلب آنان گرفته و چه بسا که بدون هيچ کاری تنها در میدان بمانند. به هر روی، هرگونه ابتکارات پيشنهاد شده از سوي کنشگران بجاست که از پيش بررسي شده و در صورتی که نتیجه بخش بودند، آنها را برای پياده کردن در ميدان آماده اجرا و ارائه داد.

گروه سوم: نیروهای انتظامی و پلیس

افرادی که بنام “نیروی انتظامی” و با یونیفرم به میدان می آيند همگی جزو اين نیرو نبوده و از سوی سپاه پاسداران و بسیج به آن منتقل شده اند و گارد ضد شورش وصفوف اصلي سرکوبگران یونيفورم پوش را تشکیل می دهند. پرسنل اصلی بدنه نیروی انتظامی تنها وظیفه دارند که از عملیات غير انساني سرکوبگران جلو گیری نکرده و در سایر موارد نيز از آنان پشتیبانی کنند ( مانند باز کردن ترافيک برای عبور خودروهای سرکوبگران و یا جلو گیري از هجوم مردم به یک محل و غیره). اینها با وجود داشتن همان تجهیزات که سرکوبگران دارند به دليل داشتن ریشه هاي مردمی و اجتماعي از نظر مقابله خشونت بار با مردم تقریبا به طور خنثی عمل کرده و تعدادي نيز بسته به موقعیت و وضعيت ميدان و تعدد عقاید به سوی یکی از طرفين سرکوبگر و تظاهر کننده تمایل پیدا نموده و به آن سوی کشیده می شوند.

امکان نفوذ و اثر گذاری در این پرسنل و تشویق مدام آنان برای پیوستن و یا حداقل انجام وظیفه رسمی و حمايت از مردم در مقابل خشونتگران، بیشتر از همه بوده و ديده شده است که در مواردی نیز اتفاق افتاده است. مجددا باید در نظر داشت که با توجه به عواقب این گونه کمک ها، که از نظر رژیم خیانت و محاربه …. تلقی شده و مجازات های سنگینی به دنبال دارند، چنین توقعی به حالت همه گیر و سريع از واقعیت دور بوده و در مواردي که اتفاق مي افتد بايد به صورت دامنه دار تشويق و تبلیغ شده و به طور دائم اين نيرو ها را براي پیوستن به مردم دعوت نمود. در حالت ناکام ماندن این تشویق و دعوت به پیوستن، مبارزین چیز زیادی برای از دست دادن ندارند، چون همان گونه که گفته شد این پرسنل در صف سرکوبگران نیستند و ضرری بیشتر از آنچه که دارند نخواهند رسانید، اما در حالت موفقيت حتي نسبي و نه صد در صد، بزرگترین کمک ها به نيروهای مردمي انجام گرفته و با واکنش هاي نا درست از سوي سرکوبگران ممکن است این افراد به درگیری با آنان پرداخته و مبارزه را تقویت نمایند. از دید اثر روانی نیز این کار با دامنه هرچند کوچک، دیگران را نیز به فکر واداشته وآنان را هم به کمک کردن به مردم متمايل می نماید.

چهارم: سپاه پاسداران

هنگاميکه نام سپاه پاسداران شنيده مي شود، همگی مردم به نوعی نا خود آگاه دچار گونه ای از هراس شده و  از دید اکثريت، اين سازمان و پرسنل آن به صورت نیروئی مجهز به هر گونه وسیله آدم کشی و شکست ناپذیر جلوه مي کند که قادر به هر کاری بوده و اصلي ترین بازوی نگهدارنده ی رژیم ملایان و زننده آخرین حرف در هر گونه تصمیم گیری بوده و سران آن نیز با دانش و آگاهي از همه چيز قادرند که با هرگونه بحران و شورش و تظاهرات برخورد کرده و آن را نابود کنند.

باید گفت که این گونه باور ها ممکن است که تا حدي بسته و محدود در سالهاي دهه های شصت و نيمه هفتاد تا اندازه ای حقیقی بوده و سپاه پاسداران به دست عوامل خود، هر گونه ترور و آدمکشی و شکنجه و هر کار غير انسانی را قادر به انجام بود و نمود. ولی از نیمه ی دهه هفتاد تا به امروز سران این نیرو به جمع آوری پول و ثروت و ملک و مال پرداخته و هر روز نیز قسمتی از نیروی اداري و اجرائي و مالی و سیاسی مملکت را به خود اختصاص داده اند و در حال حاضر، سپاه پاسداران با توجه به تعداد پرسنل و گستردگی صحنه عملیاتش ( تمام خاک ایران) و وارد کردن افراد غیر متعصب با سواد در کادر خود به دليل نیاز کاربری شان، ديگر آن نیروی جنگنده یکدست و يکپارچه و متحد نیست و فرماندهانش نيز که از بين بيسوادان و چاقو کشان و بي سر و پايان پيش از انقلاب انتخاب شده اند، نه سواد و نه دانشی به جز خشونت و آدمکشي را دارند که بتوانند به گونه ای موثر از رویدادها انجام گرفته توسط انبوه مردم جلو گیری کنند و حرف اولين و آخرينشان همان اعمال زور است و بس و به جز این نه چیزی می دانند و نه مي شناسند.

فرماندهان سپاه که بخاطر بقاي خویشتن و استفاده از همه اموالي که غارت کرده اند از افراطي ترين طرفداران ملايان بوده و در صورت بروز خطر جدي همه سعی خود را خواهند نمود که به هر وسیله ممکن از رژيم و موجودیت خود دفاع کرده و مسلما از خشونت و کشتار هم ابائی نخواهند داشت.

از سوی دیگر، با بزرگتر شدن هرچه بيشتر سازمان و تعدد و تنوع مسئولیت ها و ماموریت ها و پراکندگی نيروهای اصلی رزمنده در سطح تمام کشور، همچنین پرداختن به امور واقعی که از ديدشان جمع آوری لشگر می باشد ( ایجاد نیروی هوائي، زمینی، دریایی؛ موشکی مستقل به خود) همچنین، تقسیم مسئولیت ها و قدرت و تصمیم گيری در بین افرادی با افکار مختلف در کنار تجهیزات پيشرفته، پرسنلی که برای مقابله با مردم به میدان آورده می شوند،  دیگر آن  سپاه پاسداران پيشين نبوده و شامل تعدادي سرباز وظيفه، کارکنانی با عقايد گوناگون سیاسي و عقیدتی، در کنار تعداد کمي از نیروهاي معتقد و وفادار به رژيم می باشند که همگي به هر رو دارای ريشه های مردمی و اجتماعي هستند و با نيروهای سرکوب بسیج و ضد شورش تفاوت بسیار دارند. از اين رو امکان این هست که با تبلیغات صحیح، جدا کردن پرسنل زیر دست از فرماندهان رده بالا، اطمینان دادن به اين که پس از پیروزي آنها هيچکدام جوابگوی اعمال فرماندهان دزد و فاسد شان و عاملین رژیم نبوده و با یاد آوری ریشه های مردمی و از مردم بودن، شدت تهدید سپاه پاسداران را تخفیف داده و یا آن را خنثی نمود. یاد آوری می شود که پرسنل در ميدان سپاه اکثرا از جوانان روستائی با پایه های مذهبی قوي بوده و به خیال خود برای اسلام و نجات آن با کفار در جنگند و عاقبتشان نیز همان داستان بهشت و حوري و غلمان خواهد بود. نفوذ و تاثير گذاری بر این گروه بايد بسيار زيرکانه و با ظرافت طرح ريزي شود، به طور مثال باورهاي دینی و پايه هاي مذهبی شان هرگز به چالش کشيده نشده و بايد سعی در سود بردن از آنها به سود حرکت براندازي باشد، ولي در موارد ديگر با حمله به وضعيت زندگي سران و فرماندهانشان و مقايسه آنها با وضعيت خانوادگي روستائیان در زادگاههای اين سربازان و تاکيد براين که با ثروت هاي دزديده شده از پدران و مادران و خانواده های آنان این سران و فرماندهان چنین مرفه زندگي مي کنند و آنها و خانواده شان نیز حق برخورداري از اين ثروت های غصب شده را دارند، می توان این شکاف را ایجاد و از آن بهره برد.

جمع بندي نيروهاي سرکوب

طبق آمار و برآورد هاي موجود، تعداد کليه نيروهاي یاد شده در بخش های مختلف ، اداري و  لجستیکي و خدماتي و پشتیبانی و نیروی موثر سرکوب ، در مجموع چيزي میان هفتصد تا هفتصد و پنجاه هزار نفر در سراسر کشور مي باشند که تمرکز آنها به نسبت جمعيت در هر شهر و هر استان و کنش هاي سياسي و اجتماعي استان ها متغير است. این افراد بنا بر نياز هاي روزانه و ميزان درگيری هاي خيابانی به صورت نيروهای در حرکت به شهرها و استانهاي مختلف فرستاده شده و سريعا وارد ميدان عمل می گردند، ولي میزان مقاومت مردمي، نحوه برخورد با آنان ، تازگی و نا آشنا بودن محیط و لهجه هاي گوناگون  محلی و تا اندازه اي غيرقابل فهم برای آنان و همچنين دوری از محيط زیست روزانه و خانواده، و تغیير رژيم غذایي، در طول زمانی نه چندان دراز، این نیرو ها را از پا انداخته و ضریب توانشان را به شدت پائين مي آورد. به هر روی درمقايسه جمعيت کشور و تعداد کل کسانی که در عمل وارد و فعال در میدان سرکوب می شوند، نسبت شمار مردم به آنها چيزی در حدود يک به صد مي شود. یعني صد نفر از مردم ايران به یک نفر  تفنگ و یا چماقدار و چاقو به دست، اجازه مي دهند که آنان را سرکوب و منکوب نموده بر آنان فرمانروائی کند. نافرماني مدنی از همین اصل ريشه مي گیرد که همیشه و در درازاي زمان توان صد نفر غير مسلح بر يک نفر مسلح و مجهز به همه وسایل مي چربد و هيچ دلیل منطقی و قابل قبولي  براي عدم ابراز و نشان ندادن این توان و تحمل ظلم و زور تعداد کمي  که در میدان مبارزه با اکثریت مردم قطعا شکست خواهند خورد وجود ندارد، مگر این که یک ملت و يا اکثریت آن ملت مايل باشد که خود و آيندگانش زير یوغ ظلم و فساد و زور و سرکوب رشد کنند و به آنها عادت نمايند. این پرسشي هست که مردم ايران بايد خود به آن پاسخ داده و به نسبت آن وارد ميدان کنشگري شوند.

 

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-9/feed/ 1
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت نهم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-8/ Thu, 23 Sep 2010 05:42:08 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=3065 پيگیری و پیروی کامل از طرح استراتژيکی

زمانی که طرح استراتژی عملیاتي کامل شده است، نیروهای مبارز دیگر نباید به حرکت های انحرافی رژيم که می خواهد آنان را وادار به ترک نقشه های خود نموده و توجه آنها را به موضوعات کوچک و بی اهمیت جلب کند، ترتیب اثر بدهند. احساسات و هیجانات  ناشي از اتفاقات، مانند خشونت هاي جدید و بی سابقه، به هیچ روي نباید آنان را از تعقیب طرح های اصلی و رسيدن به هدف مورد نظر باز بدارد. چه بسا که این نوع عملیات مخصوصا از سوی رژیم دیکتاتور و به منظور تشویق آنان برای انحراف از طرح اصلی و تحريک به خشونت باشد که بتوانند با داشتن نیروی بیشتر و اسلحه، مبارزین را سرکوب کامل کرده و حرکت را به شکست منجر نمایند.

با ایمان کامل و باور به حرکت و انگیزه هایش، نیروهای مبارز وظیفه دارند که به حرکت ادامه داده و گام به گام در راه هدف نهایی که سرنگونی رژیم می باشد پیشروی کنند. مسلما در ابعاد زمانی و مکانی نیاز به تغییرات غیر اصولی و مانور های لازم در مقابل وضعيت های پيش آمده خواهد بود، که رهبران آگاه بدون اين که این تغییرات در هدفهاي اصلی استراتژی محوری و عملیاتي موثر باشند، آنها را انجام داده و راه را با موفقیت ادامه خواهند داد.

اجرای نافرمانی مدنی – نافرمانی سياسي- مقاومت مدنی

در وضعیت و زمانی که مردم خود را در مقابل رژیم دیکتاتور ضعیف و بی دفاع و بدون قدرت می بینند و از آن وحشت دارند (موقعیت دقیق مردم امروز در ايران)، لازم است که اعمال و حرکت هایي که از آنان خواسته می شود؛ اعمالي با حداقل ريسک و در مقابل، تقویت کننده ی شهامت و و اعتماد به نفس آنان باشد. این کارها مانند پوشيدن لباسي به رنگ و نوعی مشخص، خریدن و یا تحریم کالایی مشخص، نمايانگر قضاوت عمومی جامعه در مقابل رژيم و در عین حال بدون ریسک و تقويت کننده روحی جامعه خواهد بود. متد هایی که برای کارهاي  عمومی و یا برای گروهی مشخص در ابتدا در نظر گرفته می شوند هر چند هم کم اثر، بایستی کاملا قابل شناسائی و غیر قابل انکار برای رژيم باشند. موفقیت در این گونه عملیات باعث اعتماد به نفس و جسارت مردم شده و ضمنا به آنان نشان خواهد داد که تنها نبوده و اکثریت و نهايتا قدرت واقعی به دست آنان است.

همان طور که هیچ یک از عملیات طرح شده به تنهائی برای سقوط فوری رژیم انجام نمی گیرد، لزومی هم دیده نمی شود که همه نیروهای مبارز ه در تمامی عملیات شرکت داشته باشند. در هنگام طرح ریزي باید پيش بیني شود که در آغاز، در طول و در نهایت مبارزه، عمليات به دست چه کساني انجام و کلیات از هم تفکيک گردند. به عنوان مثال اعتصاب ها تنها بدست کارگران و کارمندان انجام می گیرد و مردم عادی شرکت موثری در آنها نخواهند داشت و آن گاه نيرو های آگاهي دهنده و خبر رسانی و تبلیغاتی به پخش آنها خواهند پرداخت.

عملیات نمادین یا انتخابی

در مراحل آغازین مبارزه، عملياتي ویژه و نمادین( سمبوليک)، تک تک و یا بصورت متداخل و پیگیر مي توانند بسيار مفید باشند. این عملیات و یا مقاومت ها در صورت لزوم می توانند به طور سمبولیک  بوده و فقط هدف  نشان دادن انزجار مردم از رژيم را برای رسیدن به هدفهای متعاقب داشته باشند. این روش ها باید کلا در گیر با مسائل روزمره اجتماعی، اقتصادی و یا سياسی باشند. به طور مثال اعتراض به دخالت شوراي نگهبان در امری به خصوص و یا کمبود بنزين و گرانی برق و غیره. برای به دست آوردن بهترين نتیجه ها می توان همزمان نقاط ضعف رژيم را ( بزرگترين و نمایان ترين آنها) را  به صورت معدود مورد حمله قرار داده ضربه هایی موثر به پيکر رژیم وارد نمود.

در هنگام آغاز حرکت بهتر است تمرکز تبلیغاتي روي اشکالات سياسی رژیم انجام بگيرد. اين تبليغات مستقيما مردم را تحت تاثير قرار داده و ضمنا آزمایشی براي کادر رهبری بمنظور برآورد و آماده کردن اجتماع براي قدم هاي بعدی از جمله نا فرماني مدني و عدم همکاری خواهد بود.

قدم اول ممکن است با یک اعتراض نمادین و يا عملی نمادین از یک عدم همکاری محدود و موقت برداشته شود. اگر تعداد کساني که آمادگی شروع مبارزه را دارند کم و محدود باشد، این قدم اوليه می تواند مثلا گل گذاری در محل های نمادین ( گورستان ، دانشگاه ، خوابگاه دانشجویان ، محل کشته شدن اشخاص سرشناس و مخالف و …) باشد، ولی اگر تعداد مردم بسیار زیاد باشند آنگاه می توان اعمالي بزرگتر و پر اثر تر، مانند پنج دقیقه دست کشيدن از کار همگانی و یا چندين دقیقه سکوت همگانی را انجام داد. در وضعیت های ديگر ممکن است یک اعتصاب غذای نشسته، اشغال عمومی و بدون خشونت یک محل مهم، تعطیل کلاسهای دانشگاه و مدارس برای زمانی کوتاه، اعتصاب نشسته در محلی رسمی (یکی از ادارات دولتی) و اعمالی مشابه براي دامن زدن بیشتر به مبارزه و تشویق دیگران به کار گرفته شوند. با تجربه از گذشته می دانیم که این گونه کارها با شدت عمل و خشونت از طرف رژيم مواجه خواهند شد.

اعمالی مانند اشغال ساختمان مجلس و یا محل اقامت اشخاص مهم و یا سازمانهای حیاتی رژيم ( سپاه پاسداران ، بسیج، بنیاد مستضعفان و …) ریسک بزرگ از نظر تلفات و نتیجه عملیات بوده و باید در مراحل پیشرفته مبارزه و با حد اقل مقاومت حکومتی و تلفات شخصي همراه باشند.

تجربه نشان می دهد که اعتراضات و تظاهرات نمادین عظيم بسیار در جلب توجه منابع داخلي و بین المللی موثر بوده اند. بطور نمونه تظاهرات دانشجویان در برمه ( 1988) و تظاهرات عظیم دانشجویان چینی در میدان تيان مان بیجینگ (1989) نشان دهنده این تجربه هستند. تلفات جاني سنگين تظاهر کنندگان اين نکته را مطرح می کند که با وجود تاثیر عظیم تبلیغاتی بین المللی و برانگيختن خشم عمومي داخلی، اين گونه عملیات به تنهائي در رسيدن به هدف نهائي و سقوط رژيم تقريبا بي اثر بوده و با دادن تلفات سنگین و سرکوب شدن فروکش نموده تغیيري در موضع قدرت حکومت نداشته اند.

در اکثر موارد و يا همه مواردي که شاهد بوده ايم، گرفتن و یا قطع منابع قدرت رژیم دیکتاتوری با تمامیت و سرعت در مراحل آغازین مبارزه امکان پذیر نبوده و برای این منظور تقريبا بايد همه مردم و اکثریت سازمانها در مبارزه شرکت کنند. این شرکت شامل کسانی می شود که تا به حال به صورت اکثریت خاموش، مطیع حکومت بوده و اینک بایستی با قدرت و يکپارچه رژیم را نفی کرده با عدم همکاري عمومی در مقابل آن بایستند. این کار بسیار مشکل و تا به حال در ایران اسلامی بی سابقه می باشد و بر همین اصل، عدم همکاری و اعتصاب عمومی در مراحل اوليه و انتظار داشتن آن از مردم دور از واقعیت بوده و دعوت به این کار در این مرحله بيهوده و بی اثر است و همان گونه که مشاهده شد در طول درگيری های پس از انتخابات، به دلیل تنها سیاسی بودن حرکت، همه دعوت ها از کارگران و کشاورزان و کارمندان برای شروع اعتصاب بی اثر مانده و بي جواب ماند.

در طول مبارزه و عملیات عرضی انتخابی ، معمولا جرقه و ابتکار ، توسط گروه و یا گروههائی مشخص از مردم زده شده و آن گروه یا گروه ها به ميدان می آيند ( دانشجویان – آموزگاران – کارگرانروزنامه نگاران و …) و در ادامه حرکت اين مسئوليت به ساير گروهها منتقل می شود. به طور مثال دانشجویان در اعتراض به مسائل آموزشی – روزنامه نگاران با اعتراض به سانسور مطبوعات و انتشار روزنامه با ستون هاي سفید در جاي مطالبي که سانسور مي شوند- مذهبيون با اعتراض به یک فتوا و دستور مذهبي نیروهاي پليس با سرپیچي از دستور توقیف فعالان سیاسی و …. فعالیت های گروهی مخصوص به سایر گروهها فرصت استراحت و جمع کردن قوای تازه نفس و طرحریزی عمليات و ابتکارات نوین و تمدید قوا داده همزمان مبارزه نیز ادامه خواهد داشت.

هدف گیری قدرت رژيم

با پيشرفت تدریجي مبارزه، طراحان عملیاتي نیاز خواهند داشت که نقاط قدرت رژیم را هر چه بیشتر تضعیف نمایند. با این هدف که با استفاده از روش هاي مختلف عدم همکاری امتيازات استراتژیکی بيشتری بدست بیاورند. بايد به دقت برآورد نمود که چگونه می توان گروه خاموش و یا متمایل به رژیم را که با آن همکاری نموده و موجب بقایش هستند از این پشتیبانی باز داشت.

به عنوان مثال می توان از صحنه های خشونت و سرکوبی عکس و ویدئو گرفته از طریق ماهواره و اینترنت به همه نشان داده و همگان را دعوت به ترک طرفداری از رژیم و پیوستن به حرکت و عدم همکاری نمود. همچنین تشریح و نشان دادن فجایع معمولی اجتماعی مانند بيکاری- فسادفحشا- فقر- جمع آوری ثروت و اشاعه فساد و دزدی بین ملایان و دیگر سران حکومتی مانند سپاه و بسيج و نيروی انتظامي و سایر موسسات دولتي و همچنين تبلیغ این که زمان سقوط رژيم آخوندی به سر رسيده و همگی رفتنی هستند و تبلیغات و آگاهی دادن به مردم که پس از دوران ظلم و فساد چه نوع حکومتی در انتظارشان است، از جمله کارهاي موثر می باشند. باید توجه داشت که سلیقه سیاسی و اجتماعی و همچنین وضعیت کاري و اقتصادی همه مردم در یک سطح نیست و هر گروهي را بايد با مقايسه وضعیت آن در اجتماع و اين که خيلی بیشتر از آنچه که دارند لیاقتشان است به حرکت و عدم همکاري با رژيم واداشت. اين موضوع ها بايد از زبان ها و منابع مختلف به طور دائم تکرار شوند تا تاثیر لازم را بر افکار عمومی بنمايند.

همزمان در طول مبارزه، نیروهای اصلی و کمکی رژيم را، از اهرم های سیاسي تا قدرت ( سپاه-ارتش- پلیس- بسیج- حزب الله و…) بایستی بدقت زیر نظر داشت. یک مطالعه حتما لازمست تا که میزان وفاداری هرکدام از این نیروها را نسبت به رژیم دانسته و بدانیم از چه راهی می توان در آنها نفوذ نموده و آنان را به طرفداری از خود واداشته و یا حد اقل از اقدام به سرکوبي و خشونت در مقابل مبارزین بر حذر کنیم. در پيام هایي که پیش از آغاز و در طول مبارزه به این نيروها داده مي شود بايد یادآوری و تکرار کرد که اين مبارزه ای بدون خشونت و به منظور براندازي رژیم است و نه برای درگيري با نيروهاي مسلح و سرکوبگر. باید تکرار نمود که آنها هدف نیستند و پس از سرنگونی رژیم نيز مورد هدف قرار نخواهند گرفت و همچنین باید به آنها یادآوری و تفهیم نمود که با سرکوبی و یا بدون سرکوبی حرکت تا سقوط رژیم ادامه خواهد داشت و اگر آنها در مقام خشونت و سرکوبگری بایستند، سرنوشتی مانند کسانی که به روی مردم خود آتش گشودند و بدست همان مردم کشته شدند خواهند داشت.

این امکان وجود دارد که یکي از نيروهاي وفادار به رژيم ( احتمالا سپاه پاسداران) در حال پیشرفت مبارزه و خطر سقوط رژیم، اقدام به کودتا نموده دولت را ساقط و خود اعلام حکومت کرده شروع به قلع و قمع مخالفین کند. در زمانی که این خطر قریب الوقوع احساس شده و بیم از انجام آن مي رود، باید به طور سریع به مردم و نیروهای انتظامی و همچنین ارتش هشدار داده و از آنان خواست که در مقابل کودتاگران و در کنار مردم بايستند و به یاری مردم، کودتا را خنثی نمایند و مبارزه هرگز نباید تعطیل و متوقف و کند شود. همچنین به سران کودتا نیز پیغام داد که اين کارها در نجات رژيم و خود آنها موثر نبوده و در نهای
ت به کشت و کشتار متقابل و جنگ داخلی منجر شده و آنان در این حالت مجبور به شکست خواهند بود
. پرسنل نيروهاي پلیس و ارتش مي توانند نقش حیاتی در به نتيجه رسيدن مبارزه داشته باشند. کند کاری و عدم همکاری- اجرا نکردن دستورات مختلف به ویژه سرکوبي و مقابله با مردم – دفاع از مردم در مقابل نیروهاي سرکوبگر- کمک هاي پزشکي و دارویي و ساير کمک هاي مهم دیگر ازاین قبیل می باشند.

توجه ویژه به این امر لازم است که سپاه پاسداران- بسیج – نیروهای لباس شخصی- نیروی انتظامی و در نهایت ارتش، مهمترین بازوهای قدرت ملایان بوده و به آسانی و با استفاده از سلاح هاي گوناگون مي توانند مردم غیر مسلح و بی دفاع را سرکوب نمایند و تا زمانی که این وفا داری به رژیم ادامه داشته باشد، غلبه بر آن بسیار مشکل است. به همین جهت، ایجاد تزلزل در رده های مختلف این بازوهای قدرت، ایجاد شکاف عقيده در میان نیروهای مختلف، و تقلیل وفاداری و پشتیبانی در همان مراحل آغازین و همچنین در عرض و طول مبارزه بسیار مهم و از اهميت ویژه برخوردار بوده و نیازمند تفکر و طرحریزی دقیق می باشد.

در ضمن بايد به مردم عادي عواقب نافرمانی و مخالفت نظامیان و پليس را که احتمالا اعدام های بدون محاکمه و سایر تنبیهات شديد از طرف حکومت مي باشد يادآوری نموده به آنان تفهيم کرد که نمی توانند توقع نا فرمانی و سرپيچی فوری از نظامیان و پلیس داشته، بلکه از بايد از راه های ارتباط جمعي به آن نیروها آموزش داد که چگونه می توانند بدون اين که بطور علنی طغیان کنند ( در زمانيکه هنوز قدرت بدست رژیم است) به طور ضمنی خود را خنثی کرده به حرکت کمک کننند. این کمک ها مانند انجام ندادن کامل عمليات سرکوبي- جستجوی بدون نتیجه براي پيدا کردن و بازداشت افراد مبارز- آگاهي دادن به نيروهاي مقاومت در باره حرکت و مسیر و عده نیروهای سرکوبگر- خودداری و یا تاخیر در دادن اخبار و گزارشات به مقامات بالا تر از خود- در صورت گرفتن دستور  تیراندازی، نشانه گیری از بالای سر مقاومت کنندگان و در مورد کارمندان غیر نظامی، گم  کردن عمدی پرونده ها و جابجائی دستورات و بخشنامه ها- کم کاري و کند کاري – تمارض و ديگر کارهائي از اين قبیل در جهت پيشبرد هدف هاي مقاومت سودآور خواهد بود.


]]>
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت هشتم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-7/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-7/#comments Thu, 16 Sep 2010 07:42:24 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=2987 طرحریزی استراتژی عملیاتی مبارزه:

هر چقدر که استراتژی محور براي تشریح وضعيت مبارزه و ساقط کردن رژیم ديکتاتور کامل و مورد پسند باشد، هرگز به خودی خود اجرا نشده و لازم است که یک سری استراتژی های عملیاتی بمنظور تضعيف و غلبه بر رژيم فراهم شوند.

استراتژی های ویژه عملياتی در بر گیرنده ی سري عملیاتی تاکتیکی و روش هایی خواهند بود که بتوانند ضربه هایی موثر به رژیم وارد کنند، به همین جهت تاکتیک ها و روش ها بایستي با دقت کامل و به منظور به ثمر رساندن استراتژي و هدف هاي مختص به خود انتخاب شوند. از این رو بحث را در اینجا و در این مورد متمرکز مي کنیم:

همان گونه که رئوس طرحریزی نظامی ( وضعیت نیروها- پشتیبانی لجستیکی -مهمات و وضعیت جغرافیائی و …) بایستي از سوی افسران عملیاتي مطالعه دقيق شده بر مبنای آن طرح عملیاتی را نوشت، طرحریزان استراتژی عملیاتی در مبارزه و نافرمانی مدني و براندازي نیز بایستی آگاهی و شناخت کامل از نتیجه و تاثير روش هاس انتخاب شده  در طول مبارزه داشته باشند.

شناخت و باور به طبيعت مبارزه مدنی و منفی، داشتن امکانات و بقیه عوامل لازم براي مبارزه، خود بخود استراتژی را ايجاد نکرده برای بهم پیوستن تمام اجزا و عملکرد صحیح نیاز به اندیشه هایی  با آگاهی و قدرت خلاقیت می باشد.

پاسخ به پرسشهائی که در زير مطرح می شوند در این راه کمک نموده و به آگاهی بیشتر خواهد انجاميد.

يک- نقش هرکدام از هدف های عملیاتي در راه رسیدن به هدف نهائی ( موزاییک هائی که بايد درکنار هم قرار گرفته و نقش را کامل کنند.)

دو- برگزيدن روش هاي ویژه عملیاتی و يا سلاح هاي سیاسي که در پیشبرد هدفهاي مشخص بکار گرفته مي شوند. باید به اين نکته توجه داشت که رسیدن به هدفهای بزرگتر لازمه اجراي عملیات محدود تاکتیکي و بکار بردن روش  های است که عرصه را بر نیروهای ديکتاتور تنگ کرده و در مجموع آنها را وادار به عقب نشيني نموده و مبارزین را به هدف هاي عملیاتی مورد نظر مي رسانند.

سه- تعيين نقش عوامل اقتصادی و اینکه آيا، کي ، و چگونه می توان آنها را وارد و با حرکت مبارزه ترکیب کرد.

چهار- از پیش برگزیدن ساختار کادر راهبری و اين که چه نوع راهبري و سیستم ارتباطي در به حرکت آوردن و پیشبرد مبارزه بهترین نتیجه را خواهد داشت و این که چه وسایلي برای برقراری و حفظ ارتباط با مبارزين، دادن آگاهی، دادن رهنمود و اعلام تصمیم گيری ها، مورد نیاز و کدام را در اختیار خواهیم داشت. مثلا رادیوی بي بی سی که در زمان انقلاب سال 57 جوابگوی همه این نياز ها بود.

پنج: راه رساندن اخبار واقعی مبارزه به مردم عادي، نیروهاي رژیم، و خبرگزاری هاي بین المللي چیست؟ گزارشات بايستی هميشه بر مبناي واقعیت بوده انتشار اخبار نادرست و شایعات به اعتبار اخبار و نتیجتا مبارزه آسيب خواهد رساند.

شش: برنامه هایی برای خودياری اجتماعی، فرهنگی , (مدارس و دانشگاهها و …) اقتصادی و ساير فعالیت های روزمره مردم براي تامین نياز های اجتماعی. این برنامه ها می توانند به وسیله کسانی که فعاليت مستقيم در مبارزه ندارند اجرا گردد.

هفت: مشخص کردن کمک هایي که نیاز است از خارج از کشور برای پشتیبانی و پیشبرد هدفهای مختلف مبارزه دریافت شود. چگونه مي توان بدون این که مبارزه داخلی را به آنها وابسته ( با محاسبه اين که این کمک ها احتمالی بوده و تضمین شده نيستند) حداکثر استفاده را از آنها نمود.

باید توجه کنیم که از چه گروهها و سازمانهایی برای این منظور استفاده کنیم، مانند حرکت های مختلف اجتماعی، سازمانهاي غیر دولتی، گروههاي دانشجویی، کارگری، دول خارجی، سازمان ملل و اقمار آن مانند حقوق بشر، رفع تبعيض از زنان و غیره.

افزون بر اين، نيروهای مقاومت بایستی خود یاري براي حفظ نظم و برقراری انظباط اجتماعی در طول مبارزه بر علیه رژیم دیکتاتور را نيز به عهده  بگیرند. این کار علاوه بر رفع نیازهای معمول اجتماعي، ادعاي رژیم را برای ابراز خشونت و خفقان به نام برقراری نظم اجتماعی و حمایت از مردم بی گناه را نيز بي ارزش خواهد نمود.

پخش و قبولاندن ایده عدم همکاری در ميان مردم:

برای موفقیت در حرکت نافرمانی مدنی، حتما لازم است که ایده همکاری به مردم تفهیم و انجام آن از آنها خواسته شود. چکيده ی این فلسفه چنین است که اگر تعداد کافی از مردم تحت فشار به مدت لازم با دیکتاتورها همکاری نکرده و چرخ های آنان را از گردش باز دارند با وجود تمام فشارها و خشونت ها، فشار  آورنده ها به تدریج تضعیف شده در نهایت از پا خواهند افتاد. معمولا و به ويژه در موقعیت امروزه، مسلما مردم تا اندازه ای از این فلسفه و روش هاي مختلف عدم همکاري آگاهي دارند. با وجود این، دستگاههای تبلیغاتي و افراد کنشگر باید سعی در مقبولیت و عمومیت بخشيدن  عدم همکاري بنمایند. هنگامی که این  فکر در میان مردم ترویج، تشویق و تفهیم شد، در آن زمان، مردم با آگاهی کامل از انگیزه و نتیجه کار هاشان در زمان درخواست رهبران و یا به صورت خود جوش به آن تن داده، همزمان انواعی دیگر و راههایی دیگر و ابتکاری را ابداع نموده  و آنها را انجام خواهند داد.

با وجود این که خطر هاي زیاد و اشکالات فراوان در ايجاد و برقراری سیستم های خبری و ارتباطي به منظور هماهنگی و دادن رهنمود به مبارزین وجود دارد ( نمونه ی اشکالات فني و پارازيت انداختن بروی فرستنده های ماهواره اي و تلفن های موبیل و درگیر موانعی که رژیم اسلامی به وجود آورده است) در عمل دیده شده که این کار در نهایت شدنی است و حتي در زمان رژیم نازی هيتلري و کمونیسم در شوروي، گروههای مقاومت می توانستند نه تنها در میان خود ارتباط برقرار کنند، بلکه با چاپ و انتشار روزنامه های مخفی، اعلاميه ها و شبنامه ها، و ده ها راه ابتکاری دیگر با ساير گروههای مبارز در تماس دائم باشند. در حرکت های سال های اخیر از طریق راديو، نوارهای صوتی، نوار و دیسک ویدیوئي و صوتی و در نهایت امروز از طریق اینتر نت و ماهواره امکان پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی برروی طول موجهاي متوسط و مخصوص ماهوارهایی که مورد استفاده خود رژيم اسلامي نیز هستند وجود دارند.

همان گونه که پیش از اين نیز گفته شد، همزمان با برقراری آمادگی هاي لازم برای شروع مبارزه مدني، خطوط اصلي مقاومت باید مشخص شده به آگاهی مردم برسد. این آگاهی موارد و شرایطي را که تحت آنها مردم بايستی عدم همکاری را آغاز کنند روشن نموده و چگونگی انجام آنرا نيز به آگاهي همگان خواهد رسانيد. در این حالت حتي اگر در راستاي حرکت حکومت بتواند کانال های ارتباطي را مسدود نموده و راهنمایی های لازم به موقع به آگاهي مردم در صحنه نرسد، آنها  قادر خواهند بود که با دانستن از پیش، خطوط اصلی را دنبال کرده و راهکارهای رسيدن به هدف های مشخص را دانسته و دنبال کنند. این کار همزمان شایعات و اخبار دروغین و دستورات انحرافي را که از سوی رژیم برای ایجاد اغتشاش و شروع به سرکوبی پخش خواهد شد خنثی می نماید.

برخورد با عملیات سرکوب گرانه

طراحان استراتژیک بايد پيشاپیش عملیات سرکوبگرانه و به ويژه خشونت بار عوامل رژیم را در مقابل مردم برآورد و پیش بینی کنند. اکثر اين روش ها با توجه به برخورد هاي سال پیش و روش های بکارگرفته شده از سوی مزدوران رژیم، شناخته شده هستند، ولی در مراحل بعدي که خشونت بارتر و براي ادامه بقاي رژیم خواهد بود، نیازبه  برآورد بیشتر خواهد بود. لازم است روش هایی ابداع شوند که نحوه ی برخورد و واکنش در مقابل اين گونه عملیات روشن و برای همگان نیز توضیح داده شود،که تا سرحد امکان از ادامه سرکوب و شکست مردم کاسته شود.

از نظر تاکتیکي و در مواقعی ویژه، دادن اخطار های لازم به مردم در باره ی عملیات سرکوب و خشونت بار رژیم، به آنها کمک خواهد کرد که با اگاهي از ریسک موجود و با ارده ی قوی تری در مبارزه شرکت کنند و مسئولین رژیم هم خواهند دانست که ورقی پنهان در آستین ندارند و عملياتشان پیش بينی شده است. در صورت پيش بينی خشونت زياد، لازم است که پرسنل لازم و وسائل مورد نياز کمک هاي اولیه و پانسمان زخم و ديگر لوازم در اختیار مبارزین گذاشته شده و یا از آنان خواسته شود که به طور داوطلب این گروه ها را تشکيل  دهند.

در طول مبارزه، استراتژیست ها باید تاکتیک ها و متد هایی را پیشنهاد کنند که همزمان با کمک به رسیدن به هدف نهایي، منتج به حداقل خشونت سرکوبگرانه و یا حتی حذف آن بشود. بطور مثال تظاهرات خیاباني در عین حال که نمایانگر احساسات و عقاید مردم است، ممکن است در صورت بروز خشونت منجر به تلفات جانی و  کشته و زخمی زیادی از مردم بشود. با توجه به دکترين رژیم اسلامی که همه کشته ها و زخمی ها را اراذل و اوباش و مخالف با اسلام و انقلاب معرفی کرده و جنایات خود را توجیه می کند، شاید که آن تظاهرات و دادن تلفات سنگین به آن مقدار که مردم تنها در خانه بمانند و عدم همکاری عظیم و یکپارچه ای را اعمال کنند، در ضربه زدن به پیکر رژیم موثر نباشد.

باید در نظر داشت که روش ها هميشه یکسان نيستند و بر اساس تاکتیک های مختلف در زمان ها و مکان هاي مختلف روش هاي مختلف نیز بکار گرفته می شوند.

در مواقعی ممکن است بنظر بیاید که تاکتیک کشیدن مردم به خيابان ها و تظاهرات و شعار برای رسیدن به هدفي مشخص مورد نیاز باشد. در این حالت اولين سئوال بايد اين باشد که در مقابل تلفاتي که مي دهیم چه امتیازی را بدست خواهیم آورد و آیا این امتیاز ارزش استراتژیکی در مقابل بهای پرداخت شده را دارد یا خیر؟ سئوال دوم اين که آیا تظاهر کنندگان این ظرفیت و انظباط را دارند که در مقابل خشونت و تلفات مقاومت کرده و خود به خشونت متقابل متوسل نشوند؟ چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟ ( در خواست های مکرر از مبارزین و تظاهر کنندگان، اعلام کتبی در دستور العمل ها و اظهار نامه ها، پخش اعلاميه برای دعوت مردم به عدم خشونت، تعیین عده ای برای نگهباني نظم و …) از جمله این گونه پیش بینی ها هستند که باید بررسی گردد آیاو تا چه حدی موثر هستند.

همچنين باید به اگاهی مردم برسد که تعدادی از عوامل رژیم در داخل تظاهر کنندگان و يا رو در روی آنان، آنها را تحریک و تشويق به خشونت خواهند نمود و از مردم خواست که آنها را طرد کنند.

 

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-7/feed/ 1
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت هفتم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-6/ Thu, 09 Sep 2010 04:57:07 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=2875
رهبري و ارتباطات

در تمامي طول تاریخ، چه قديمي و چه معاصر، ديده شده است که در کنار نفرات و سربازان و اسلحه و تجهیزات، فرماندهی و یا رهبري يکي دیگر از اصول مهم و حياتی بوده و بدون رهبری و يا داشتن یک رهبري نادرست و ضعیف، انبوه نیرویی با تجهیزات کامل از نيروی کمتر و نا مجهزتربا فرماندهی صحیح و با قدرت شکست خورده و تار و مار شده اند. این مسئله نه تنها در لشگر کشي ها و جنگ های نظامي، بلکه در مبارزات داخلي و غلبه بر ديکتاتورها نیز ثابت شده و دولت های خشن و بي رحمی مانند شوروی، لهستان، روماني، چکسلواکي، آلمان شرقي، گواتمالا، ال سالوادر، فیليپين و … هنگامی که مبارزات مردمي به دست رهبران و مدیراني آگاه، با ایمان، شجاع، و میهن دوست هدايت شده، همبستگي و قدرت مردم افزایش یافته و سقوط دیکتاتورها تسریع شده است. ولي در مقابل و در نبود رهبری و مدیریت، حرکت، هر چند هم در شروع بزرگ و همه گیر، در طول زمان و به دلیل تنوع عقاید و نداشتن راهنمود هاي لازم برای ادامه راه به ضعف و پراکندگی انجامیده و میزان تلفات با دستاورد ها اکثرا قابل مقايسه نبوده و در نهایت و دوباره دوران بي عملی و سر در گمی شروع شده است. (وضعیت ایران در خرداد هشتاد و هشت تا به امروز)

قدر مسلم است که بهترین مدیران و رهبران در صورتی که نتوانند با نیروهاي در ميدان در تماس دائم بوده و راهنمایی ها و پيشنهادات لازم تاکتيکي و عملياتي را نموده و یا نتوانند از وضعيت هاي گوناگون در مکان ها و زمان های مختلف آگاهی داشته و با ارزیابي درست، تصمیم گيري های لازم را انجام دهند، نیمي از توانائي خويش و نتیجتا نیمي از شانس پیروزي را از دست خواهند داد. بنا بر اين، ارتباطات، پيش بينی، ايجاد و استحکام کانال هاي مختلف ارتباطی باید در زمره رئوس کارهاي پيش از شروع حرکت بوده از اهميت و برقراری آن مطمئن بود. تلویزيون هاي ماهواره ای، رادیو هاي قابل شنود در سراسر و یا اکثريت مناطق جغرافیائی، سیستم های الکترونيکي و سايت ها و راديو و تلویزیون های اینترنتي، پست الکترونیکی ، تلفن از هر نوع همراه و يا باسیم، چاپ و تکثیر، دست نوشته، پیام رسانی از طريق نفر و دوباره هر گونه راه ديگر ابتکاري از راه های ایجاد و برقرار داشتن ارتباطات می باشند. در موارد استفاده از کانالهای داخل کشور  دقت کافی در حفاظت و مخفیانه نگهداشتن آنها را بايد به کار گرفت.

در هنگام عملیات از هر نوع، بایستي تمامی راههای کمکی، انتخاب دوم و سوم _ اضطراری و نهایي مشخص و شناخته شده باشند.

پشتیباني و لجستیک

با مطالعه و بررسی دوباره ی تاریخ همه جنگهاي قدیمي – معاصر – اخير به اهمیت هر چه بيشتر پيش بینی و تامین پشتیباني های لجستیکي پي برده و می بینيم که نیروهاي عظيم براثر نداشتن تجهيزات لازم و يا نرسیدن به موقع پشتيبانی های لجستيکی تضعیف و زبون شده میزان آسیب پذیریشان به حد اکثر رسیده است. ( ارتش ناپلئون و هيتلر در روسیه ، ارتش امریکا در ویتنام ، ارتش ایران در جنگ با عراق و …) پس، بجاست که در طول تهیه طرح عملیاتي، ليست کامل وسایل لازم، میزان آنها از نظر کمیت و کيفیت، نحوه ی تهیه و راه هاي رساندن آنها به مبارزین و مردم در ميدان به طور کامل و مشروح مورد بررسی قرار گرفته، همگي از پیش آماده بوده و خطوط کمک رسانی و مسئولین آن کاملا مشخص باشند.

بر خلاف عملیات نظامی و نياز به اسلحه و تجهيزات سنگين و سبک و لزوم به رساندن سایر پشتیبانی ها از قبیل مهمات و لوازم یدکي و خوراک برای ماهها و هفته ها و…. در عملیات مبارزه مدنی این پشتيباني ها سبکتر و کوچکتر و کم هزینه تر خواهند بود. ولی هر قدر کوچک و به ظاهر کم اهمیت، همگی نیاز هاي پشتيباني باید و حتما از پیش برآورد شده و آماده باشند.

تکیه و اعتماد بر احتمالات، وعده ها و همه فاکتور های نامطمئن اشتباه بوده و همگی پشتیبانی ها از گام نخست تا آخرین هر طرحی باید از پیش تهیه و آماده استفاده باشند.

مسلما این آمادگی لازمه داشتن توانائی مالي، کانال هاي ارتباطی تهیه و تامین و نگاهداری خواهد بود که همین نیاز ها نیز خود بايد به موقع تامین شوند. توانایي مالي لازم برای تهیه مواد دارویی و پانسمان مجروحین، تهیه خوراک و آشامیدنی براي تعداد زياد به منظور نگهداشتن صف ها و جلوگیري از پراکندگی، پرداخت دستمزد به کسانی که اعتصاب های اولیه را انجام می دهند و حقوق نمي گیرند، از اولویت بالا در پشتیبانی لجستيکي برخوردارند.

با وجود تغییر ناپذيری اصول و پایه هاي تشريح شده در موارد شش گانه ی فوق، در عملیات نظامي چون در گیری معمولا با نیروهاي  بیگانه صورت می گیرد و طرفین در گير همگي نظامی هستند، فاکتورهای موثر در آنها با عملیات مقاومت و نافرماني مدني که در مقابل ديکتاتورهای داخلی انجام گرفته  که معمولا نظامیان و نیروهاي منظم و مسلح و قوی در مقابل مردم بدون اسلحه و بدون تجهیزات قرار می گیرند، يکسان نبوده و در عمل بايد زواياي دیگري نيز مورد توجه کامل قرار بگیرند.

فاکتورهایی مانند عوامل فيزیکی- تاريخي مذهبي – حکومتی- نظامی- فرهنگی- اجتماعي- سیاسی- روانشناسي- اقتصادی- و بالاخره فاکتورهاي بین المللی باید در نظر گرفته شده و با دخالت دادن قسمت و یا همگي آنان درمحتویات مقطعي مقاومت و مبارزه منفی، زمينه مبارزه آماده شده و با تکیه بر آنها طرح های عملیاتی تهیه گردند.

 

در نظر داشته باشیم که مبارزه با دو هدف اصلی انجام میگیرد.

يکم: سرنگونی رژیم جمهوري اسلامی

دوم: برقراری حکومت مردم سالار منتخب مردم ايران

هدف دوم در در قبل از مبارزه و در طول و عرض آن بایستي دائما تکرار شده و به مردم دليل و انگیزه ای براي ادامه مبارزه و جانبازی بدهد. آنان که شعار ” مرگ بر جمهوری اسلامي ” فریاد مي زنند، باید از پیش بدانند که چه حکومتي جانشین آن خواهد شد و هدف متقابل و نتیجتا محرک متقابل برای سرنگوني دیکتاتور و جایگزينی آن با حکومتي که به شرایطش آگاهي دارند داشته باشند.

طراحان استراتژیکی در يک مبارزه داخلی نیاز به پاسخ به سئوالاتي فراوان و بنیادین از قبیل سئوالات زیر را دارند:

الف: موانع اصلی برای رسیدن به آزادی چه هستند؟

ب: فاکتورهای اصلي برای رسيدن به آزادی چه هستند؟

پ: نقاط قدرت جمهوری اسلامي چه ها هستند؟

ت: نقاط ضعف رژیم اسلامي چه ها هستند؟

ث: رهبران و صاحبان قدرت در رژیم اسلامي تا چه حد آسیب پذيرند؟

ج: نقاط ضعف در توده های مبارزین چه ها هستند و چگونه می توان آنها را برطرف نمود؟

چ: وضعيت گروه هاي خاموش که در جریان اصلی مبارزه نیستند، ولی در عمل و یا احتمالا به نیروهاي سرکوب و یا به مبارزان کمک خواهند کرد چیست؟ و چگونگی این کمک ها؟

در طرحریزی ابتدا باید عوامل اصلی برای شرکت دادن در مبارزه انتخاب شوند ( جنگ داخلی؟ جنگ چریکی؟ نافرمانی مدنی؟) و غیره

در موقعیت ما که راه مبارزه منفي و نافرمانی مدنی را برگزيده ايم پاسخ به شماری از سئوالات زير داده شده و بقيه پاسخ ها نيز بايد که کاملا شفاف و روشن باشد

الف: آیا تکنیک برگزيده در ظرفيت توده مردم می باشد؟ آیا قادر به انجام آن هستند؟

ب: آیا این تکنیک نقطه ی قدرت مردم است؟

پ: آیا این تکنيک نقاط ضعف حکومت را هدف می گیرد؟

ت: آیا روش های پشتیبانی پيش بینی شده حرکت را خود کافی می کند و یا نیاز به پشتيبانی شخص و یا نیروي سومی خواهیم داشت؟

ت: سابقه تکنیک انتخاب شده در ساقط کردن ساير دیکتاتوری ها چيست؟

ث: آیا روش های انتخاب شده منجر به تقليل تلفات جانی و مالی شده و یا آنها را تشدید خواهد نمود؟

ج: پیش بینی و راه حل برای به حد اقل رساندن تلفات چیست؟

در پاسخ به این سئوالات و انتخاب روش ها، بایستي روش های غیر سازنده که نتيجه منفی مي دهند شناسائی شده و در طرح کلی بکار گرفته نشوند.

در حالیکه بايد نيرو و توان اصلي مبارزه در داخل کشور متمرکز باشد، لازمست کمک ها و اعمال نفوذ هاي بين المللی، چه در سطح دولت ها و چه سازمانهاي مختلف را نیز بررسی کرده و تا سرحد امکان از آنها بهره گيری کنيم.

با توجه به وضعیت امروزی ج-ا در حال حاضر این کارها به طور پیگیر در حال انجامند که تقریبا براي ما بدون هزینه و تا حدی موفق نیز هستند، ولی به دلیل عدم پيگیری داخلی اثر زيادي نداشته، فزونتر این که اکثرا در امریکا اتفاق افتاده و دولت های مقتدر اروپائي تنها به حرف بسنده کرده و تا کنون گامی موثر در این راه برنداشته اند. به هر روی پشتیباني خارجي ممکن است از راههای زیر انجام بگیرد تا افکار عمومی جهانی را بر علیه رژیم دیکتاتوری اسلامی برانگیخته و آماده براي تغییر رژیم نماید:

یکم: محکومیت از جانب سازمانهاي بین المللی حقوق بشر، موسسات مذهبی و

دوم: تحریم های مختلف و موثر مانند تحریم دیپلوماتیک، سیاسی ، اقتصادي  از سوي دولت ها و موسسات اقتصادی(تحریم صدور و فروش اسلحه و تجهيزات نظامي، پائین آوردن سطح روابط دیپلماتيک و یا قطع رابطه، تحریم مناسبات اقتصادي و سرمايه گذاري های خارجی، اخراج رژیم از سازمانهای بين المللی و شايد سازمان ملل و در کنار اینها، تقویت نیروهاي مبارز از طریق کمک هاي مالي و ارتباطی ( رادیو- تلویزیون – اينترنت و ) برای بالا بردن توان آزاديخواهان در داخل.

گفته شد که برخی از این روش ها به گونه ای پراکنده در حال انجام هستند، که بايستی سازمان رهبري با ايجاد رابطه مستقیم با کمک کنندگان، آنان را به ادامه و تقويت بيشتر تشویق نموده، استفاده حد اکثر را به صورت متمرکز از آن به سود مبارزه بنماید.

نتیجه گيری برای طرحريزي اصلی و محوری

با دخالت دادن نتیجه بررسي سه اصلی که درباره شان صحبت شد، يعنی وضعیت، انتخاب روش ها و نقش کمک ها از بيرون، اکنون شرایط ريحتن طرح کلی برای راهبرد مبارزه آماده هستند. این طرح کلی باید از مرحله آغازين مبارزه تا سرنگونی رژيم ديکتوری و برقراري سيستمی که بتواند مملکت را تا استقرار کامل نظم و سر کار آمدن يک حکومت مردم سالار دائمی اداره کند، فراگیر باشد.

پرسش هائی که لازم است در این طرح پاسخ داده شوند:

یک: بهترين راه برای آغاز حرکت مبارزه چيست؟

دو: چگونه و از چه راهي می توان اراده ی مبارزه و اعتماد به نفس و باور به پیروزی را در مردم ایجاد و تقويت و حفظ کرد؟

سه: چگونه می توان گروه خاموش را به عدم همکاری با حکومت و یا ملحق شدن به حرکت تشویق و ترغیب کرد؟

چهار: چگونه می توان با یک سلسله عملیات محدود تا حدي بر جامعه نفوذ کرده قدرت حکومت را محدود نمود؟

پنج: آیا موسسات و سازمانهایي وجود دارند که هنوز تحت کنترل رژيم نبوده و استقلال عمل داشته باشند؟

شش : چه سازمانهائي را مي توان آسانتر از همه از کنترل رژيم خارج کرد؟

هفت: به چه سازمانهاي جدیدي ( بصورت موقت و غير رسمي) نیاز است که حتی با وجود رژيم اسلامي جوابگوی مقداری از نیاز های حرکت و جامعه باشند؟

هشت: چگونه می توان نیروي سازمانی مبارزه را تقويت نمود؟

نه: چگونه می توان به مبارزین آموزش داد؟

ده: چه منابعي از نظر لجستیکي ( پول-تجهیزات….) مورد نياز خواهند بود؟

یازده: چه نمادهیی در تحریک و تحرک مردم موثر هستند؟

دوازده: با چه نوع عملیاتی می توان منابع قدرت رژیم را بطور موثر تضعيف کرد و از بین برد؟

سیزده: از چه راههایی می توان مردم را واداشت که همزمان با عملیات مبارزات مدني انضباط عدم خشونت را حفظ کنند؟

چهارده: نیازهای روزمره اجتماع در طول مبارزه چگونه تامین خواهد شد؟

پانزده: راهکار انتقال قدرت از رژیم دیکاتور اسلامی به گروه حاکم موقت بعدی چیست؟

به خاطر داشته باشیم که يک نسخه ی همگاني و طرحي واحد برای حرکت هاي مختلف آزادیخواهی وجود نداشته و قابل نوشتن نیز نمي باشد، تنها اراده و شهامت و پایداري ملت هاست که به آنان توان رهایی از زير یوغ دیکتاتورها را می دهد و در غیاب این اراده، هر گونه نسخه پيچي و طرحریزی و پیشنهادي هیچ اثری بر اجتماع نخواهد داشت. بنا بر اين باید خواست عمومي و اراده بر خودرهاسازی بر یک اجتماع حاکم باشد تا بتوان از طرح ها و نقشه ها استفاده نمود و بنا بر همین اصل، اولین وظیفه ی آزادیخواهان و طبقه ی روشن اندیش برای رهایی، همان برانگیختن اراده مردمی و دادن انگیزه به مردم کوچه و خیابان براي مبارزه است. پیام این است: رهایی بخش شما خودتان هستید.

بسته به وضعیت، فرهنگ ، ملیت، و ساير عوامل حاکم، مبارزات آزادیخواهی با وجود داشتن هدف مشترک، با همديگر اختلافاتي خواهند داشت. به همین دلیل طرح استراتژی محور باید با آگاهی کامل از وضعيت هر اجتماع و اعتماد کامل به روش ها و راههای انتخاب شده پی ریزی شود.

پس از پی ریزي دقيق طرح استراتژیک محور با در نظر گرفتن تمام جوانب یاد شده لازم است که این طرح از هر راه ممکن به آگاهي مردم داخل ایران رسيده شود. با آگاهی از  دانستن اصول بنیادین و هدفها، و داشتن راهنمود های لازم، تعدادی بیشتر از کسانی که انتظار مي رود در حرکت شرکت کنند به این کار ترغیب خواهند شد. دانستن هدفهاي نهایي ، در تقويت روحیه و میل به شرکت و عملکرد صحیح راهنمود ها بسيار موثر است، زیرا مردم خواهند دانست که برای چه هدف هایی مبارزه می کنند و در نهایت به غیر از رهایي از تمام بدی ها و ظلم و فساد رژیم حاکم، حکومت جانشين چه امتیازاتی برایشان خواهد داشت. ( تشريح ساختار نظام پیشنهادي جایگزين، قوانین اجتماعی که برقرار خواهند شد، توقعاتی که بايد از قانون اساسی آینده داشت و بسیاري جزئیات ديگر در مرحله آمادگی و در طول مبارزه بسیار حیاتی است، زیرا هر چه آگاهي مردم از امتیازات هدفهاشان بيشتر باشد، خواسته و اراده آنان نیز به همان نسبت براي مبارزه تا نهايت و تحمل سختی هاي آن بيشتر خواهد بود).

مخفی کاري در این مرحله مورد نیاز نيست، چون رژیم به هر حال از آن آگاه خواهد شد و مي تواند این امتیاز را نیز داشته باشد که در روحيه عوامل سرکوب و سرانشان اثر کرده در صفوف آنان شکاف ایجاد نماید.

پس از دادن آموزش و آگاهي کامل به همگی مردم و با در دست داشتن توانائی های لازم ( استراتژی عملیاتي – تاکتیک ها – روش ها – مدیریت و ارتباطات- لجستیک و پشتیباني) بایستي شروع حرکت را اعلام کرده و از همگي مردم خواست که در آن شرکت کنند.

 

]]>
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت دوم https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa/ Wed, 04 Aug 2010 10:49:13 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=2199 شرح وضعیت جامعه:
باید بدانیم که هر حکومتی، هر قدر بزرگ و قوی، هر قدر بی رحم و سرکوبگر، با هر چقدر نیرو که در اختیار داشته باشد، در نهایت برای ادامه دادن به حکومت کردن نیاز به “مردم” دارد و بدون “مردم” و همکاریشان در زمينه های مختلف اجتماعي حکومت قدرتی نداشته و به طور عملی فلج خواهد بود و بسیج و سپاه و لباس شخصی و غيره هم در اين حالت و بدون “مردم”، قادر به هیچ کاري نبوده و کمکي برای حکومت نخواهند بود.
هر کدام و هر نفر از “مردم” دانه اي از زنجیر بلندیست که قدرت رژيم را نگهداري کرده کمک به سرکوب خویش می کند و عدم همکاري هر نفر، از استحکام و قدرت این زنجیر کم کرده و در نهايت آنرا می شکند. نمونه اجتماع ناراضی را دوباره بررسي کنیم.
در خانواده پدر و مادر و فرزندان هرکدام به فراخور وضعیت شان در اجتماع از شرایط حاکم ناراضيند، در اجتماع متشکل از همان خانواده ها کارگران و کارمندان، استادان و معلمان، دانشجویان و دانش آموزان، پيشه وران و مغازه داران، زنان و دختران و همگی اقشار از حکومت ناراضیند، ولی هر کدام به تنهائی همگی وظایف کاری و اجتماعی و دولتی را برای ادامه معاش زندگی و روال پيشرفت شرایط انفرادی خود را انجام می دهند وبدین ترتیب، جامعه اي ناراضی رژیم دیکتاتورئ را بر روی پا نگهداشته و با کنترل گروهي که نارضایتی خود را گاه بگاه نشان می دهند، تمام چرخهای حکومت به دست همان مردم ناراضی به خوبی مي گردد و در اجتماعی خاموش و منفعل، رژیم، پایه های سرکوب بیشتر را استحکام داده و به خودسري و دیکتاتوری ادامه مي دهد.
نکته مهم را توجه کنید!
که این شما مردم هستید که با تمام نارضايتي و انزجار از رژیم، با همکاري خود و قبول و انجام دستورات حکومت (گرچه با اکراه) ، چرخ های حکومت ملایان و پاسداران را می چرخانید و پایه های آن را تحکیم مي کنيد! کاری که هزاران چاقوکش و چماق دار و تفنگ بدست از آن عاجزند، شما مردم به رايگان انجام داده و بي آن که خود بدانيد رژیم و اربابها را بر سر کار نگاه می دارید. بله، شما مردم با تمام نفرت و آزردگی، عامل اصلی ادامه حیات ملایان و چاقو کشانشان هستید.
با احساس رضايت از این که با همه جنایات و فساد و اختناق، با شما کاري ندارند، از کارهایی که با ديگران مي کنند چشم می پوشيد، تا روزي که به سراغ خودتان بيايند و با شما هم کاری داشته باشند. خاموشی و تجاهل به نديدن و ندانستن به هیچ روي شما را از نظر جانی و مالي تامین نمي کند و تضمین نمی دهد. و همان گونه که پدران و مادرانمان بدون توجه و نگرانی از آینده نسل پسین و فرزندانشان، تسلیم بی قید و شرط شیادان عمامه بسر شدند، ما هم بدون فکر به آینده خود و فرزندانمان آنان را فدای ترس و خاموشی و امنیت فردی خودمان نموده و نا خواسته سرنوشت شومی برایشان تدارک می بینیم.
حال اگر اماده ايد که این نارضایتی را از فکر به عمل درآوريد و براي رهایی از دست ظالمان بپا خیزید، بدانید که در همان لحظه جویباری باریک در راه براندازی رژیم حاکم به راه افتاده که به جویبارهای دیگر مقاومت پيوسته، نهرها و رودخانه هایي را می سازید که در نهایت به سیل خروشان و خشمگين مردمی تبدیل شده هر چيز و هر کسی را بر سر راه خود نابود می کند. همیشه بخاطر داشته باشيد که جویبار و نهر و یا صد نفر و هزار نفر غیر مسلح هیچ شانسي در مقابل سرکوبگران و آدمکشان تا دندان مسلح نداشته و در مقابل یورش آنان شکست خورده و مجبور به تسلیم اند، پس، باید در همه موارد نافرماني مدني از رودخانه و سيل استفاده کرد، یعنی با تعدادي چنان زياد و انبوه با آنان روبرو شويم که در همان لحظه اول بدانند هیچ شانسي برای غلبه کردن بر اين نيرو را ندارند.

فن اعتراض گری
بگذارید یک بار مرور کنیم که سرکوبگران با تعداد اندک خود چگونه موفق می شوند شمار انبوهی از تظاهرکنندگان را مهار کنند. تاکتيک سرکوبگران بسيار ساده و عملی است:
• حمله به گروهي کوچک با حد اکثر خشونت و خونریزي، جدا کردن عده اي دیگر از انبوه مردم و کتک زدن دسته جمعی و بي رحمانه آنان، دستگیری و انداختن آنها در خودروهای آماده از پیش و دور کردنشان از گستره عملیات. دليل استفاده از این تاکتیک این است که بر حسب تجربه می دانند:
1. افرادی که در صفوف مقدم مردم هستند جسورتر، خشمگين تر و در نتیجه خطرناک تر از ساير مردم در صفوف عقب تر اند.
2. حمله بی رحمانه و اعمال خشونت کامل به مردم نشان می دهد که اگر بایستند و مقاومت کنند چه سرنوشتي در انتظارشان است.
3. خشونت و به ويژه دیدن خون و کسانی که در خون خود غرقند اثري بسيار منفی بر ديگران گذاشته پايه هاي مقاومت شان را سست نموده و آنان را به فکر ترک صحنه و فرار مي اندازد.
4. : کتک زدن بي رحمانه ، دستگيری و دور نمودن افراد مقدم در صف که در بین آنها اکثرا سرکردگان گروههاي مقاوم هم وجود دارند که مردم را به ایستادگی و عمل تشويق می کنند، معمولا در بين مردم تجسم لشگر بی سردار را به وجود آورده آنان را برای برداشتن قدم بعدی گمراه و متزلزل می کند و در نهايت، چون نمی دانند چه کنند، یا فورا محل را ترک کرده و یا در مقابل حملات بعدی سرکوبگران مقهور و مجروح شده و زیر دست و پا می مانند. مخصوصا زنان و افراد مسن تر با توان بدنی کمتر .
و نتیجه آنست که تا کنون دیده ایم، حال دوباره این سئوال پیش می آید که به چه وسیله اي می توان با این نیروها مقابله کرده بر آنان چیره شد؟ با تفنگ و خشونت که نقطه قدرت آنهاست و بیشتر از ما تفنگ و گلوله دارند، يا با اراده آهنین برای براندازی از راه مقاومت منفی و نافرماني مدنی؟
طرح ریزي شروع عملیات
درمقدمه برنامه، محرمانه نگهداشتن، پنهانکاری و انجام عملیات به طور زيرزمینی مسئله ای مشکل برای حرکت است، به ويژه که تقریبا در برخی موارد غیر ممکن نیز می باشد که از پلیس و یا ماموران مخفی و امنیتی و اطلاعاتی رژيم، مقاصد و هدفهارا پنهان نگاه داشت.
باید این اصل روشن شود که پنهانکاری نه تنها از ترس سرچشمه مي گیرد، بلکه باعث ایجاد ترس نيز می شود و منجر به کند شدن مبارزه، و کمبود شمار مردمی می شود که بايستي در یک حرکت ویژه سرنوشت ساز شرکت کنند. در ضمن کمک مي کند که سوءظن بين افراد خودی ايجاد شده، شاید همدیگر را متهم به همکاری با رژیم و یا لو دادن حرکت ها و افراد بکنند. در مقابل، باز بودن در مورد برنامه ها و نقشه ها این عیب ها را نداشته بلکه حتی این فکر را تقویت می کند که حرکت بسیار بزرگ و توانمند است و نیازی به پنهانکاری ندارد.
البته مسئله پیچیده تر از آنست که در اينجا به طور خلاصه تشريح شده و مسلما بخش های مهمی از تشکيلات همیشه بایستی بطور مخفیانه کار کند. باید که پویایی و رهبری جنبش ( مقاومت مدنی) و امکانات پژوهشگری، جاسوسی و اطلاعاتی رژیم به طور کامل و تا سرحد امکان درست و بدون اشتباه و یا خوشبينی و به گونه ای شفاف، به هر وسيله بررسی و درنظر گرفته شود.
به طور نمونه تهیه نوشتار ها، چاپ و انتشار روزنامه ها و آگهی ها و شبنامه های زيرزمیني، ایستگاه های رادیوئي که بتوان در داخل ایران بپا کرد و همچنین عوامل خودي در داخل رژیم که می توانند تصمیم گيری ها و حرکت نیرو ها و نحوه اجرای عمليات سرکوبگران براي کنترل خشونت آمیز را به آگاهي برسانند، عملیاتي هستند که حتما باید مخفی نگاهداشته شده از بروز هر گونه اطلاعات در این مورد باید به شدت پرهيز و جلوگیري نمود.

 

]]>
اصول و روش های براندازی ديکتاتوری – قسمت نخست https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d9%8a%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%aa%d9%88%d8%b1%db%8c/ Thu, 22 Jul 2010 00:52:09 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=2036 پژوهشی از م.بدری

کاری از کمیته ی نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران

متن زیر که از این پس در سایت خودرهاگران منتشر خواهد شد حاصل یک کار پژوهشی است که در آن به زمینه ها، اصول، روش ها و فن نافرمانی مدنی با هدف پایین کشیدن یک دیکتاتوری پرداخته شده است. هدف از تهیه این کار ارائه ی داده ها و ایده هایی است که بتواند به مبارزین جنبش در سراسر کشور اجازه دهد دانش مبارزه ب
ا رژیم استبدادی جمهوری اسلامی را داشته باشند.

ما نسبت به این موضوع آگاهیم که تطابق این مطالب نظری با واقعیت های در صحنه ی مبارزه بر عهده ی کنشگران است. به همین دلیل این کار را نه به عنوان یک نسخه پیچیده شده برای برانداختن نظام بلکه یک مجموعه از پیشنهادات و ایده ها در جهت غنا بخشیدن به مبارزات آزادیخواهانه ی مردم ایران می دانیم.

بدیهی است همفکری افراد و تشکل ها برای تکمیل این نوشتار می تواند مصداق بهره بری از خرد جمعی بوده و به بهبود کیفی این کار یاری رساند. در نهایت این براساس واقعیت های صحنه از یکسو و توانایی هایی مادی و روحی آزادیخواهان جنگجو است که سرنوشت این نبرد تعیین خواهد شد.

کمیته مبارزه ی نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران

****

مقدمه :

نا فرمانی مدنی چیست؟؟

شنیده و خوانده می شود که کلمه “نافرماني مدنی” بطور درست و نادرست از سوی اشخاص و گروههای مختلف بکار گرفته شده و مردم به انجام آن دعوت و تشويق مي شوند، بدون آنکه مفهوم درست و حقيقی آن را روشن کرده و راه استفاده کاربر آنرا اموزش دهند.  در نتیجه ” نافرمانی مدنی” به اشکال گوناگون در اذهان عمومي شکل گرفته و چون اين اشکال یکسان نیستند انجام دسته جمعی آن نیز مشکل و يا غيرممکن بنظر می رسد.

تلاش مي کنیم که در این بخش ” نافرمانی مدنيرا تشريح کرده راههای مختف انجام آنرا باز کنیم تا همگان بدانند که چگونه این راه را آغاز کنند، چگونه اين راه پر فراز و نشیب را طی کنند و به مقصد برسند و پس از پیروزي و در مرحله رسيدن به آن چه بايد کرد که نتیجه دلخواه از آن گرفته شده و این نباشد که با دادن هزینه هاي سنگین قدرت و حکومت را از دست عده اي دیکتاتور بی رحم بگيریم و آن را به دست گروهي دیگر از دیکتاتورها بدهیم که باز هم همان راه ملایان را با روش های دیگر ادامه دهند و در نهایت این سر ملت باشد که بی کلاه بماند و دوباره سی سال دیگر بر سرش کوفته شود.

نا فرماني مدني هم نیازمند و هم، پروراننده حس نترسيدن از رژيم دیکتاتورو عاملان سرکوبگرش مي باشد و شهامت و نترسیدن از حکومت و عمالش کليد براندازی و باز پس گرفتن قدرت از رژیم زورگو و مردم ستیز است.

مبنای فکری نافرماني مدنی بر شناساندن و باوراندن مردم به قدرت خود و بر اینست که مخالف بودن با رژیم حاکم شرط لازم است ولی کافی نيست و هیچ حکومتی تا به امروز تنها بدلیل مخالف بودن مردم با آن سرنگون نشده و در کنار شرط لازم مخالفت، شرط کافي نشاندادن این مخالفت و یا اهرم مبارزه است که به سرنگونی ديکتاتور ها منجر میشودو نا فرماني مدنی اصول و راههای این مبارزه را با بکار گیري نیروی غیر مسلح مردم در مقابل قدرت مسلح ديکتاتور و راههای استفاده از آنرا آموزش میدهد که در صورت اجرا هميشه به نیروی مسلح غلبه کرده است.

به زبان ساده تر میبينیم که نارضایتی و مخالفت به تنهائی تا کنون هیچ اثري نداشته و هیچ حکومتی را سرنگون نکرده و براي رسیدن به آزادی بايد مبارزه کرد.

به طور مقدماتي و پيش از ارائه کامل طرح براندازي برای بر رسي ما (خودرها گران یا هر نام دیگر و یا بدون نام) بر ابن باوریم که نخست پایه های مبارزه نهائي برای براندازي مستحکم و آمادگی ما برای شروع ، همکاری و پشتيبانی روز بروز و ساعت به ساعت مبارزين در داخل ، هدایت مبارزه از یک کانال رهبری، توان پشتيباني لجستیکی براورده شده از پيش ، داشتن یک سیستم ارتباطی قوی و نفوذ نا پذیر و در ضمن آسان برای دست یابی در داخل ایران و دیگر عواملی که در گزار طرح نهائي مطرح خواهند شد، بايد پایه ريزي شوند تا بتوان شروع به مبارزهای بنيادين نمود که تا نهایت براندازی رژیم اسلامي ادامه پیدا کند.

طرح ریزي عملیاتي از هر نوع ، با در نظر گرفتن ، تحليل و روشن کردن دقیق و کامل پنج مرحله انجام میگردد که به اختصار در اینجا نام برده و توضیح میدهيم

یکم: وضعیت

در اينجا نخست  وضعیت حاکم بر جامعه مورد بررسي قرار گرفته ، صف آرائی نیروهای مردمی و سرکوب به روشنی با برآورد توانهای ابزاری و تعداد نفرات در صحنه و تشريحي از نیروي خودي و نیروي دشمن بايد ارائه شوند تا جائی که و در سرحد امکان، هيچ چیزی از قلم نيفتاده و سرپوشي نشود. باید کاملا بدانیم که با چه تواني به جنگ چه نیروئی می رویم و امکانات هر دو طرف باید به خوبی روشن و با درستی تعیین باشند که جائي براي عافلگيری باقی نماند

دوم: ماموريت

در این مرحله، ماموریت کامل نيروهای خودي را با ذکر جزئیات روشن کرده به گروههای مختلف ماموریت می دهیم که مثلا کدام یک از ساختمان ها و سازمانهاي دولتی را اشغال کنند و پس از اشغال آن ساختمان و یا سازمان و یا رادیو و تلویزیون گامهای پسين شان چه باشد و اين که حرکت براندازی را چگونه و با هدف مشخص تا به گام آخر ادامه دهند بطوری که تا سرحد امکان از مسیر دور نيفتیم وتا نتيجه گیری مطلوب از حرکت باز نایستیم.

مشخص کردن کامل و ماموریت گروههاي مختلف با در نظر گرفتن تعداد نفرات موجود در هر منطقه و داشتن امکانات گوناگون و مختلف هر کدام بسیار حياتیست و باید ماموريت های داده شده در توان گروههای اجرا کننده باشد.

سوم: اجرا

در مرحله اجرا راه هاي دقیق، روشن و قابل عملی بودن ماموريت های داده شده را با در نظر گرفتن تعداد و استعداد رزمی نيروهای دشمن و نیروي خودي، طرز مقابله، راه های مبارزه و روبروئي با دشمن مسلح، راه غلبه بر آنان و اقدامات پسین از آن به طور صريح و قاطع مشخص شده و پيشنهاد به نیروهاي خودی این خواهد بود که حتما و بطور قطعی از اين راهها استفاده کنند تا هرج و مرج و بي نظمی و کشتار بيهوده براه نيافتد و این شود که با دادن حد اقل تلفات خودی و گرفتن بیشترین تلفات از دشمن، به هدف رسید.

در مرحله اجرا باید از پیش بدانیم که تنها سلاح ما در برابر نیروي عظيم سرکوبگر اسلامی فقط مردمی غير مسلح هستند که باید انگیزه کافی داشته باشند که با دست خالی به مقابله با سرکوبگران بروند و احتمالا کشته شوند و بدون این انگیزه مشکل است که بتوان آنهارا به ميدان آورد، و در عین حال باید با آموزش هاي قبلي به آنان گفت که از چه راههابي می توانند مبارزه را ادامه داده به آخر برسانند. این انگیزه از راههاي زير قابل برانگیختن است که آن را مرحله آمادگي می نامیم.

الف: ایجاد  روحیه قبول رهبري در داخل ایران از راه تشريح هدفها و برنامه های پس از سرنگونی رژیم اسلامي با هدف امیدوار کردن مردم به آینده ای بهتر و روشن تر.

ب: زیر سئوال بردن وجود و حقانیت رژيم حاکم با گفتار ها و نوشته ها ی افشا گرايانه و هیجان برانگیز.

پ: آموزش راههای مبارزه و ضربه زدن به رژيم بمنظور دادن حد اقل تلفات و حد اکثر نتیجه گيری.

تنها و تنها پس از اطمینان کامل از کاربرد مرحله آمادگیست که می توان مبارزه نهائي و همه گير را آغاز نمود.

چهارم: راهبری و ارتباطات

در اینجا از کانالی صحبت کرده و اسنفاده می کنیم که در مرحله اجرا  بتواند از طریق سیستمی مطمئن، از نظر مخابراتي و آگاهي رساني از داخل کشور با کمک تيمی اگاه و با تجربه ازوضعیت لحظه به لحظه گستره مبارزه آگاه بوده و بتوانند راهبرد هاي درست و قابل اجرا را از طریق همان سیستم اگاهی رساني به مبارزین در صحنه و رهبرانشان در صحنه عمل پيشنهاد دهند.

حیاتي ترین قسمت مبارزه و سرنوشت ساز نهائی،

عملکرد درست و توان تصمیم گیري تیم راهبري و ارتباطات قوئ و مطمئن هست که نتيجه دلخواه را با پیشنهاد راههای درست و کاربر و در زمانهاي کوتاه و سرنوشت ساز انجام دهند.

پنجم: لجستیک و پشتیبانی

پشتيباني در اینجا در دو قسمت خلاصه میشود. پشتيبانی مادی و پشتیبانی معنوی

پشتیباني معنوی از راههاي گوناگون مانند شعار دهي و تشویق و تشجیع مبارزان در صحنه، از هر راه گفتاری و نوشتاري و شنوداري و دیداری(سمعی و بصری) و با آگاهی رسانی بین المللی و در خواست از همه کشور ها و مردم دنیای آزاد براي کمک و پشتیباني از مردم مبارز داخل از راه اینترنت و مکاتبه و مصاحبه رادیو تلويزيونی و از هر راه دیگر انجام مي گيرد که در راه روحیه و شهامت دادن به مردم بسیار موثر بوده آنها را در ادامه راهشان تشویق و جري تر می نماید.

پشتیبانی مادی باید از طريق تشویق ثروتمندان داخلي به کمک به مبارزین داخلی از راه رساندن پول به اعتصاب کنندگان و کارگران و کارمندانی که به خاطر حضور در صحنه مبارزه دستمزدی نگرفته و بدون داشتن امکان ادامه زندگي خود و بستگانشان قادر به ادامه مبارزه نیستند و همچنين با گرفتن پشتيباني مالي از ایرانيان خارج از کشور که توانائي کمک کردن در گستره بزرگي را دارند و همچنین کمک خواهی از سازمانهای خیريه و بنیادهای مختلف  طرفدار آزادی و دموکراسی ، به منظور همان کمک رسانی به مبارزین در صحنه انجام شود.

این بطور خلاصه پنج مرحله شروع کار است که شرح کامل آنها در ادامه نوشتار خواهد آمد ولی برای شروع کافیست.

ادمه دارد…

 

]]>