Deprecated: Required parameter $option follows optional parameter $filename in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php on line 760 Warning: session_start(): Session cannot be started after headers have already been sent in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php on line 60 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/onecom-vcache/vcaching.php on line 614 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/onecom-vcache/vcaching.php on line 622 Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-content/plugins/email-newsletterxx/email-newsletter.php:760) in /customers/7/d/f/khodrahagaran.org/httpd.www/fa/wp-includes/feed-rss2.php on line 8 هماهنگی – خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa استقرار نهادینه ی حفظ جان و حرمت انسان ایرانی آزادی، عدالت اجتماعی، مردم سالاری Sat, 15 Jun 2013 08:38:21 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.5.2 https://khodrahagaran.org/fa/wp-content/uploads/2023/04/cropped-KRG-logo21-150x150.jpg هماهنگی – خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa 32 32 از باور‌های خودرهاگران https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86/#respond Thu, 26 Jul 2012 05:39:19 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=11231  از باور‌های خودرهاگران

  1. انسان برتر از هر پدیده ای در هستی شناخته شده است.
  2. انسان برتر از خدا، مذهب، میهن، طبقه، حزب و … است.
  3. در جامعه ی مطلوب ما جان و کرامت انسان به طور نهادینه مورد حفاظت قرار می گیرد.
  4. راه رسیدن به یک جامعه ی انسانی شکل دهی به قدرت اجتماعی است.
  5. قدرت اجتماعی از طریق خودسازماندهی مردم حاصل می شود.
  6. قدرت اجتماعی در خدمت مدیریت سطوح خرد و کلان جامعه است.
  7. قدرت اجتماعی برتر و اصیل تر از قدرت سیاسی است.
  8. حکومت باید زیر نظارت مردم باشد نه مردم زیر نظارت حکومت.
  9. دولت باید کارمند و مزدبگیر مردم باشد نه آقا بالاسر آنها.
  10. حکومت باید ابزار اجرایی تصمیم گیری های مردم باشد.
  11. مردم سالاری به معنای دخالت مستقیم نهادهای خودسازمان یافته ی مردمی در مدیریت کشور است.
  12. دولت فقط باید قدرت اجرایی برای اجرای قوانین و مقررات مصوبه ی نهادهای مردمی را داشته باشد، نه بیشتر.
  13. حکومت باید نهادی از نهادهای در خدمت قدرت اجتماعی باشد و نه بیشتر.
  14. شبکه های مدیریت اجتماعی کشور با هماهنگی با هم مملکت را اداره می کند.
  15. مشارکت نهادینه ی مردم در امور مدیریتی باید از کودکستان ها آموزش داده شود.
  16. فن آوری نوین ارتباطات مانند اینترنت ابزار پیاده ساختن مردم سالاری مستقیم است.
  17. وقتی تصمیم گیری ها توسط قدرت اجتماعی اتخاذ شود قدرت سیاسی فقط ابزار اجرایی تحت کنترل آن می باشد.
  18. در جامعه ی انسانی استثمار نه مورد دارد نه کارکرد.
  19. در جامعه ی انسانی هدف هر عضو جامعه شرکت فعال و خلاق در به حداکثر رساندن رفاه و آزادی همگانی است.
  20. در جامعه ی انسانی نابرابری طبقاتی جایگاه مادی خود را از دست می دهد.
  21. در جامعه ی انسانی هر کس در تعریف خود از خوشبختی آزاد و صاحب اختیار است.
  22. هدف جامعه ی انسانی به حداقل رساندن ضرورت های بشر و به حداکثر رساندن اختیارات اوست.
  23. در جامعه ی انسانی آزادی به طور نظری حد و مرزی ندارد و هدف همگانی رفتن به سوی شرایطی است که در عمل نیز چنین باشد.
  24. در جامعه ی انسانی افراد نه دشمن طبیعت و حیوانات، که دوست آنها هستند.
  25. مسیر جامعه ی انسانی در به اوج رساندن اختیار بشر برای تحقق خودشکوفایی اوست.
  26. مسیر تکامل جامعه ی مطلوب در رهایی انسان از هر آن چیزی است که انسانی نیست.
  27. کشف، درک، فهم، پژوهش، پرسشگری، کنجکاوی، نقد و بررسی از اصلی ترین فعالیت های جامعه ی مطلوب انسانی است.
  28. جامعه ی انسانی به سوی خودشکوفایی انسان ها حرکت می کند نه شکوفا سازی دستوری کسی.
  29. نظام تربیتی در جامعه ی انسانی مروج دو چیز بیشتر نیست: عقلانیت (خردگرایی) و شناساندن ارزش جان و کرامت انسان (اخلاق).
  30. راه رسیدن به جامعه ی انسانی، قدرت اجتماعی است و راه دستیابی به قدرت اجتماعی، خودسازماندهی مردمی.
  31. ما به دنبال جامعه ای رها شده از هر آقابالاسر آسمانی و زمینی بر سر انسان ها هستیم.
  32. ما در پی جا انداختن درک ارزش ذاتی جان و کرامت انسان هستیم.
  33. ما رستگاری را در توان انتخاب کردن و توان تحقق انتخاب خود می دانیم.
  34. دلاوری همسان عقل برای رهایی از بندهای درون و بیرون لازم است.
  35. خودرهایی زمینه و پیش شرط رهایی است.
  36. ما ستم را به هیچ شکل و اندازه ی خود برنمی تابیم و برای پایان بخشیدن به هر نوع از ستمگری آشکار و پنهان تلاش می کنیم.
  37. زندگی بدون آزادی تنها زنده بودن است و ما عاشق زندگی هستیم.
  38. بدون آزادی انسان از انسانیت تهی است، اما می تواند با تلاش برای کسب آزادی انسانیت خویش را بنا کند.
  39. ما به راستی و درستی مبتنی بر آگاهی باور داریم نه به آن که براساس عادت و سنت شکل می گیرد.
  40. ما بهشت و جهنم را در همین جهان می دانیم: بهشت جامعه ی انسانی است و جهنم، جامعه ی طبقاتی.
  41. انسان باید شانس رستگاری داشته باشد و برای این منظور باید هم آزادی داشته باشد و هم رفاه و امکانات.
  42. بهشت جامعه ی انسانی است و ساختن آن در گرو آگاهی و اراده ی ماست.
  43. ما خودسازماندهی را مسیر مناسب برای سوار شدن بر سرنوشت خویش می دانیم.
  44. ما بر این باوریم که هر کس نجات بخشی جز خود ندارد.
  45. ما به این نظریه که عده ای باید بیایند مردم را رها کنند باور نداریم. به خودرهایی مردم باور داریم.
  46. هر کس، نجات بخش خویش است.
  47. مردمی که توسط نیرویی جز خود آزاد گردند برده ی آن نیرو می شوند.
  48. ما هرکس را مسئول تعیین سرنوشت خود می دانیم.
  49. ما هر کس را مسئول زیستن خویش در آزادی یا بردگی می دانیم.
  50. ما به ضرورت نیروی هدایتگر مردم برای بردن آنها به سوی آزادی باور نداریم.
  51. آزادی زمانی دوام می آورد که به واسطه ی مبارزه مبتنی بر آگاهی و خودسازماندهی مردمی کسب شده باشد.
  52. عشق به انسان، عشق به هستی و عشق به آزادی پایه های عقلانی یک جامعه ی انسانی هستند.
]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86/feed/ 0
شبکه های مدیریت اجتماعی کشور با هماهنگی با هم مملکت را اداره می کند. https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%86%da%af/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%86%da%af/#respond Fri, 20 Jul 2012 08:26:06 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=10973 https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%85%d8%a7%d9%87%d9%86%da%af/feed/ 0 ضرورت خودسازماندهی، درس بزرگ جنبش سال 88 https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b6%d8%b1%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c%d8%8c-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3%d8%a7%d9%84-88/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b6%d8%b1%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c%d8%8c-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3%d8%a7%d9%84-88/#respond Mon, 18 Jun 2012 06:01:54 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=10294

ضرورت خودسازماندهی، درس بزرگ جنبش سال 88

کورش عرفانی

جنبش اجتماعی[1] یک حرکت جمعی دارای مسیر و هدف است، یعنی می داند از نقطه ی شروع خود چگونه یکی بعد از دیگری مراحل و موانع را پشت سر گذارد  تا به مقصد برسد. شروع جنبش های اجتماعی به طور معمول، ولی نه همیشه، تابع برنامه ریزی از پیش کارشده نیست؛ ممکن است منتج از حوادث و رویدادها باشد، لیکن بروز آن خود حکایت از دلایلی ریشه دار و قدیمی می کند. حتی اگر یک اعتراض جمعی در ابتدای راه، شکل شورش به خود بگیرد، در صورت عمیق بودنِ دلایل ظهور خویش، شانس این را دارد که به یک جنبش ماندگار و به ثمر رسیدنی تبدیل شود. اما این امر به طور مکانیکی روی نمی دهد، هر چقدر که جرقه ی آغازین یک جنبش می تواند به صورت «طبیعی» یعنی «خودجوش» باشد، تداوم و ادامه ی آن از تصادف و شانس پیروی نمی کند. بنابراین هر جنبشی نیاز مشخص دارد به چند عامل تا آینده ی آن را از قضا و قدر دور ساخته و به سوی یک حرکت، کم یا بیش، قابل پیش بینی هدایت کند. در سومین سالروز آغاز جنبش معروف به «جنبش سبز» به بررسی این موضوع می پردازیم.

عوامل تعیین کننده ی جنبش:

نیاز نخست جنبش هدف است. تا جمعی نداند که به چه و کجا می خواهد دست یابد محال است به نتیجه ی مشخصی برسد. حرکت باید افقی داشته باشد که سمت کلی را بر همگان معلوم سازد.

نیاز دوم هدایت گری است. برخی آن را رهبری می نامند. این با «ضرورت وجود یک رهبر» فرق دارد. جنبش نیاز به رهبری دارد اما به طور لزوم محتاج رهبر نیست. حرکت های اخیر شمال آفریقا و خاورمیانه نشان داد که نوعی از هدایتگری جمعی، که با شکل سنتی رهبری فرق دارد، ممکن است. تحمیل گرایش های سنتی رهبرتراش به جنبش های قرن بیست و یکم دشوار شده است. شهروند دیگر فقط سرباز پیاده نظام جنبش نیست، روحیه ی فردگرایی در او خواستی بیشتر را شکل بخشیده است و در عین حال، فن آوری نوین به او اجازه می دهد که با قدری مهارت و خلاقیت، نقش هدایتگر را در سطحی از جنبش ایفاء کند. هر چند که ممکن است این هدایتگری در حد خرد و محدودی باشد اما از پیوستن و هماهنگی این تلاش های فردی یا جمع های کوچک «هدایتگری» کل جنبش با ضعف و نقص های زیاد متولد می شود و می تواند تکامل یابد.

نیاز سوم مسیر است. وقتی هدف معلوم شد و جریان هدایتگر نیز به صورت ملموس ظهور کرد باید مسیر دستیابی به مقصد برای شرکت کنندگان در جنبش مشخص شود. در این میان به رابطه ی متقابل شکل گیری جریان هدایتگر و ترسیم مسیر دستیابی به هدف دقت داشته باشیم. این دو به صورت موازی و همزمان و دیالکتیک وار شکل می گیرند و نه از حیث زمانی مقطع بندی شده. مسیر تعیین می کند از آن جا که هستیم تا آن جا که می خواهیم برسیم چگونه باید حرکت کنیم. جریان هدایتگر توان شکل بخشیدن به کل مسیر را از همان ابتدا ندارد اما چون هدف را می داند، بخش نخست مسیر را معرفی و مدیریت می کند تا جنبش به بخش دوم و بعدی برسد و ادامه یابد.

نیاز چهارم سازماندهی است. سازماندهی جنبش نه تصادفی است و نه به هر شکل که بخواهیم. تابع برخی قانومندی هاست که به اختصار بر می شماریم:

  • سازماندهی مادی است، یعنی واقعیت عینی دارد. آدم هایی هستنند که به طور جدی و بر اساس یک سری قواعد عمل گرا با هم در ارتباطند و با یکدیگر کار هماهنگ و هدفمند می کنند. شکل شبکه وار که از فلسفه ی ارتباطاتی سازنده ی شبکه جهانی اینترنت الهام گرفته شده است الهام بخش نوع ارتباط نیروهای سازمان یافته در شرایط کنونی است.
  • سازماندهی در صحنه ی اجتماعی روی می دهد نه در فضای مجازی. یعنی سازماندهی مجازی معنایی ندارد. امکان های مجازی مانند شبکه های اجتماعی اینترنتی ابزار سازماندهی هستند نه خود سازماندهی. آنها را باید بخشی از کار دانست نه تمام کار. از هزاران کاربری که به یک فراخوان در فیسبوک پاسخ می دهند ممکن است چند ده نفری در روز موعود به محل نیایند. دلخوشی اینترنتی نباید جایگزین خوشبینی واقعی ناشی از کار در صحنه شود.
  • امنیت، دل مشغولی نخست کار سازماندهی در کشورهای دیکتاتوری است. توجه به آن لازم است اما اسیر آن شدن خیر.
  • سازماندهی فن است و نیاز به آموزش دارد. این کار فقط بر مبنای حدس و تجربه ممکن نیست.

پس جمع بندی کنیم، برای هدایت یک جنبش در مسیری که به هدف راه می برد نیاز به سازماندهی است.

ارزیابی جنبش سال 88

اگر جنبش سال هشتاد و هشت را بر اساس چهار معیار فوق به سنجش کشیم در می یابیم که کمبود در هر چهار مورد واضح بود:

  • هدف آن نامشخص بود و بین «اعتراض به نتایج انتخابات 22 خرداد 1388» تا «سرنگونی تمامیت نظام» در نوسان بود. گستردگی طیف هدف های مطرح شده در این سوی و آن سو سبب سردرگمی، آشفتگی، فرسودگی و از هم پاشیدگی شد.
  • هدایتگری حرکت نا مشخص و کلی بود. معلوم نبود که «میر حسین» مردم را هدایت می کنید یا مردم او را. جنبش میان تمایل قشرهای با سن و سال بیشتر که در جستجوی هدایتگری متمرکز بودند و گرایش قشرهای جوان که هدایتگری شبکه وار را ترجیح می دادند معلق ماند و نتوانست نه اولی را به دست آورد و نه دومی را به عمل. این  گشادگی در هدایتگری راه را بر هرکس و هر طیف و هر جریانی چنان باز گذاشت که هرکس برای خود کاری کرد و چیزی گفت و در پایان، بخش کوچکی ماندند که حاضر باشند در حرکتی تا این حد بی سمت و سو خطر بپذیرند.
  • مسیر نداشت. بدیهی است، چون، هدف نداشت. تا ندانید به کجا می خواهید برسید نمی دانید از کجا بروید که برسید. هیچ جنبشی نمی تواند ناکجا را برای مقصد خویش تعیین کند. در جریان جنبش سبز هیچ کس نمی دانست که در ورای اعتراض گری کلی نسبت به برخی یا تمامیت رفتارهای رژیم قرار است چه چیزی مطرح شود و به چه نتیجه ای برسد.
  • اما ایراد چهارم شاید از هر سه مورد بالا مهم تر باشد: نبود سازماندهی. با وجود زمینه های مساعد برای شکل گیری یک شبکه ی سازماندهی که ناشی از بقایای جریان های کمابیش متشکل اصلاح طلبان و یا ملی- مذهبی ها بود چیزی به اسم عنصر سازمانده در طول ماه ها تبلور و مادیت نیافت. کندی کار، ذوق زدگی ناشی از کشف قدرت اینترنت و بی تجربگی تشکل های سیاسی داخلی و خارجی در عرصه ی سازماندهی اجتماعی فرصتی را برای سرکوبگران فراهم کرد و آنها به طور جدی از این فرصت استفاده کردند. با نگاهی دوباره به خصلت های ذاتی سازماندهی یک بار دیگر ضعف های جنبش 88 را در این عرصه بهتر می بینیم:
  1. سازماندهی جنبش سبز چندان واقعیت مادی نداشت. کسی به طور مشخص برای این منظور در صحنه مشغول کار نبود و یا شمار فعالان در صحنه آن قدر کم و بی برنامه بود که نتوانستند هدایتگر جنبش باشند. زیرا
  2. سازماندهی جنبش سبز بیشتر گرایش مجازی داشت تا مادی. یعنی فعالان جنبش ترجیح می دادند که پشت کامپیوترها جامعه را فعال سازند نه در دانشگاه و کارخانه و خیابان. فرصتی که کنشگران برای کشف محدودیت های فضای مجازی در کار سازماندهی لازم داشتند به اندازه ی کافی بود که رژیم بتواند به قول خود «مردم را کف خیابان جمع کند».
  3. امنیت نه دل مشغولی فعالان، بلکه فلج کننده ی آنها شد. درجه ی خطر پذیری بسیار پایین تر از حد لازم آن بود.
  4. نبود دانش و فن و تجربه ی سازماندهی سبب شد که «آزمایش و خطا» یگانه روش اقدام در این باره باشد. هیچ کار مشخص و سیستماتیکی برای تهیه و عرضه ی این آموزش ها صورت نگرفته بود.

نتیجه گیری:

اینک در سومین سالگرد آغاز آن تجربه ی تاریخی ناموفق، اما ارزشمند، بد نیست که راهکارهای لازم برای پرهیز از اشتباهی مشابه را مد نظر داشته باشیم. به این ترتیب که بدانیم در آینده و در صورت بروز فرصتی دیگر با حضور مردم در کف خیابان ها چه کنیم که نه سرکوب شویم و نه ناکام بمانیم. نکات زیر را مد نظر داشته باشیم:

به محض بروز یک حرکت اجتماعی دیگر، بنا به انگیزه و گستره ی آن و نیز بر اساس ارزیابی واقع گرایانه از توانایی نیروهای شرکت کننده و شرایط عمومی و خاص موجود آن زمان، هدفی را برای حرکت تعیین کنیم، مشخص سازیم که دستیابی به آن هدف از چه راه و مسیری ممکن است، درصدد هدایتگری حرکت باشیم و آن را به دست «حالا بگذار ببینیم چه می شود» نسپاریم و سرانجام، در پی آن باشیم که عنصر سازماندهی را با حفظ خصوصیات بر شمرده تحقق بخشیم. یعنی به طور مادی و با حضور در صحنه روی سازماندهی جمع های شهروندی یا صنفی کار کنیم، ابزار سازماندهی را با خود سازماندهی اشتباه نگیریم، امنیت را عاملی مهم بدانیم ولی نه آن قدر که سازماندهی نکنیم و در نهایت، از همین حالا در صدد کسب دانش لازم برای آموختن فن سازماندهی باشیم.

وقت آن است که بپذیریم مبارزه نیز برای خود دانشی است که دیگر به تنهایی از دل کلی گویی های نصحیت وار و یا توصیه های ادبیات چپ اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی برنمی آید. هدایتگری و به سرانجام رساندن یک جنبش در گرو سازماندهی است. سازماندهی نیز در جامعه ی از هم پاشیده و اتمیزه  شده ی ایران در خرداد 1391 مشروط به داشتن روش مناسب و کارآیی برای هماهنگ سازی معترضین است. شاید بد نباشد که در این زمینه به راهکار «خودسازماندهی» توجه نشان دهیم. روشی که در آن، نیروهای آگاه و کنشگر جامعه، به جای انتظار ظهور یک تشکیلات متمرکزِ سازمانده از نوع، که دیگر امکان پدیدآمدنش نیست، به طور خودکفا و فعال با بهره برداری از روش های ارتباط مدرن و کلاسیک اقدام به این کار می کنند. بر این مبنا، این واحدهای خودسازمان یافته جمع های متشکل از کنشگران را زمینه سازی می کنند، آموزش می بینند و در صحنه های مختلف جامعه مانند کارخانه و دانشگاه و محله به طور ملموس و مادی اقدام به آگاهی رسانی و هدایتگری معترضین می نمایند. جبران کمبود سازماندهی از طریق خودسازماندهی است.  بحث خودسازماندهی را در نوشتاری دیگر مطرح خواهیم کرد.

* *

korosherfani@yahoo.com

22 خرداد 1391


[1] Social movement

 

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b6%d8%b1%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c%d8%8c-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af-%d8%ac%d9%86%d8%a8%d8%b4-%d8%b3%d8%a7%d9%84-88/feed/ 0
ما رویای جامعه ای داریم که …. https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87/ https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87/#respond Fri, 01 Jun 2012 08:28:58 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9886

 

ما رویای جامعه ای داریم که ….

  1. ما رویای جامعه ای داریم که در آن انسان عاشق انسان هاست.
  2. ما رویای جامعه ای داریم که در آن عدالت اجتماعی قاعده و بی عدالتی استثنناست.
  3. ما رویای جامعه ای داریم که در آن انسان در هماهنگی با هستی، طبیعت و جهان بشری از زندگی پرمعنای خویش لذت می برد.
  4. ما رویای جامعه ای داریم که در آن انسان بر سرنوشت خویش مسلط است و برای این کار از آگاهی و آزادی و رفاه برخودار است.
  5. ما رویای جامعه ای داریم که در آن آزادی هر کس هیچ محدودیتی ندارد جز رعایت آزادی دیگری.
  6. و ما برا ی ایران رویای جامعه ای را داریم که در آن انسان از بودنش شاد است.

 

 

 

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87/feed/ 0
ما رویای جامعه ای داریم که در آن انسان در هماهنگی با هستی، طبیعت و جهان بشری از زندگی پرمعنای خویش لذت می برد. https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%af/ https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%af/#respond Mon, 21 May 2012 04:52:59 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9587 ما رویای جامعه ای داریم که در آن انسان در هماهنگی با هستی، طبیعت و جهان بشری از زندگی پرمعنای خویش لذت می برد.

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%a7-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%af/feed/ 0
زیر بنای فکری، هدف، استراتژی و تاکتیک در چند کلام https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%81%da%a9%d8%b1%db%8c%d8%8c-%d9%87%d8%af%d9%81%d8%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%aa%da%98%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%da%a9%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%af/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%81%da%a9%d8%b1%db%8c%d8%8c-%d9%87%d8%af%d9%81%d8%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%aa%da%98%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%da%a9%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%af/#respond Thu, 17 May 2012 05:48:12 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9507 زیر بنای فکری، هدف، استراتژی و تاکتیک در چند کلام
• انسانیت محوری را پایه ی فکری خود قرار دهید.
• جمع های شهروندی تشکیل دهید.
• از پیوند جمع ها، شبکه های مردمی بسازید.
• با هماهنگی شبکه های مردمی قدرت اجتماعی را تشکیل دهید
• با قدرت اجتماعی، از پایین، بر مدیریت خرد و کلان جامعه نظارت داشته باشید.
• به این ترتیب می توان جامعه ای انسانی ساخت.
• جامعه ای که در آن جان و کرامت انسان به طور نهادینه محافظت می شود و هرکس امکان و اختیار تعریف خود و تحقق خوشبختی را دارد.

 

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%81%da%a9%d8%b1%db%8c%d8%8c-%d9%87%d8%af%d9%81%d8%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%aa%da%98%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%da%a9%d8%aa%db%8c%da%a9-%d8%af/feed/ 0
درباره ی خودسازماندهی https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c/#respond Wed, 18 Apr 2012 08:05:02 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9095 خودسازماندهی یعنی یک جمع، کار سازماندهی اش را خود بر عهده می گیرد.

خودسازماندهی یعنی اعضای یک جمع به طور مشترک تصمیم گیری می کنند. میان خود تقسیم کار می کنند و سپس با هماهنگی شروع به اجرای تصمیمات می کنند.

در جمع خودسازمان یافته اعضا منتظر نیروی بیرونی نیستند تا آنها را به کار منظم و برنامه دار بکشاند، خود اقدام به برنامه ریزی، تقسیم کار و اجرا می پردازند.

در کشورهای دیکتاتوری که امکان وجود تشکل های سیاسی مانند حزب ناممکن است، خودسازماندهی بهترین شیوه ی کار جمعی می باشد.

تصور این که در نظام های دیکتاتوری-پلیسی-امنیتی یک حزب یا تشکل سیاسی بتواند توده ها را سازماندهی کند تصور ساده انگارانه ای است. سازماندهی باید به خودسازماندهی تبدیل شود.

در خودسازماندهی اعضای یک جمع برای کار جمعی خویش عضوگیری، برنامه ریزی، تصمیم گیری مشترک و نیز همکاری و هماهنگی می کند.

یک جمع خودسازمان یافته برای تعیین راه و چارچوب های کاری خود تنها به نظر و تصمیم گیری مشترک اعضای خویش متکی است.

در جمع های خودسازمان یافته چند عنصر موجود است:

—   –    روابط مبتنی بر احترام و اعتماد

—    –   همفکری و تصمیم گیری مشترک

—    –  تقسیم کار و مسئولیت پذیری

—    –   شرکت فعال تمام اعضاء در اجرا بر اساس تقسیم کار

—     –  هماهنگی میان اعضا در مرحله اجرایی

—      – جمع بندی و نقد و بهبود بخشی کار

خودسازماندهی می تواند برای تشکیل جمع های زنان، دانشجویان، کارگران، کارمندان، معلمان، دانش آموزان، بیکاران، پرستاران و … شکل مناسب کارتیمی باشد.

خودسازماندهی اجازه می دهد که شهروندان بتوانند برای دفاع از حقوق صنفی و مدنی خویش تلاش جمعی و موثر به خرج دهند و از پراکندگی و ضعف ناشی از آن خلاص شوند.

جمع های خودسازمان یافته به تدریج قویتر، پرشمارتر و بانفوذتر می شوند. آنها در مرحله ای پیشرفته تر می توانند تبدیل به سندیکاهای صنفی بشوند و شبکه های اجتماعی را سامان دهند.

مراحل شکل گیری کار خودسازمان یافته :

  1. یک نفر با یک یا چند نفر دیگر یک جمع را تاسیس می کند.
  2. جمع شروع به فعالیت کرده و گسترش می یابد.
  3. جمع با جمع های دیگر پیوند می خورد.
  4. اشکال سازمان یافته تر و بزرگتر کار جمعی بروز می کند.
  5. قدرت اجتماعی ]سازمان یافته[ بنیان گذاری می شود.

پایه گذاری دمکراسی بدون وجود گسترده ی جمع های خودسازمان یافته و نیز بدون نهادینه شدن فرهنگ خودسازماندهی قشرهای اجتماعی غیر قابل تصور است.

قدرت اجتماعی یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم. و مردم نمی توانند به صورت سازمان یافته در سرنوشت خویش دخالت کنند مگر آن که از روش خودسازماندهی بهره برند.

]]> https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c/feed/ 0 در خودسازماندهی اعضای یک جمع برای کار جمعی خویش عضوگیری، برنامه ریزی، تصمیم گیری مشترک و نیز همکاری و هماهنگی می کند. https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%ac/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%ac/#respond Wed, 18 Apr 2012 07:14:13 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9066

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%ac/feed/ 0
خودسازماندهی یعنی اعضای یک جمع به طور مشترک تصمیم گیری می کنند. https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d9%87-%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d9%85/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d9%87-%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d9%85/#respond Wed, 18 Apr 2012 06:49:59 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=9054

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%db%8c%da%a9-%d8%ac%d9%85%d8%b9-%d8%a8%d9%87-%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d9%85/feed/ 0
25 بهمن: روز فریاد و کنش، نه روز سکوت و انفعال https://khodrahagaran.org/fa/25-%d8%a8%d9%87%d9%85%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%88-%da%a9%d9%86%d8%b4%d8%8c-%d9%86%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d9%81%d8%b9/ https://khodrahagaran.org/fa/25-%d8%a8%d9%87%d9%85%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%88-%da%a9%d9%86%d8%b4%d8%8c-%d9%86%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d9%81%d8%b9/#comments Mon, 06 Feb 2012 16:23:52 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=8706 25 بهمن: روز فریاد و کنش، نه روز سکوت و انفعال

جامعه ی ایرانی در مرز رویدادهای مهمی قرار دارد که در راهست. تحریم ها، ورشکستگی اقتصادی، خطر قحطی، برخورد خونین جناح ها با هم و نیز خطر حمله ی نظامی برخی از مشکلاتی است که کشورمان با آن روبروست. در این شرایط که آینده ی ایران و ایرانی در پرده ای از ابهام قرار دارد می بایست حداکثر هشیاری را به خرج دهیم و به دنبال آن باشیم که از توان های محدود بهترین استفاده را ببریم.
در این موقعیت، فراخوان جمعی که هویت آن چندان بر کسی آشکار نیست، تحت عنوان «شورای هماهنگی راه سبز امید»، نمونه ای است از حرکت هایی که شکل و محتوای آن تناسب چندانی با شرایط وخیم کنونی ندارد. فرصتی اگر باقی است باید صرف برنامه ریزی برای حرکتی باشد که به واسطه ی آن، یک تغییر کیفی و اساسی در شرایط حاکم بر کشور به وجود آید و چشم انداز روشنی برای آینده ی میهن مان ترسیم شود. اما به گونه ای پرسش برانگیزاین فراخوان مردم را برای روز 25 بهمن دعوت به «راهپیمایی سکوت» می کند!
• «راهپیمایی سکوت» در حالی که سناریو حمله به ایران به صورت روزشمار در آمده است؟
• «راهپیمایی سکوت» در زمانی که سایه ی قحطی و گرسنگی بر کشورمان سنگینی می کند؟
• «راهپیمایی سکوت» در موقعی که اقتصاد ایران ویران و می رود که میلیون ها نفر را از حداقل معیشتی محروم سازد؟
• «راهپیمایی سکوت» در شرایطی که بهترین زنان و مردان آزاد اندیش این میهن را در سیاهچال ها به بند کشیده اند؟
• «راهپیمایی سکوت» در وقتی که بر اساس آمارها هر چهار ساعت یک اعدام در زندان ها صورت می گیرد؟
• «راهپیمایی سکوت» در حالی که برای جاه طلبی های اتمی خویش، حکومت ضد مردمی می رود که ایران را یا یک جنگ اتمی مواجه سازد؟
آخر کجای این موارد که بر شمرده شد برای یک آدم خردمند ایده ی «راهپیمایی سکوت» را به عنوان راه حل مطرح می کند؟
آیا منظور شورای هماهنگی راه سبز امید این است که روز 25 بهمن یک تعداد افرادی باشیم که در پیاده روها میان عابرانی که به مغازه و خانه و سینما می روند قدم بزنیم و دم برنیاوریم و راءس ساعت هفت هم برگردیم خانه هایمان؟ خوب به فرض که چنین هم کردیم، بعد چه می شود؟ چه تاثیر و اثری دارد این حرکت؟ آیا این یک شوخی بیشتر است؟
هدر دادن توان محدودی که در جامعه برای کنشگری موجود است و سپردن معدود کنشگرانی که حاضرند به صحنه بیایند به دست باتوم ها و دوربین های شناسایی ماموران سرکوبگر، کار منصفانه ای نیست. چند بار باید مردم را با ذکر زمان و مکان مشخص تجمع اعتراضی به دام و تله ی نیروهای سرکوبگر رژیم بکشانیم و آنها را قربانی بازداشت و ضرب و شتم کنیم؟ مگر در طول دوسال و نیم گذشته غیر از این بوده است و مگر حاصلی هم جز تلفات و خسارت و استقرار ترس و سرخوردگی داشته است؟ چرا باید چند بار از یک راه برویم و فکر کنیم ما را به مقصدی متفاوت می رساند؟
ما بر این باوریم که اگر قرار است یک حرکت اعتراضی در 25 بهمن صورت گیرد باید، برعکس، مُهر سکوت بر لب نزند. باید به پیاده روهای فردوسی تا نواب محدود نشود و باید که خود را به پایان دادن در ساعت معینی مقید نسازد. یک حرکت موثرباید که در هر کجای شهر باشد، در هر ساعتی شروع و تا هر ساعتی که می تواند ادامه یابد، نباید سکوت کرد، باید فریاد خشم سر داد و هرگز و هرگز نباید تعرض و سرکوب نیروهای دشمن را بی جواب گذاشت، باید از خود دفاع کرد و بهترین دفاع هم تهاجم است. باید به ماموران و دستگاه سرکوب تاخت و آنها را تار و مار کرد تا هوس کتک زدن و شکم پاره کردن و چاقو کشی و دستگیری را به خود راه ندهند.
ما، ضمن سپردن تصمیم گیری نهایی به فرد فرد ایرانیان براساس عقل و اراده و اختیار خود، از همه ی کنشگران می خواهیم که در این شرایط و برای این روز، به عنوان یک فرصت و برای سایر اقدامات اعتراضی خود، دست به سازماندهی بزنند و به طور جمعی و هماهنگ عمل کنند. یک جمع عظیم از افراد پراکنده بسیار ضعیف تر از یک جمع محدود اما منسجم و سازمان یافته است. پس، از همین حالا به تشکیل گروه های چند نفره اقدام کنید و به صورت جمعی و هماهنگ به خیابان ها بروید. آماده باشید، مجهز باشید و در هر کجای شهر که می توانید تظاهرات را کلید بزنید و در صورتی که مورد تهاجم واقع شدید از خود دفاع کنید و نیروهای سرکوبگر و کلیه ی نیروها و تجهیزات دولتی را بخشی از هدف خود قرار دهید. با سکوت چیزی به دست نمی آید. آنها که می خواهند سکوت کنید می خواهند طوق بردگی را همچنان تحمل کنید. آنها که بردگی را نمی خواهند سکوت نمی کنند و بساط دشمن را به هم می ریزند.
آزادی پربهاست و هیچ ملتی بدون پرداختن این بها به آن دست نمی یابد. سازماندهی راه منطقی دست یابی به آزادی است.

سازمان خودرهاگران
12 بهمن 1390

]]>
https://khodrahagaran.org/fa/25-%d8%a8%d9%87%d9%85%d9%86-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%88-%da%a9%d9%86%d8%b4%d8%8c-%d9%86%d9%87-%d8%b1%d9%88%d8%b2-%d8%b3%da%a9%d9%88%d8%aa-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d9%81%d8%b9/feed/ 1
سازماندهی مبارزات کارگری https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d8%a7%d8%aa-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%db%8c/ Wed, 28 Dec 2011 04:53:53 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=8423 سازماندهی مبارزات کارگری

کاری از کمیته کارگری سازمان خودرهاگران

دی ماه 1390

 

  1. یکی از نمودهای قدرت اجتماعی این است که در آینده  در یک کارخانه، کارگران و کارکنان هستند که مدیریت را بر عهده دارند و تمام امور را اداره  می کنند.
  2. کارگران نمی توانند بلافاصله بعد از سرنگونی رژیم این کار را کنند. نیاز به زمان دارد تا فن مدیریت را بیاموزند. هم چنین وقت لازم است که این روش مدیریتی به طریق معقول در کارخانه مستقر شود.
  3. برای کسب تجربه ی مدیریتی برای آینده،  کارگران باید از همین حالا در پی تمرین کار جمعی و سازمان یافته باشند. یعنی فن مدیریت را اول برای دفاع از حقوق خود در مقابل یک رژیم ضد کارگری یاد بگیرند و تمرین کنند.
  4. گام مهم برای سازماندهی کارگری ایجاد تشکل های کارگری درکارگاه ها و کارخانه ها می باشد. این تشکل ها در مرحله ی اول به طور غیر علنی است. با دو نفر شروع می شود و به تدریج افزایش می یابد.
  5. این جمع های کارگری به تدریج سعی می کنند نفر سوم و چهارم و بیشتر را به خود ملحق کنند. آنها در کارگاه یا کارخانه، کارگران مستعد را شناسایی کرده و با آنها صحبت می کنند تا به جمع بپیوندند.
  6. جمع در میان خود به بحث و گفتگو می پردازند. موضوعات مختلف را مورد نظر قرار می دهند و در مورد آن همفکری و تصمیم گیری می کنند. براساس تصمیم گیری، تقسیم کار می کنند و به دنبال اجرای آن می روند.
  7. موضوعاتی که می تواند مورد بحث قرار گیرد:
    میزان دستمزدها
    شرایط امنیت کار
    بیمه برای کارگران
    بازنشستگی
    برخورداری از حق سندیکایی
  8. تجارب کارگری میان کارگران وجود دارد که می تواند منتقل شود. در این باره باید با کارگرانی که سابقه ی کارهای سندیکایی یا سازماندهی اعتصابات دارند تماس گرفت.
  9. وقتی موفق شدید چند نفری از کارگران را با خود همراه کنید به تدریج جمع خود را میان کارگران مطرح کرده و آنها را در قالب یک سندیکا یا تشکل کارگری سازماندهی کنید. یعنی برایشان بگویید که چه کار می خواهید کنید و چگونه می خواهید این کار را کنید.
  10. با پیوستن شمار قابل توجهی از کارگران به سندیکا یا تشکلی که به وجود آورده اید برای آن یکنام انتخاب کنید، از طریق انتخابات برای آن یکسخنگو برگزینید، هئیتمدیره آن را تعیین کنید و بعد به طور علنی فعالیت خود را آغاز کنید.
  11. سندیکا نماینده ی جمعی منافع کارگران است. سندیکا شکل سازمان یافته ی دفاع از حقوق کارگران است. سندیکا ابزار کار جمعی برای به دست آوردن و حفظ حقوق شماست.
  12. سعی کنید برای سندیکای خود عضو بگیرید. اعضا را سازماندهی کنید، تقسیم کار به وجود آورید. کارگران عضو را آموزش دهید. مبلغ کمی برای حق عضویت در سندیکا تعیین کنید و فعالیت خود را به طور منظم در سطح کارگاه یا کارخانه آغاز کنید.
  13. اگر کارفرما یا هر نهادی به تشکیل و فعالیت سندیکای شما اعتراض کرد یادآور شوید که حق داشتن تشکل های کارگری توسط سازمان جهانی کار به رسمیت شناخته شده است و ایران نیز جزو امضاء کنندگان پادمان و عضو رسمی این سازمان است.
  14. برای دفاع از حقوق خود در زمینه ی داشتن سندیکا ویا سایر مطالباتی که دارید می توانید از روش های مختلف مبارزه استفاده کنید. برای این منظور باید سعی کنید در میان کارگران کار توضیحی انجام دهید. به آنها آگاهی دهید و شجاعت آنها را برانگیزید تا کاری کنند.
  15. انواع روش های مبارزاتی که می توانید به کار گیرید:
    اعتصاب های کوتاه از قبل اعلام شده
    اعتصاب های بلند از قبل اعلام شده
    اعتصاب های کوتاه غافلگیرانه
    اعتصاب کامل نامحدود
    کندکردن کار
    واردکردن ضرر و از بین بردن بازدهی کار
    انواع و اقسام تجمعات و تظاهرات
  16. برای هر اعتصاب یا کنش دیگری باید از قبل برنامه ریزی و هماهنگی کنید. تقسیم کار کنید. نظر مثبت کارگران را جلب کنید. هر  کس بداند چه نقشی دارد. تصمیم گیری جمعی کنید. تیم های پشتیبانی و تبلیغاتی و مذاکره کننده تشکیل دهید.
  17. برای موفقیت در یک اعتصاب باید بدانید:
    چگونه شروع می کنید.
    چگونه ادامه می دهید.
    چگونه به پایان می برید.
    سناریوهای مختلف را پیش بینی کنید و برای آن کسب آمادگی کنید.
  18. باید پیش بینی کنید که در مقابل هر حرکت شما ممکن است با تهدید، اخراج، سرکوب، دستگیری و زندان مواجه شوید. در هر یک از این موارد چگونه باید رفتار کرد. انتظار همه ی این برخوردها را داشته باشید و برای آن برنامه ریزی کنید.
  19. تا آن جا که ممکن است بیشترین تعداد کارگران واحدی را که در آن فعالیت می کنید با خود همراه کنید. اما علاوه بر آن تلاش کنید که با کارگران متشکل سایر کارخانه ها و کارگاه ها نیز در تماس باشید و با هم دست به هماهنگی بزنید.
  20. از کارهای تکی و پراکنده فایده ای به دست نمی آورید. کار را حساب شده، با برنامه و به صورت پی گیر دنبال کنید. یعنی وقتی یک اعتراض را شروع می کنید پیش بینی کنید که فردا چه می کنید، پس فردا چه باید کرد و همین طور تا حرکت به ثمر برسد.
  21. به طور مثال در طول سال گذشته دو مورد اعتراضات كارگران نساجی مازندران در قائمشهر و اعتراض كارگران لوله سازی اهواز با موفقیت روبرو بود. چرا؟ چون پی گیر شدند و موضوع را رها نکردند تا به نتیجه رسید.  اعتراض کارگری باید تداوم و سازماندهی داشته باشد.
  22. با تماس مداوم با فعالان کارگری و تشکل های کارگری در پی آن باشید که یک جریان هماهنگ و سراسری کارگری را شکل دهید. نخست در حوزه ی کاری یا منطقه ی خود، بعد در سطح استانی و درنهایت در حد کشوری.
  23. برای مطالب بیشتر درباره ی مبارزات کارگری به وبسایت زیر مراجعه کنید و با ما نیز در تماس باشید:
    www.sazmandehi.org
    tamas@khodrahagaran.org
    Tel: 1-213-221-1340
]]>
برای هر اعتصاب یا کنش دیگری باید از قبل برنامه ریزی و هماهنگی کنید. https://khodrahagaran.org/fa/%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%87%d8%b1-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%a8-%db%8c%d8%a7-%da%a9%d9%86%d8%b4-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d9%82%d8%a8%d9%84/ Tue, 27 Dec 2011 05:04:04 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=8351

برای هر اعتصاب یا کنش دیگری باید از قبل برنامه ریزی و هماهنگی کنید. تقسیم کار کنید. نظر مثبت کارگران را جلب کنید. هر  کس بداند چه نقشی دارد. تصمیم گیری جمعی کنید. تیم های پشتیبانی و تبلیغاتی و مذاکره کننده تشکیل دهید.

 

 

 

]]>
چگونه باید با نیروهای سرکوبگر در تظاهرات خیابانی برخورد کرد؟ https://khodrahagaran.org/fa/%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%a7-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d8%b1%da%a9%d9%88%d8%a8%da%af%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%b8%d8%a7%d9%87%d8%b1/ Tue, 22 Nov 2011 08:02:00 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=7684

چگونه باید با نیروهای سرکوبگر در تظاهرات خیابانی برخورد کرد؟
تا زمانی که مردم در مقابل نیروهای سرکوبگر به صورت پراکنده و توده وار باشند مورد سرکوب قرار می گیرند. چون نیروهای سرکوبگر سازمان یافته هستند و مردم نیستند. پس اولین کار این است که به صورت سازمان یافته با نیروهای سرکوبگر برخورد کرد. یعنی به محض حضور در خیابان و قرار گرفتن در مقابل نیروهای سرکوبگر باید آرایش گرفت. تظاهر کنندگان باید به گروه های کوچک و نزدیک به هم تقسیم شوند. هیچ فردی نباید تنها بیافتد. هیچ کس نباید فقط به فکر خود باشد. افراد باید هوای همدیگر را داشته باشند. با هم تماس بصری و هماهنگی داشته باشند. هدف باید این باشد که جمعیت در قالب جمع های کوچک، نیروهای دشمن را به این سوی و آن سوی بکشاند، آرایش آن را به هم زند و بتواند با پراکنده ساختن آنها فرصت مناسب را برای هجوم به این نیروها را بیابد. باید سریع و حساب شده عمل کرد و نگذاشت که نیروهای سرکوبگر در یک محل تجمع کرده و آرایش بگیرند. بهترین دفاع حمله است. باید به محض حضور دشمن در صحنه در صدد آن برآمد که قدرت آرایش گرفتن و مانور را از آن گرفت و به آن ضربه زد تا فراری شوند. بدترین کار ایستادن و انتظار کشیدن است. این یعنی ابتکار را به دست دشمن دادن. باید ابتکار عمل در دست مردم باشد. سازماندهی، سرعت و شجاعت لازم است

 

 

]]>
خودرهاگران: آموزش آرایش دفاعی در تظاهرات خیابانی https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d8%a7%d9%88%d9%84%db%8c%d9%87-%db%8c-%d8%aa%d8%b8%d8%a7%d9%87%d8%b1%d8%a7%d8%aa/ Fri, 18 Nov 2011 09:04:46 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=7522
  • جنبش سال 88 تجارب ارزشمندی را در زمینه ی تظاهرات خیابانی به ما آموخت. این بار باید با اتکاء به آن تجارب بیرون آمد. تکرار اشتباهات گذشته دلیلی ندارد. برای این منظور باید بدانیم که حضور در خیابان در تحت یک حکومت جنایتگر به معنای خود را در مقابل گلوله های دشمن قرار دادن نیست. به معنی آماده سرکوب شدن نیست.
  • حضور جمعی در خیابان باید توام با برنامه ریزی و سازماندهی باشد. مردم باید خود را برای دفاع از خویش آماده کرده باشند. برای این منظور نیز آموزش و تجهیز از ضروریات است. نیروهای معترض باید بدانند که چگونه می خواهند از جان خویش دفاع کنند.
  • یکی از اصول اولیه ی تظاهرات خیابانی وجود یک نیروی عهده دار امنیت تظاهر کنندگان است. هرگز نباید بی حساب و کتاب و به صورت شانس و اقبال به صحنه رفت. بلافاصله پس از حضور حداقل جمعیت نیروهای کنشگر باید یک عده ای را برای حفاظت از جمعیت سازماندهی کنند.
  • نیروی حفاظت آن بخش از تظاهرکنندگان هستند که آموزش دیده اند، مجهزند و آماده اند که آن چه را لازم است برای دفاع از جان مردم انجام دهند. آنها با هم هماهنگ هستند و هر جا لازم باشد همدیگر را پیدا کرده و در کنار هم قرار می گیرند تا از جان تظاهر کنندگان حمایت کنند.
  • نیروی حفاظت کننده از مسئولیت هماهنگی برخوردار است که در چهار طرف تظاهرات حضور دارند. هر طرف (چپ، راست، عقب و جلو) یک و در صورت بزرگی تظاهرات چندین مسول هماهنگ کننده دارد. افراد نیروهای حفاظت زیر نظر این هماهنگ کننده ها عمل می کنند.
  • در زمان های درگیری می بایست نیروی حفاظت کننده لایه اصلی روبرو شونده با نیروهای سرکوبگر باشد تا این نیروها نتوانند به بدنه ی تظاهر کنندگان دست پیدا کنند. از هر طرف که تظاهر کنندگان مورد حمله واقع شوند، نیروهای حفاظت آن طرف شروع به دفاع می کنند. نیروهای حفاظت طرف های دیگر اگر امکان داشت به یاری آنها می آیند.
  • بدیهی است که در هنگام بروز درگیری میان نیروی حفاظت و سرکوبگران مردم نیز فعال می شوند و حمایت از نیروی حفاظت و حمله به نیروهای سرکوبگر می پردازند. در این هنگام کار نیروی حفاظت عبارت است از هدایتگری مردم برای یک حمله ی دفاعی موفق.
  • نیروهای حفاظت باید در بین خود کدهایی را به عنوان رمز داشته باشند که بیانگر کارهایی باشد که قرار است انجام شود:حمله، عقب نشینی، دفاع مطلق، دفاع تاکتیکی و غیره
  • در زبان کد شده وقتی دستور حمله می رسد نیروی حفاظت باید برای حفظ جان تظاهرکنندگان به هم زدن آرایش دشمن به جای آن که منتظر شود به او حمله شود، خود حمله را آغاز کند و به سوی نیروهای سرکوبگر برود. منتظر شدن خطاست. وقتی دستور عقب نشینی می رسد نیروهای حفاظت باید فاصله ی خود را با مردم حفظ کرده و به تدریج از ماموران سرکوب گر فاصله ی خود را زیاد کنند، بدون آن که فرار کنند یا حالت ترک صحنه را داشته باشند. دفاع مطلق یعنی که اوضاع در درون جمعیت تظاهر کننده طوری است که نباید مورد تماس و حمله ماموران سرکوبگر قرار گیرد، لذا حلقه ی دفاعی، یعنی همان نیروی حفاظت کننده باید تا سفت و سخت در مقابل سرکوبگران بایستد و اجازه دستیابی آنها به جمعیت تظاهر کننده را ندهد. دفاع تاکتیکی یعنی این که نیروی حفاظتی به صورت متناوب با روش هایی مانند هجوم محدود، عقب نشینی محدود، برگشت دوباره، پراکنده سازی جنگ روانی قوای سرکوبگر را به صورت آشفته و پراکنده در می آورد و کارآیی را از آنها سلب می کند.
  • کمیته نافرمانی سازمان خودرهاگران در راستای درس گیری از تجارب گدشته به همه ی کنشگران سفارش می کند که این آموزش ها را برای آینده فراگیرند. شرایط طوری است که ضرورت دانستن این نکات بسیار ضروری است. ما به سهم خود این آموزش ها را از طریق اینترنت و رادیو اتحاد در اختیار شما می گذاریم.
  • ]]>
    خودرهاگران: سازماندهی یعنی کار منظم و هدفمند جمعی https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%86%d8%b8%d9%85-%d9%88-%d9%87/ Tue, 11 Oct 2011 05:22:59 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=6913
  • برای سازماندهی از خود و دوستان و آشنایمان شروع کنیم. کار جمعی با دو نفر آغاز می شود و به تدریج با رعایت مسائل امنیتی بیشتر می شود.
  • سازماندهی یعنی کار منظم و هدفمند جمعی. وقتی چند نفر هستیم و می دانیم که می خواهیم چه کنیم در حال انجام کار سازمان یافته هستیم.
  • اگر هر یک در محله و دانشگاه و اداره و کارخانه ی خود اقدام به کار جمعی کنیم پایه های سازماندهی اجتماعی شکل می گیرد. باید از آن جا که هستیم و با آنان که هر روز سروکار داریم شروع کنیم.
  • انتظار نداشته باشیم از همان ابتدای کار تمام کسانی که کار جمعی می کنند همدیگر را پیدا کنند و به هم وصل باشند. این کار به صورت تدریجی انجام می شود. وظیفه ی نخست هر یک از ما ایجاد یک جمع چند نفره در محل کار و زندگیمان است.
  • دهها میلیون معترض فاقد سازماندهی جمعی جایی نمی رسند، اما چند ده هزار نیروی دارای سازماندهی و هماهنگی می توانند یک رژیم را پایین بکشند.
  • سازمان خودرهاگران از همه کنشگران داخل کشور می خواهد که در محله، دانشگاه، کارخانه، اداره و یا مدرسه اقدام به ایجاد جمع های چند نفره برای کارهای جمعی و مبارزاتی کنند. کافیست که بتوانیم از خود و یک نفر دیگر شروع کنیم و به تدریج با رعایت نکات امنیتی فعالیت جمعی خود را گسترش دهیم. مهم آغاز کار است.
  • ]]>
    خودرهاگران: صداقت یعنی تطابق گفتار و عمل https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b5%d8%af%d8%a7%d9%82%d8%aa-%db%8c%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%b7%d8%a7%d8%a8%d9%82-%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1-%d9%88-%d8%b9%d9%85/ Fri, 30 Sep 2011 05:38:43 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=6789  

    1. گسترش عنصر صداقت در اپوزیسیون یک ضرورت امروز و فردای کشورمان است.
    2. صداقت یعنی تطابق گفتار و عمل. عنصری که هرگز مطلق نیست اما یگانه راهنما و شاخص برای قضاوت در مورد عملکرد افراد و تشکل ها خواهد بود.
    3. صداقت یا همان تطابق حرف و عمل فقط یک موضوع اخلاقی نیست، یک شاخص کیفی و فنی است برای هر تشکلی تا بداند آیا در مسیر منطقی خود حرکت می کند یا خیر.
    4. در قضاوت بر خود و دیگران ایده های از قبل شکل گرفته را کنار بگذاریم، یک شاخص را به طور دقیق و فنی بکار بندیم: آیا در این جریان سیاسی هماهنگی نسبی و نه هرگز مطلق، اما کافی، میان گفتار و عمل وجود دارد یا خیر.
    5. وقتی قضاوت های ما بر اساس سنجش دقیق تناسب حرف و عمل باشد از پیشداوری ها رها می شویم و به سوی قضاوت منصفانه و عینی پیش می رویم.
    6. دقت داشته باشیم، ممکن است که در نوعی بن بست سیاسی به سر بریم. اما علت این بن بست به طور لزوم سیاسی نیست، ریشه ها و دلایل می تواند فرهنگی باشد. از جمله این که در مورد افراد و سازمان های سیاسی بر چه اساسی قضاوت می کنیم: احساسات و یا سنجش عینی هماهنگی حرف و عمل.
    7. سازمان خودرهاگران از کلیه ی ایرانیان علاقمند به سرنوشت خود و ایران می خواهد که اسیر تصورات گذشته ی خویش از سازمان های سیاسی و فعالیت سیاسی نباشند. بلکه با نگاهی نو و بر اساس قضاوتی عینی به آنها نگاه کنند. یک شاخص می تواند بسیار مفید باشد: آیا میان آن چه این سازمان می گوید و آن چه می کند هماهنگی و توازنی وجود دارد یا خیر. اگر بلی باید رفت و آن را تقویت کرد. نگذاریم که ترس های گذشته بر حال و آینده ی ما تاریکی افکند.
    ]]>
    خودرهاگران: جوانان ایرانی در پی سازماندهی باشید https://khodrahagaran.org/fa/%d8%ae%d9%88%d8%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%be%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86/ Wed, 31 Aug 2011 09:25:53 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=6449
  • جوانان ایرانی در پی سازماندهی باشید. از طریق کار جمعی سازمان یافته می توان این رژیم را پایین کشید.
  • برای سازماندهی کافیست که در محل زندگی یا کار و یا تحصیل خود حداقل یک نفر دیگر را پیدا کنید که با او بتوانید کار جمعی انجام دهید.
  • شرکت سازمان یافته در تظاهرات سبب می شود هوای همدیگر را داشته باشیم، تک نیافتیم و قدرت بیشتری را به صورت جمعی داشته باشیم.
  • زمانی که فعالیت سازمان یافته می کنیم یعنی میان ما تقسیم کار وجود دارد. یعنی می دانیم که چه می خواهیم کنیم. هدف داریم. راه مشخص است، وظایف تعیین شده است.
  • جمع های کوچک سازمان یافته می توانند در صحنه ی مبارزه همدیگر را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهند و با قدری هماهنگی دست به کارهایی بزرگ بزنند.
  • کمیته نافرمانی سازمان خودرهاگران از همه جوانان داخل کشور که علاقمند به دیدن آموزش های سازماندهی هستند می خواهد که با مراجعه به سایت زیر مطالب لازم را در این زمینه بیابند و در صورت نیاز به مطالبی دیگر با ما تماس بگیرند: www.sazmandehi.org
  • ]]>
    رهایی ما در پایبندی به اخلاق است https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%85%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a8%d9%86%d8%af%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/ Sat, 13 Aug 2011 03:00:13 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=6255 رهایی ما در پایبندی به اخلاق است

    از سری بحث های نظری

    دفتر تولید سازمان خودرهاگران

    دلایل فراوانی برای عدم موفقیت آن چه «اپوزیسیون» نامیده می شود ذکر شده است. یکی از مهمترین آنها، که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته، موضوع «اخلاق مداری» است. به نظر می رسد که نبود پایبندی جدی به ارزش های اخلاقی سبب بروز رفتارهایی از جانب فعالان سیاسی شده است که حاصل آن بی اعتنایی کنشگران سیاسی به یکدیگر از یکسو و بی اعتمادی مردم به تشکل های سیاسی از جانب دیگر باشد.

    نبود یک خط اخلاقی روشن سبب شده است که بسیاری از جریان های اپوزیسیون (مانند حزب توده و یا اکثریت) به خود اجازه دهند که در طول سه دهه ی گذشته به هر خس و خاشاکی دست زنند تا بتوانند بقای سیاسی خود را حفظ کنند. در ابتدای انقلاب تقاضای تجهیز سپاه به سلاح سنگین می کردند، بی توجه به آن که این سپاه زیر نظر کدام فرماندهی قرار می گیرد، بعد که سرکوب آغاز شد به خیال خام جان به در بردن، با رژیم در سرکوب رقبای سیاسی خویش همدست شدند، وقتی نوبت به خودشان رسید به خارج از کشور آمدند و چون هرگز شهامت عذرخواهی و بازشناسی خطاهای پرهزینه ی خویش را نداشتند به تخطئه و مغلطه مشغول شدند. هر از گاهی هم که نسیمی از درون نظام حاکم وزیدن گرفت بادبان تشکل بی سمت و سوی خود را با آن تنظیم کردند و به جان جریان هایی در اپوزیسیون افتادند که خواهان براندازی کل نظام بودند.

    تمامی این خطاها نمی تواند ناشی از اشتباه در محاسبه ی سیاسی باشد، یک سازمان یک یا دو بار اشتباه می کند نه دهها بار، نه در طول سی سال. علت دوام خطاگری این جریانات پس نمی تواند عدم درک موقعیت سیاسی باشد. علت را باید در غیبت یک قطب نمای اخلاقی دید که به این جریانات، یا بهتر بگوییم به افرادی که در راس این جریانات هستند، اجازه نمی دهد تا مسیر درست را تشخیص دهند. آنها آگاهانه و برای حفظ موقعیت خویش حاضرند که واقعیت های بزرگ را کوچک ورخدادهای کوچک را بزرگ جلوه دهند. حاضرند توهمات را دامن بزنند و چشم بر آن چه به طور واقعی در مقابلشان است ببندند تا خط و مسیر تشکل خود را به پیش برند. هر چند که می بینیم بعد از سی و اندی سال تلاش، منشاء کمترین اثری در جامعه ی نیازمند به تحول ایران نیستند.

    این مثال ها که شوربختانه کم هم یافت نمی شود ما را به این نکته ی زیربنایی رهنمون می سازد: تا اخلاق مداری نباشد سیاستمداری جز خیانت و خرابکاری نیست. در نبود اخلاق، سیاست ابزار کثیفی است در دست یک اقلیت برای حاکم شدن بر سرنوشت یک اکثریت. مگر می شود شفاف نبود و اعتماد برانگیخت؟ مگر می شود راستگو نبود و انتظار باور از دیگران داشت؟ مگر می شود صداقت به خرج نداد و یار و همیار پیدا کرد؟ مگر می شود که واقع گرا نبود و واقعیت را تغییر داد؟

    ضربه ی تاریخی خمینی و اعوان و انصار وی به اعتماد جمعی اکثریت مردم ایران در فردای پیروزی انقلاب 57 اثرات درازمدت خود را هنوز هم نشان می دهد. نبود اعتماد مردم به سیاسی کاران مشهود است. اما از این سو نیز سیاسیون ما تلاش خاصی برای ترمیم این تخریب و بازسازی بنای اعتماد مردم صورت ندادند. آن چه کردند به شکلی و به نوعی و در حدی بازتولید همان روش های خمینی صفتانه بود: یعنی دروغ، یعنی اغراق گویی، افراط و تفریط، عدم شفافیت و بی اعتنایی و بی احترامی به دیگران.

    حاصل این برخورد غیر اخلاقی با پدیده ی سیاست این شده است که هم اکنون بسیاری از ایرانیانی که نسبت به سرنوشت کشور خود علاقمند هستند و مایل به انجام کاری نیز می باشند نمی توانند بستر مناسبی برای کار در درون اپوزیسیون پیدا کنند. نه به این خاطر که این بستر موجود نیست، زیرا که اعتماد لازم برای روی آوردن به سوی آن موجود نیست. و اینک این سوال مطرح می شود که چه باید کرد. برای بازسازی اعتماد از دست رفته، اپوزیسیون، یا به زبان روشن تر فعالان و تشکل های سیاسی، چه باید کنند؟

    به نظر می رسد که در این مسیر یک راه حل ساده موجود است: اخلاق مداری. یعنی تعهد عملی به ارزش های اخلاقی. یعنی صادق بودن، شفاف عمل کردن، راست گفتن، درستکار بودن و در یک کلام پایبند مسیری که خرد و ارزش های اخلاقی حکم می کند حرکت کردن. از آن سوی، تعهد اخلاقی یعنی دروغ نگفتن، یعنی حقیقت را قربانی مصلحت نکردن، یعنی زیر دوستی ها و تعهدهای خود نزدن، یعنی ترس از بیان حقیقت ها نداشتن.

    تنها در سایه ی ایجاد یک اپوزیسیون اخلاق مدار است که می توان یخ ها را آب کرد، توده ها را به اعتمادی آگاهانه و قابل وارسی دعوت کرد و در عمل نشان داد که برای رفتن به سوی هدف متعالی راه نیز باید تعالی بخش باشد. به این معنی که نمی توان وعده ی جامعه ی دمکراتیک، آزاد و مبتنی بر عدالت و برابری در مقابل قانون داد و در عین حال، برای دستیابی به آن دروغ گفت و حقه بازی کرد و فریب داد. این تضاد و تناقض میان هدف عالی و راه ناصادقانه راز عدم موفقیت بسیاری از جریان های سیاسی در سه دهه ی گذشته است.

    سازمان خودرهاگران به عنوان یک تشکل فرهنگی و سیاسی بر این باورست که اگر قرار باشد موفقیتی در صحنه ی سیاسی ایران نصیب او شود این نمی تواند باشد مگر با تکیه بر عنصر اخلاق. مگر بر پایه ی اخلاق مداری. و این نه در حرف و گفتار و نوشتار، که این ساده ترین بخش آن است، بلکه در عمل و در کار، که بسیار دشوار اما حیاتی است. ما کامیابی خویش را فقط در صورتی قابل تحقق می دانیم که با خود و با همیاران و با مردم صادق باشیم، دروغ نگوییم، اغراق نکنیم، شفاف باشیم، به دیگری احترام بگذاریم و نقد و انتقاد سالم را پذیرا باشیم.

    بدیهی است که اگر بتوانیم اخلاق مداری را در درون اپوزیسیون ایرانی رواج دهیم به تدریج این فکر باطل که «سیاست پدر و مادر ندارد» رنگ می بازد و تبدیل به این اندیشه صحیح می شود که «سیاست پدر و مادر دارد»، که سیاست بدون پدر و مادر هیچ ارزشی ندارد و فقط یک تلاش ضد انسانی است برای کسب و حفظ و گسترش قدرت.

    ما به عنوان یک تشکل انسان مدار بر این باوریم که هر کنش سیاسی باید در جهت زمینه سازی برای اعتلای مادی و روانی انسانی باشد. در جهت هر چه بهتر شدن شرایط زیست جسمی و ورحی انسان. این تلاش باید در مسیر رعایت حال طبیعت و سایر موجودات زنده ی در محیط طبیعی باشد. انسان در هماهنگی با طبیعت می تواند طعم خوشبختی را بچشد. ما خوشبختی را به طور جمعی قابل تعریف نمی دانیم و بر این باور هستیم که هر انسانی باید اختیار تعریف خویش از خوشبختی و تعیین شاخص های آن را داشته باشد. این اختیار در بستری از انسان دوستی، همنوع دوستی، طبیعت دوستی و اخلاق مبتنی بر آنها ساخته و پرداخته می شود. دستیابی به دنیایی که انسان ها در آن به حداکثر اختیار دست یافته اند نمی تواند میسر شود مگر آن که اصالت راه و تلاش رعایت شود. اخلاق، ابزار حفظ اصالت تلاشی است که برای ساختن جامعه ی ایده آل به خرج می دهیم.

    ما براین واقعیت آگاه هستیم که هر یک از ما ضعف های خود را دارد. این مسیر که در بالا ترسیم شد، یعنی پایبندی عملی به اخلاق در راه دستیابی به جامعه ی ایده آل، نه آسان است و نه ساده، دشوار است و پیچیده. اما یک قطب نما به ما یاری بسیار می دهد. صادق بودن با خود، دروغ به خود نگفتن و حفظ اصالت خویش. این به معنای داشتن شاخص اخلاقی در درون خویش است نه در بیرون خود. به همین دلیل نیز مذهب نمی تواند شاخص اخلاق مداری خوبی باشد. قطب نمای فرد برای تشخیص راه درست باید در درون ذهن قرار داشته باشد تا با اتکاء بر آن، بی نیاز از عنصر بیرونی وابسته ساز، فرد، مستقل و خودکفا، در جهتی که باید حرکت کند. جهتی که خوشبختی انسان ها را، همه انسان ها را، آسانتر و امکان پذیرتر می سازد.

    به عنوان نتیجه گیری ذکر می کنیم که ما در خودرهاگران به رهایی خویش از بند آن چه ما را از پایبندی عملی به اخلاق دور می کند فکر می کنیم. خودرهایی به معنای خلاص شدن از ضرورت هایی است که ما را به زیر پا گذاشتن ارزش های اخلاقی فرا می خواند. انسان خودرها از بند ضرورت های درونی برای دروغ گفتن و بد کردن رها شده است و با قدرتی که این درون-رهایی در او ایجاد کرده است می تواند به رهایی از زنجیرهای بیرونی خود اقدام کند. پس، اخلاق نه فقط ابزار رهایی فردی که لازمه ی رهایی جمعی نیز می باشد. با اتکاء به آن نه فقط کنش فردی ما بلکه کنش اجتماعی ما نیز می تواند در مسیری حرکت کند که جامعه ی انسانی به معنای اصیل کلمه به عنوان مقصد آن ممکن و پیاده شدنی است. در یک کلام، رهایی ما در گرو پایبندی به اخلاق است.#

    ]]>
    مصداق همکاری در اپوزیسیون https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%b5%d8%af%d8%a7%d9%82-%d9%87%d9%85%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%be%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b3%db%8c%d9%88%d9%86/ https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%b5%d8%af%d8%a7%d9%82-%d9%87%d9%85%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%be%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b3%db%8c%d9%88%d9%86/#comments Sat, 09 Jul 2011 05:24:11 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=5979 مصداق همکاری در اپوزیسیون

    نوشته ای براساس حضور در دومین همایش اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران

    کامران. م . عضو سازمان خودرهاگران و عضو ناظر در همایش

     

    به عنوان یکی از اعضای سازمان خودرهاگران که به عنوان عضو ناظر در همایش فوق شرکت جستم پیوسته به این پرسش که ذهن بسیاری از هموطنان را به خود مشغول کرده است فکر می کنم: چرا “اپوزیسیون” باهم متحد نمی‌شود؟  افراد، سازمان ها، و گروه ها  هر یک، بنا بر جایگاه خود، پاسخی برای این پرسش ارائه داده اند، چه به صورت نظری و چه به صورت عملی‌. با وجود فعالیت‌های صادقانه، این آرزو تا به حال به موفقیت نیانجامیده است. در ورای دلایلی که برای این ناکامی مطرح شده، از جمله علت های فرهنگی مانند عدم بلوغ دمکراتیک، سوالی اصلی‌ اینست که آیا چنین “اتّحادی” در شرایط فعلی‌ امکان پذیر است؟ اگر بلی، به چه شکل؟ آنچه مسلم است این که اتحاد مدل سال ۱۳۵۷ امروز نه امکان دارد و نه مورد پذیرش خرد جمعی آزدیخواهان است. زیرا که آن مدل، اختیار تام و مسئولیت را در کف یک یا چند تن‌ می گذارد که نه خردمندانه است و نه منطبق بر اصول دمکراتیک و مردم سالاری. پس چه الگویی می تواند به خواسته‌های مردم در یک همکاری جمعی و فراگیر مادیت ببخشد؟ آنچه که عملی‌ به نظر می‌رسد همکاری و همگامی در کارهاست و پرهیز از یکی شدن فکری و محتوایی است.

    سوالی که از صاحب نظران سیاسی و نظریه پردازان واقعی‌ آزدیخواهی می شود اینست که چطور می شود، با حفظ چهار چوب های فکری فردی و سازمانی گوناگون، در یک جمع به همیاری و همکاری پرداخت. پاسخ، به زعم من و یارانم در خودرهاگران، داشتن یک قطب نمای روشمند است که بر دو اصل انسانیت و خرد گرایی استوار است. در این نگرش، منافع فردی و گروهی پایین تر از هدف گروهی که در نهایت حفظ جان و منزلت انسان ایرانی‌ است قرار می گیرد.

    خردگرایی ایجاب می کند که در ورای این هدف کلی، به طور مشخص روی طرح های معینی عمل کنیم. در این راستا ایدئولوژی هر فردی در جایگاه خویش محترم است ولی‌ تمرکز بر روی تحقق طرح هاست. مصداق این گونه فعالیت‌های جدید در عرصه ی اپوزیسیون را نمی توان مشاهده کرد مگر با مشارکت اجتماعی و تمرین دموکراسی. بی‌شک این گونه رویکرد جدید نیاز به نگرش و بینش جدیدی دارد که تحول در رفتار و عادتهای ما را بدنبال خواهد داشت.

    مصداق عینی:

    ما شاهد نمونه‌ای از این گونه همکاری‌ها در “دومین همایش اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی درایران “، که در روزهای دوم و سوم جولای در اورنج کانتی کالیفرنیا برگزار شد، بودیم. این همایش با حضور جمعی از ایرانیان هوادار دموکراسی و حقوق بشر که انجمن‌های محلی خود را در شهرهای نیویورک، شیکاگو، آتلانتا، فرزنو، سن فرانسیسکو، مونترال، دالاس و اروین نمایندگی می کردند برگزار شد. حاضران ضمن  گفتگوی آزاد پیرامون چشم انداز جنبش مردم ایران، نقش سکولار دموکرات‌ها و اهمیت اتحاد آنان را مورد بحث و بر رسی‌ قرار دادند.

    در این همایش سخنرانی دکتر محمد امینی در مورد اهمیت تاریخی مبارزات مردمی و دکتر کورش عرفانی در مورد اهمیت سازماندهی در بطن جامعه آغازگر بحث هایی در مورد وظیفهِ نیروهای آزادیخواه بود.

    در این نشست وجود فضایی آزاد، دمکراتیک، اخلاق گرا، و صمیمی‌ چشمگیر بود. نمایندگان توانستند خواسته‌های انجمنهای خود را ابراز و در مورد آنها به طور جمعی به تصمیم گیری بپردازند. آن چه که غایب بود سازمان گرایی، ایدئولوژی گرایی، منیّت، خودمداری، فردگرایی، و فردستایی بود؛ بجای آن، احترام به حقوق شهروندی و دمکراتیک باشندگان بود و شکیبایی. در انتهای این نشست، کمیته ی اجرایی با رای نمایندگان شهر‌های مختلف برای مدت یک سال انتخاب شد که مسئولیت هماهنگی کاری این گروه اجتماعی ‌سیاسی را بر عهده دارد.

    برای من آنچه که در این نشست حائز اهمیت و متفاوت از نشستهای مشابه بود دعوت و حضور کسانی که عضور اتحاد نبودند، مانند من و برخی از دوستان از سازمان خودرهاگران و نیز شخصیت‌های اجتماعی و روزنامه نگاران مستقل در کنار دیگر نمایندگان محلی “اتحاد سکولار دمکرات ها “برای گسترش همکاری‌های آتی این دو گرایش اجتماعی-‌سیاسی در عمل بود. این همکاری‌ها که با چند اکسیون و جلسات مشترک بحث و گفتگو در چند ماه اخیر آغاز شده است به طرح ریزی راهکار‌های مشترک در زمینه تولید مطالب نظری، آگاهی‌ رسانی، و ارتباط هرچه بیشتر با شبکه‌های اجتماعی درون کشور و گسترش آنها مّد نظر قرار گرفت.
    آیا برای حصول آرزوی همبستگی‌ اپوزیسیون واقعی‌ راهی‌ بهتر از سازمان یابی‌ از پائین و همیاری و همسازی در عمل برای اعتماد سازی وجود دارد؟ از خود بپرسیم چگونه می توان این گونه همسازی‌ها را با استفاده از خرد جمعی گسترش داد؟

    جا دارد که برگزاری این همایش موفق را که نمودی از کار شهروندی و سازمان یابی قدرت اجتماعی ایرانیان خارج از کشور است به دست اندارکاران این جریان تبریک گفته و آرزو کنیم که در سایه همیاری این الگوی موفق به تدریج و با برنامه ریزی هدفمند به سوی داخل کشور حرکت کند.

     

    ——-

    اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی درایران  www.IranMa.org

    سازمان خودرهاگران  www.KhodRahagaran.org

     

     

     

    ]]>
    https://khodrahagaran.org/fa/%d9%85%d8%b5%d8%af%d8%a7%d9%82-%d9%87%d9%85%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%be%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b3%db%8c%d9%88%d9%86/feed/ 1
    راهنمای سازماندهی کنشگران در داخل https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d8%a7%d8%ae%d9%84/ https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d8%a7%d8%ae%d9%84/#comments Fri, 20 Aug 2010 08:36:18 +0000 http://khodrahagaran.org/fa/?p=2542 راهنمای سازماندهی کنشگران در داخل

    سازمان خودرهاگران

    داده های این جزوه جنبه ی آموزشی دارد و نه جنبه ی اجرایی مرداد 1388

    PDF: Organizing-1-3

    در ادبیات سازماندهی واژه ها به طرق گوناگون و با معناهای متفاوت به کار گرفته می شوند. از این رو برای رفع هر گونه ابهامی ما واژه ها را این گونه تعریف می کنیم:

    1)            کنشگر: فردی است که برای پیشبرد مبارزه تلاش می کند.

    2)            کار جمعی: کاری که در آن حداقل دو نفر با هم همکاری می کنند.

    3)            تیم: جمعی که در مسیر مبارزه یک کار عملی (عملیاتی) را پیاده می کند.

    4)            گروه (هسته): جمعی که برای کارهای نظری و عملی – و نه به طور لزوم عملیاتی – تشکیل و با هم همکاری می کنند.

    5)            انجمن: جمعی که فقط برای کار نظری و فرهنگی تشکیل می شود.

    6)            شبکه: مجموعه ای از واحدها که باهم در ارتباط مسقیم یا غیر مستقیم بوده و برای یک منظور کمابیش مشترک عمل می کنند

    7)            واحد: نام عمومی برای هر یک از اجزاء شبکه.

    8)            مدیریت: هماهنگی برای هدایت یک مجموعه به سوی تامین منظورش.

    9)            فرماندهی: مدیریت در موارد عملیاتی. (موارد عملیاتی مواردی هستند که در آن کنشگران با برنامه ریزی به تهاجم علیه دستگاه حاکمیت اقدام می کنند.)

    10)    رهبری: مدیریت مجموعه ی مجموعه ها.

    در متن پایین هرکجا از این واژه ها استفاده شده است این تعاریف باید مد نظر قرار گیرد، هرچند که ممکن است در مواردی تشخیص و تمایز آسان نباشد.

    مقدمه:

    هیچ مبارزه ای بدون سازماندهی پیش نمی رود. سازماندهی یعنی کار منظم جمعی. کار منظم یعنی کاری که در آن، نقش ها، وظایف و کارها تعریف شده است. هر جمعی که سازماندهی شده باشد می تواند به سوی اهداف خود حرکت کرده و موفق شود. هر جمع فاقد سازماندهی با شکست مواجه خواهد شد.

    مبارزه ی مردم ایران که از خرداد 88 روند شتاب زده ای به خود گرفت نیاز دارد به سازماندهی نیروهای کنشگر. یعنی نیروهایی که می خواهند برای پیشبرد مبارزه فعالیت کنند. این سازماندهی در سه سطح قابل شناسایی است:

    1) سازماندهی در سطح پایین برای بستر سازی مبارزات

    2) سازماندهی در سطح میانی برای فعال سازی مبارزات

    3) سازماندهی در سطح خاص برای جهت دهی به مبارزات

    سازماندهی در سطح پایین به تلاش منظم برای بیدارسازی، روشنگری و آگاه سازی اکثریت باز می گردد که نیاز به تحول فکری و فرهنگی دارند.

    سازماندهی در سطح میانی به تلاش منظم برای خودسازماندهی معترضین جامعه برای کسب توانایی جهت کنشگری برمی گردد.

    سازماندهی در سطح ویژه به تلاش منظم برای سازماندهی نیروهایی برمی گردد که می خواهند به وجه عملیاتی کنشگری بر علیه رژیم بپردازند.

    بنابراین برای ما در سازمان خودرهاگران که  می خواهد به نیازهای جنبش بپردازد سه نوع مخاطب قابل شناسایی است:

    این سه جمعیت نشان می دهد که هریک از این سه سطح مبارزاتی بالا توسط نیروهای اجتماعی کمابیش متفاوتی قابل اجراست که در زیر شرح آن می آید:

    1. 1. سازماندهی در سطح پایین برای بستر سازی مبارزات

    این سازماندهی توسط چه کسانی می تواند انجام شود؟ از جمعیتی متشکل از، به طور مثال، کسانی که در 25 خرداد آمدند و بعد منظم نیامدند: این افراد می توانند به کار فکری و فرهنگی در جامعه بپردازند. در این راستا توصیه می شود که این دوستان با تشکیل انجمن های گسترش انسان مداری در ایران عمل کنند. این انجمن ها عبارتند از افرادی که گردهم می آیند و حول محور موضوعات اجتماعی و فرهنگی بحث و تبادل نظر می کنند و حاصل بحث را به صورت فعال و گسترده میان جامعه می برند.

    گسترش انسان مداری یعنی:

    • · باور به ضرورت حفظ حقوق انسان،
    • · کرامت انسان،
    • · حقوق شهروندی و
    • · درک ضرورت آزادی برای نگه داری و رشد انسانیت خویش.

    انجمن می تواند از افراد نزدیک خانواده شروع شود و به تدریج به افراد دیگر برسد. بهتر است که تعداد اعضای آن محدود باشد (بین 5 تا 10 نفر) و در صورت گسترش لازم است که انجمن های بعدی تشکیل شود. اعضای انجمن حاصل بحث ها را جمع بندی و به طور هدفمند و گسترده و فعال میان مردم می برند، مطرح می کنند، و بازفرست ها را با خودشان می آورند.  آنها وظیفه ی خود را گسترش اجتماعی مطالب و نتیجه گیری ها می دانند و دائم به دنبال آن هستند که راهکارهایی را برای پخش وسیعتر و گسترده تر در میان قشرهای پایین و متوسط جامعه بیابند. به همین دلیل بخشی از وقت جلسات را به بررسی و تصمیم گیری پیرامون راهکارها اختصاص می دهند و روش های اجرایی و مسائل حاشیه ای و امنیتی آنها را بررسی می کنند.

    سازمان خودرهاگران تولیداتی در زمینه ادبیات و نگرش انسان مدار دارد که می تواند برای تغذیه ی محتوایی این انجمن ها مورد استفاده قرار گیرد.

    www.khodrahagaran.org

    اما در نهایت هدف از تشکیل این انجمن ها خود ترویج اندیشه ورزی در درون جامعه است و رساندن فرد به خودکفایی فکری و هیچ گونه وابسته سازی مد نظر نیست. ایده آل این است که اعضای انجمن خود تولیدگر باشند. هم چنین هدف تشویق انجمن ها به بهره برداری از سایر منابع موجود در این زمینه می باشد.

    در نهایت این انجمن ها می خواهند که تحول فکری برای ایرانیان درست کنند تا ستم پذیری و انفعال در میان آنان کاهش یابد، تا خرافات و ترس در آنان تضعیف شود و خردگرایی و انسان دوستی در مردم ترویج یابد. در یک جمله، برای این که عنصر خودآگاهی، یعنی درک اجتماعی برخاسته از تفکر ورزی فردی در دل توده ها ترویج یابد.

    این انجمن ها غیررسمی بوده و در قالب میهمانی و گردهم آیی های دوستانه و محفل و گپ زنی و کوه رفتن و  جمع شدن در یک قهوه خانه یا مهمانسرا برگزار می شود. اما حاصل بحث ها را باید در همه جا و بدون استثنا گفت، نوشت، توزیع کرد. بعضی از جمله های کلیدی است که در چند کلمه می تواند جرقه ی فکری بسازد:

    • · در انتظار نجات بخش نباشید،
    • · من رها، ایران رها
    • · خودرهایی مقدمه ی رهایی است
    • · برای رهایی نخست از ترس و بی اعتمادی رها شوید
    • · ترس ذلت می آفریند و شجاعت بزرگی، شجاع باشید.
    • · به خودآی، خود را رهاکن.


     

    2) سازماندهی در سطح میانی برای فعال سازی مبارزات

    این سطح از کار توسط چه کسانی انجام می شود؟ توسط افرادی که، به طور مثال، هم 25 خرداد آمدند و هم روز قدس و 13 آبان و هم 16 آذر.

    این افراد می توانند گامی جلوتر بروند و کسانی را که خواهان کنش وحرکت و فعالیت در جامعه، در قالب حرکت هایی مانند روز قدس هستند، سازماندهی کنند. چگونه؟ از طریق خودسازماندهی.

    خودسازماندهی یعنی ایجاد یک جمع از افراد که می خواهند دست به فعالیت های مبارزاتی بزنند. این جمع از یک نفر آغاز می شود. نفر دوم را جذب می کند وتا پنج نفر پیش می روند. در صورتی که نفر ششمی بخواهد جذب شود یک نفر از آن پنج نفر جدا شده ومی رود یک جمع دیگر را تشکیل می دهد. نفر ششم جای خالی را پر می کند. تا نفر دیگری بیاید. باز یک نفر از پنج نفر جدا می شود و همین روند ادامه می یابد.

    این جمع های خودسازماندهی شده در طول حیات خود هم تا حدی به بحث های نظری می پردازند و هم به آموزش و کارهای عملی.

    بحث های نظری پیرامون تبادل نظر درباره رویدادها، تحلیل آنها و معنای آن و تشخیص نیازهاست.

    آموزش ها جنبه های مختلف مبارزاتی مانند ارتباطات، مخابرات، امداد و اطلاع رسانی و سازماندهی، نافرمانی مدنی، فن اعتصاب و غیره است.

    موضوع دیگر کارهای عملی است که به معنی شعار نویسی، اسکناس نویسی، دیوار نویسی، نصب آفیش و پلاکارد، شناسایی و افشای ماموران رژیم، آگاه سازی مردم، دعوت آنها به کنش و فعالیت، تشویق به تحصن و اعتصاب و اعتراض، سازماندهی اعتراضات صنفی، آموزش سازماندهی به دیگران و دعوت به خودسازماندهی، کسب آمادگی برای روز ر.

    فراموش نکنیم که در روش خودسازماندهی مدیریت متمرکز وجود ندارد. واحدها به صورت خودکفا ومستقل هستند و سعی می کنند که خط کلی مبارزه را دنبال کنند. بین آنها ارتباط منظم و مستقیم وجود ندارد. با این وجود تاکید می شود که واحدهای خودسازماندهی شده باید با دنبال کردن و یا ایجاد پیوندها در دنیای مجازی فعالیت ها و تلاش های خود را با سایر واحدهای خودسازماندهی شده هماهنگ سازند.

    سازمان خودرهاگران تا کنون جزوه های متعددی در عرصه ی خودسازماندهی منتشرکرده است.

    3) سازماندهی در سطح خاص برای جهت دهی به مبارزات

    این سطح از کار توسط چه کسانی قابل انجام است؟ به طور مثال توسط کسانی که عاشورا را آفریدند.  این افراد کسانی هستند که می توانند خود را برای خلق عاشوراهای دیگر آماده سازند، اما این بار با آمادگی و هدف.

    این ها نیاز به واحدهای سازماندهی شده دارند. یعنی باید با هماهنگی و آموزش و برنامه کار کنند.

    تیم های عملیاتی متشکل است از پنج نفر که خود را آماده می کنند تا دست به عملیات بزنند. یعنی کار عملی کنند. این ها تیم هایی هستند که خود را آماده می سازند تا در روز ر واردعمل شوند و حرکت اعتراضی و تجمع را به سوی هدف های مشخص بکشانند. این تیم ها برای خود هدف تعیین می کنند و سعی می کنند که با عمل هدایت گرانه ی خود جمعیت را به سوی آن هدف بیاورند و کار را به طور عملی به پیش برند. کار اینها تبدیل حرکت گسترده ی اعتراضی به قیام مردمی خلع قدرت است.

    این تیم ها کارشان این است که قیام مردمی خلع قدرت را کلید زده و با قاطعیت به پیش برند و با مایه گذاشتن از خود و با بکارگیری آموزش ها و امکانات، مبارزه را به سرانجام برسانند.

    در قیام خلع قدرت باید نیروهای نظامی و انتظامی رژیم خنثی شده و مراکز دولتی و حکومتی به تسخیر مردم درآید.

    این ها هم چنین تیم هایی هستند که در زمان اوج گیری اعتراضات در مقابل نیروهای سرکوبگر می ایستند و با مقاومت سازماندهی شده ی خویش از مردم دفاع می کنند، نیروهای سرکوبگر را خنثی می سازند و مردم را دلگرم کرده و تشویق به مبارزه ی فعال می کنند.

    این تیم ها بر اساس تشخیص خود، با حملات ایذایی، آرایش نیروهای سرکوبگر را، قبل از این که آنها وارد عمل شوند، به هم می زنند، نیروها را به این سوی و آن سوی می کشند؛ فریب می دهند، خسته و فرسوده می کنند و غیره.

    • تیم های عملیاتی آموزش رزمی دارند،
    • آمادگی جسمی دارند،
    • آموزش های کارکردی دارند،
    • مجهز هستند،
    • انضباط دارند،
    • روحیه رویارویی دارند،
    • فرماندهی دارند،
    • دارای تقسیم کار رزمی هستند،
    • و در یک کلام، آماده رزم و عملیات می باشند.

    اعضای این تیم ها از مرز بحث های نظری پیرامون خشونت و عدم خشونت گذشته اند و براین باورند که رزم اجتماعی بخش طبیعی از مبارزه است.

    سازمان خودرهاگران تاکید دارد که این نوع از سازماندهی باید در داخل تشکیل شود و از داخل هدایت شود. این نوع مبارزه با روش کنترل از راه دور در برگیرنده ی خطرهای فراوانی می باشد.

    روابط متقابل این سه گروه باهم

    آیا در این سه گروه یکی بر دیگری ارجحیت دارد؟. پاسخ مطلق منفی است. پاسخ نسبی اما به این برمی گردد که نوع خطر پذیری در هر سه یکسان نیست و لذا عناصر تشکیل دهنده ی تیم های عملیاتی فداکارتر هستند. اما هر سه مبارزه مکمل یکدیگر است و بدون هم، هیچ یک به جایی نمی رسند.

    • آنها که کار فرهنگی صرف را توصیه می کنند مبارزه را به شانس و اقبال و فردایی نامطمئن می سپارند.
    • آنها که فقط مبارزه نافرمانی را توصیه می کنند تجربه ی 88 را نادیده می انگارند و این که این روش ها به صورت فرسایشی مردم را خسته و افسرده می سازد.
    • و آنها که فقط نوع سوم را توصیه می کنند دچار شتاب زدگی و ماجراجویی بی سرانجام می شوند.

    بنابراین احتیاج به هر سه است. هر فردی که می خواهد فعالیت کند باید تشخیص دهد کدام یک را ترجیح می دهد و چرا؟ (تواناییها، انگیزها، نقاط ضعف و قوت).

    آیا همه می توانند این سه نقش را ایفا کنند؟ به طور بالقوه بله و به طور بالفعل خیر.

    ویژگی ها و الگوهای تشکیلاتی این سه نوع سازماندهی

    1)            بستر سازی حرکت مردم (علنی)

    2)            فعال سازی حرکت مردم (نیمه علنی)

    3)            جهت دهی حرکت مردم (غیر علنی)

    آن چه در زیر می آید الگوهای تشکیلاتی هر یک از سازماندهی ها می باشد. مخاطب باید ببیند که در رابطه با کاری که می خواهد در هر یک از این عرصه ها آغاز کند کدام یک از این الگوهای تشکیلاتی قابل استفاده می باشد.

    شبکه سازی غیر متمرکز و غیر مرتبط

    در این روش کاری یک فرد – به عنوان سرگروه– افراد مناسب دیگر را پیدا کرده و تک تک روی آن ها کار می کند. هر یک از این افراد تبدیل به یک گرداننده می شوند و براساس آموزش ها می روند و خود یک واحد را تشکیل می دهند و هدایت می کنند.

    در این روش این افراد (گرداننده ها) همدیگر را نمی شناسند و نمی بینند و با هم در ارتباط نیستند. آنها می روند و کار خود را انجام می دهند. آنها می توانند با سرگروه در تماس باشند یا نباشند. سرگروه اصراری بر ارتباط ندارد و ترجیح می دهد که هر گرداننده ای به ساختن شبکه ی خاص خود مشغول شود. این گردانندگان هستند که برای برخی راهنمایی ها با رعایت نکات ایمنی می توانند به سوی سرگروه برگردند. حاصل کار را در این جا می بینیم:

    سرگروه گرداننده ها را تربیت می کند و آنها هر یک واحد خود را با پنج عضو تشکیل می دهند.

    این گرداننده ها خود دو امکان دارند:

    1)            ایجاد یک هسته به صورت مستقل با ارتباط میان اعضا و با عدم ارتباط با سایر تیم ها. به این شکل از کار جمعی هسته سازی محدود، مستقل و درون مرتبط می گویند. محدود یعنی این که در پی تبدیل به شبکه نیست و می خواهد به عنوان یک واحد عمل کند، مستقل یعنی خود را به سایر واحدها وصل نمی کند و درون مرتبط یعنی اعضای آن با هم ارتباط مستقیم دارند. باید به وجه امنیتی این امر توجه کرد.

    تیم سازی محدود، مستقل و درون مرتبط

    در این جا گرداننده، یک تیم پنج نفره را تشکیل می دهد،  با حضور افرادی که همدیگر را می شناسند و با هم مرتبط هستند. آنها به طور جمعی تصمیم گیری  و فعالیت می کنند. در اینجا مسائل امنیتی اهمیت بسیار دارد. هر عضو باید خود را مسئول امنیت خویش و 4 نفر دیگر نیز بداند.  این تیم ها به طور معمول دارای تعدادی ثابت می مانند اما اگر کس دیگری بخواهد به آنها بپیوندد در این الگو وقتی فرد جدید بخواهد اضافه شود یکی از اعضا می رود و یک تیم مستقل را تشکیل می دهد. او می تواند با گرداننده ی تیم قبلی درتماس باشد یا خیر. ولی اعضای تیم جدید به هیچ وجه لازم نیست که اعضای تیم جدید را بشناسند.

    2)            ایجاد واحدها برای شکل دادن به یک شبکه

    در الگوی دیگر تشکیل شبکه نه به صورت مسقل و غیر مرتبط بلکه به صورت پیوسته و مرتبط صورت می گیرد. یعنی سرگروه افراد را تربیت کرده و از آنها می خواهد که به عنوان گرداننده هر یک واحدی را تشکیل دهند. اما در این میان ارتباط گردانندگان را با خود حفظ می کند تا نوعی مدیریت کمابیش متمرکز اعمال شود. در حالی که الگوی قبلی برای کارهای خودسازماندهی اجتماعی مناسب است الگوی زیر برای شبکه سازی سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. یعنی افراد از یک نوع مرکزیت برخوردارند. این نوع از شبکه سازی خطرات امنیتی بالاتری نسبت به شبکه غیر متمرکز و غیرمرتبط دارد.

    شبکه سازی متمرکز و مرتبط

    در این روش فردی که به عنوان سرگروه عمل می کند با گردانندگان تیم های دیگر در ارتباط است. اما گردانندگان با هم در ارتباط نبوده و فقط با سرگروه در ارتباط هستند. هر یک از این گردانندگان تیم های خود را تشکیل می دهند. اعضای تیم فقط همدیگر را می شناسند و نه هیچ عضو دیگری از شبکه ی بیرون از واحد خود را.

    در عین حال هر یک از گرداننده ها نیز می تواند خود تبدیل به سرگروه شود.

    حاصل این می شود :

    چنانچه می بینیم در این مدل تمامی واحدها به صورت مستقیم و غیر مستقیم به هم ارتباط می یابند. به همین دلیل نیز می توان از این گونه شبکه ها برای کنش های جمعی هدفمند و برنامه ریزی شده استفاده کرد. این وجه مثبت آنهاست. اما وجه منفی این شبکه ها موضوع امنیتی است که به شدت ضربه پذیرند و به همین دلیل باید با احتیاط بسیار پای آن رفت و پیش بینی ها و آموزش های فراوانی را در کار منظور داشت.

    در پایان گفتنی است که داده های این جزوه جنبه ی آموزشی دارد و نه جنبه ی اجرایی. اجرای آموزه های این جزوه باید بر اساس شناخت، تجربه و مشاهده ی دقیق امکانات، توانایی ها و محدودیت های امنیتی و شرایط واقعی صحنه  باشد. به همین دلیل نیز بد نیست که اجرای آنها پس از مطالعه ی دقیق و تکمیل آن با سایر داده های نظری و عملی باشد.

    نظرات، پیشنهادات، مشاهدات، تجارب و مطالب تکمیلی و یا انتقادات خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال دارید:

    khodrahagaran@gmail.com

    www.khodrahagaran.org

    سازمان خودرهاگران انتشار این جزوه را بدون هیچ گونه نام و نشانی مجاز می شمارد.

    ]]>
    https://khodrahagaran.org/fa/%d8%b1%d8%a7%d9%87%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d8%a7%d8%ae%d9%84/feed/ 1