- آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری سه ضلع مثلث جامعه ی انسانی هستند، هیچ یک از آنها بدون دو دیگر به طور ریشه ای و نهادینه در جامعه مطرح نیستند.
- نبود عدالت اجتماعی در یک جامعه وجود آزادی برای محرومان را بی معنا می کند. در نبود آزادی مردمسالاری معنایی ندارد.
- بدون آزادی استقرار و نهادینه کردن عدالت اجتماعی ممکن نیست. به همان ترتیب که بدون این دو مردمسالاری واژه ای بی معناست.
- استقرار همزمان این سه در جامعه به صورت یک فرایند مرحله ای است. تلاش در هر سه زمینه به صورت تدریجی و همبسته باید به شکل تکمیل گر عمل کند. برنامه ریزی دقیق و حساب شده و عقلانی برای این کار ضروری است.
- فرایند استقرار تدریجی و همزمان سه عنصر آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری جز از طریق نیروی سازمان یافته ی مردم ناممکن است. واگذاری این مسئولیت به یک اقلیت که بخواهد اکثریت را نمایندگی کند محکوم کردن این طرح به شکست است. حضور آگاه و سازمان یافته ی مردم ضروری است.
- اگر مردم به صورت سازمان یافته و آگاه در صحنه باشند، نهادینه کردن آزادی های فردی و جمعی را تضمین می کنند، سمت گیری اقتصاد به سوی تولید و توزیع اجتماعی ثروت ها را مورد مراقبت قرار می دهند و در نهایت مردمسالاری به معنای مدیریت خرد و کلان جامعه در قالب واحدهای سازمان یافته ی مردمی را تامین می نمایند.
- سازمان خودرهاگران بر این باور است که در صورت شکل گیری قدرت اجتماعی، به معنای قدرت سازمان یافته مردم آگاه، می توان به صورت بنیادین و ریشه ای تغییراتی را که برای دستیاب به آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری لازم است شکل داد. قدرت اجتماعی یعنی مدیریت سازمان یافته ی مردم بر سرنوشت خویش.