حضور مردم در روز 22 خرداد باردیگر نشان داد که موج اعتراض گری در جامعه زنده است. لیکن برخی از اشتباهات تاکتیکی سبب شد که این حرکت نتواند به طور موثر خود را نشان دهد:
1) مشخص کردن یک فضای محدود: بدیهی است که وقتی رژیم می داند که در پایتخت قرار است در فاصله ی دو میدان شهر تجمع شود، آن هم در یک خیابان با عرض کم، تمام پیش بینی ها را برای مهار آن انجام می دهد.
2) تکیه بر بالای شهر تهران و نادیده گرفتن مرکز و جنوب شهر توسط فراخوان دهندگان یکی از ضعف های اساسی است که دست از سر جنبش برنداشته است. دو سال است که این ضعف حرکت های اعتراضی را به منطقه ای که رژیم به راحتی می تواند آن را سرکوب کند محدود نگه داشته است.
3) انتخاب تاکتیک راهپیمایی سکوت اجازه نمی دهد که حرکت نمود پیدا کند.
4) نبود تاکید بر عنصر سازماندهی همچنان از ضعف های جنبش است.
بد نیست که نکات بالا را در مورد حرکت های بعدی در 25 خرداد و 26 خرداد مد نظر داشته باشیم:
1) به جای یک محل چند محل را مد نظر داشته باشیم و اعلام کنیم. باید نیروهای دشمن را پخش کرد.
2) حرکت را به سوی مناطق پرجمیت بکشانیم. مناطق مرکزی و جنوب تهران. تجربه موفق 25 بهمن در خیابان های نواب صفوی و مخصوص شاهد این امر است.
3) به جای سکوت باید فریاد زد، شعار داد، راه ها را بست و خیابان ها را به کنترل درآورد.
4) باید سازماندهی کرد و از حالا به فکر آن بود که به صورت جمعی و سازمان یافته بیرون آمد.
بدیهی است که هر گونه ابتکار دیگر مانند گفتن مرگ بر دیکتاتور در شب قبل از آن از بام ها، به برق زدن ناگهانی وسایل برقی برای فلج کردن سیستم برق کشو و امثال آن می تواند در گسترش ابعاد چشمگیر حرکت موثر باشد.