فصل نخست:
انسان موجودی پیچیده
ساختار موجود انسانی
علوم زیست شناسی، عصب شناسی و روانشناسی به ما می آموزند که انسان موجودی است دارای سیستم عصبی* بسیار پیچیده. سیستم عصبی انسان طوری شکل گرفته است که می تواند از طریق پنج حواس بویایی، شنوایی، چشایی، بینایی و لامسه اطلاعات فراوانی دریافت کند. اما در کنار این پنج حس اصلی، برخی دیگر از کارکردها را نیز تضمین می کند از جمله : حرارت سنجی ، رطوبت سنجی، فشار ( معکوس) سنجی، حس توازن گرا ، موقعیت سنجی و در نهایت درد سنجی .
این حس آخرین برای بحث ما از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا به واسطه ی این احساس است که موجود زنده می تواند درد را بفهمد. این گیرنده های عصبی به طور معمول ساکت هستند و هیچ پیامی را به سیستم عصبی نمی فرستند، مگر آن که یک عامل بیرونی آنها را تحریک کند: وقتی یک عامل بیرونی یا درونی احساس بخصوصی را فراتر از حد معینی ایجاد می کند این گیرنده ها فعال شده و پیامی را برای احساس درد به دستگاه عصبی می فرستد.
سیستم عصبی انسان از این حیث بسیار حساس ارزیابی می شود. به همین دلیل کمترین حد از خشونت جسمی ، یک انسان معمولی را مورد آسیب قرار می دهد. به واسطه ی این بالابودن درجه ی حساسیت سیستم عصبی، وارد ساختن آزار و درد بر انسان بسیار آسان است. آن چه پدیده هایی مثل آزار جسمی و شکنجه می تواند با موجود انسانی کند به معنای واقعی کلمه تخریب گر است.
« هنگامی که انسان می کوشد به توصیف روش های شکنجه بپردازد کلمه ها گم می شوند. به راستی که زبان قادر به انجام این کار نیست. باید زبان تازه ای یافت. زبانی که بتواند مقوله وحشتباری چون شکنجه را توصیف و تشریح کند…آنگاه که پای شکنجه به میان می آید، واژه ها کم می آیند و پی می بریم که کلمات چه ملایم ولطیفند.» **
این گفته از آن روی صحیح است که شکنجه به طور مستقیم با بخش شکننده و غیر ارادی وجود انسان سرو کار دارد. با رگ و اعصاب و پوست و گوشت و استخوان. با تمام اعصاب مختص درد و گیرنده های درد در بدن انسان. به همین دلیل، به طور طبیعی وارد مقوله ی شعور و درک نمی شوند که بشر در بیان آنها تجربه و تمرین بکارگیری زبان را داشته باشد. توصیف درد امری است، اگر نگوییم ناممکن، حداقل بسیار دشوار. ***
————————————————————————————————————-
سیستم عصبی عبارت است از مجموعه ای که اطلاعات را به صورت جریان های * ( Nervous System)الکتروشیمیایی در بدن انسان منتقل می کند و شامل مغز، نخاع عصبی و عصب ها و گیرنده ها می باشد.
همایون، پولادی – تاملی درباره شکنجه – ص 118 و 119 **
***نسبیت زبان در بیان میزان درد به حدی است که در برخی بیمارستان ها برای توصیف درد به بیمار یک نوع خط کش که بر روی آن از یک تا ده درجه بندی شده است می دهند تا وی میزان درد خود را روی آن نشان دهد. بسیار شنیده ایم که برخی برای وصف اوج درد جسمی خویش می گویند:”ترجیح می دهم فلان عضو بدنم را ببرند یا ترجیح می دهم بمیرم، اما این درد را نکشم.”
Most of the times i visit a blog i get disappointed. On the contrary,I have to say that you have done a good job here.