گفتم: باز کلافه به نظر می آیی.
گفتم: شاید بتوانم کمکی کنم.
گفت: خیلی از هموطنان ما می خواهند برای آزادی ایران کاری کنند اما نمی دانند چگونه؟
گفتم: این حرف درست است. اما باید دید چرا؟
گفت: خوب دلایل مختلفی دارد. مثلا این که نمی دانند از کجا شروع کنند.
گفتم: این هم درست است. بسیاری نه تنها نمی دانند چگونه شروع کنند بلکه اگر هم فعالیتی را آغاز کنند نمی دانند که چگونه ادامه دهند.
گفت: بله، چه راه حلی برای این وجود دارد؟
گفتم: علت اصلی این امر این است که این افراد می خواهند به صورت تک نفره کار کنند. کار تکی هم با خستگی و یا نبود خلاقیت و یافتن راه برای ادامه ی کار متوقف می شود.
گفت: پس تنهایی نمی توان کار کرد؟
گفتم: یک سری فعالیت ها را می شود. مثلا ایمیل فرستاد، برنامه های خوب تلویزیون های ماهواره ای را به این و آن شناساند و از این دست.
گفت: اما شاید نه بیشتر.
گفتم: بله، در این حد و یا کمی بیشتر شدنی است. اما اگر قرار باشد کاری منظم و جدی و پایدار باشد باید که کار جمعی باشد.
گفت: یعنی باید به یک سازمان یا گروه پیوست؟
گفتم: کار جمعی یعنی کار منظم چند نفره. پس دو ویژگی دارد. هم چند نفره است و هم منظم است. یعنی یک برنامه و حساب و کتاب دارد.
گفت: به عبارت دیگر پراکنده و نامنظم و بی برنامه نیست.
گفتم: دقیقا. وقتی یک جمعی می خواهند با هم کار کنند سعی می کنند که یکدیگر را شناخته و با همفکری و مشورت راهکارهایی را پیدا کنند که بتوان یک فعالیت گروهی را به طور منظم پیش برد.
گفت: آیا این جمع باید سازمانی باشد یا خیر؟
گفتم: جمع سازمانی به نسبت یک جمع کوچک چند نفره وسیعتر و منظم تر است. یعنی سازمان یافته است. بنابراین شانس این که یک فرد بتواند در درون یک سازمان بهتر و موثرتر باشد بیشتر است. اما این به آن معنا نیست که یک جمع چند نفره نتوانند باهم کار پیوسته و ادامه دار داشته باشند.
گفت: پس آیا باید به کسانی که می خواهند کاری برای ایران بکنند توصیه کرد که کار جمعی کنند؟
گفتم: این بهترین توصیه است. تا زمانی که ما ایرانی ها از حالت پراکنده ی فردی در نیاییم و به صورت جمعی با هم کار نکنیم نمی توانیم هیچ تغییری به وجود آوریم.