استراتژی ما تقویت قدرت اجتماعی است نه کسب قدرت سیاسی.
ما در پی شکل دهی به «ضد قدرت» هستیم، پس نمی توانیم هم در «قدرت» سهیم باشیم و هم «ضد قدرت» را تقویت کنیم.
ما در پی شکل دهی به «ضد قدرت» هستیم، پس نمی توانیم هم در «قدرت» سهیم باشیم و هم «ضد قدرت» را تقویت کنیم.
طبقهی متوسط و کارگران آمادهاند که نخستین شکلهای صنفی اعتراضی را آغاز کنند و هر حادثهای میتواند خیزشهایی را برانگیزد که لایه محروم را نیز به صحنه بکشاند. به این ترتیب به نظر میرسد جامعه ایران به سوی نوعی انباشت نارضایتی میرود که اگر به سرعت به آن پرداخته نشود، میتواند به سمت نوعی کنشگرایی کم یا بیش رادیکال پیش رود.
آری، اقتصاد ایران امروز نه فقط ورشکسته، بلکه شورشزا نیز شده است.
مراحل شکل گیری قدرت اجتماعی
1) تشکیل جمع های کوچک شهروندی در محل کار و زندگی
2) پیوند خوردن جمع های کوچک و تشکیل نهادهای مدنی مانند سندیکاها
3) ایجاد پیوند بین نهادهای مدنی و تشکیل شبکه های قدرتمند در حوزه های صنفی واجتماعی
4) به دست گرفتن مدیریت سطوح مختلف توسط شبکه های اجتماعی و نهادهای شهروند مدار.
قدرت اجتماعی یعنی قدرت خودسازمان یافته ی مردم.
با قدرت اجتماعی چه می توان کرد؟
1) رژیم دیکتاتوری را پایین کشید.
2) دوران گذار را مدیریت کرد.
3) نقش ضد قدرت را ایفاء کرد.
ما حق خود را گدایی نمی کنیم، با قدرت سازمان یافته ی مردمی آن را از حلقوم طبقه ی حاکم بیرون می کشیم.
وقتی «ضد قدرت» نباشد هر حکومتی هوس دیکتاتوری و حق کشی می کند.
اگر قدرت اجتماعی نباشد دمکراسی یک بازی فریبکارانه از جانب طبقه ی برتر است وبس.
قدرت سیاسی شکل دمکراسی است. قدرت اجتماعی ذات دمکراسی است.
تا ضد قدرت در جامعه ای شکل نگیرد آن جامعه به دمکراسی دست نمی یابد.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes