گذر انسان از موانع خودساخته

ما نه خدا می خواهیم نه ارباب، نه رهبر، نه دولتِ آقا بالاسر. ما می خواهیم هر فرد بر سرنوشت فردی خویش و هر مردمی بر سرنوشت جمعی خویش سوار باشد و هیچ عاملی را برای این منظور بالای سر خویش نداشته باشد. ما به دنبال جامعه ای هستیم که در آن، از طریق سازماندهیِ اراده ی جمعی، فرد به حداکثر آزادی و اختیار قابل تصور دست یافته باشد. بدیهی است که چنین چیزی ممکن نیست مگر این که فرد بتواند به طور خودخواسته در این فرایند جمعی شرکت کند، برای این منظور او باید تا حداکثر ممکن خود را از خصلت های منفی شخصیتی خویش آزاد سازد تا بتواند با حداکثر توانایی با دیگران کار کند. مشکلات شخصیتی، مزاحم کار جمعی و کاهش دهنده ی توانایی همگانی هستند. به همین خاطر، فرد باید برای خود این مسئولیت را احساس کند که در درون خویش رفتارهای و باورهای غیر عقلانی، ضد انسانی و ضد اجتماعی را مورد کار و توجه قرار داده و آنها را به تدریج برطرف سازد تا به فردی عقلایی، انسان دوست و اجتماعی تبدیل شود. این کار به طور انتزاعی و تنها ناممکن است، از طریق کار مشخص مادی در درون جمع ممکن است. «گذر انسان از موانع خودساخته» وقت و تلاش می طلبد. اما هر یک از ما می توانیم با تبدیل شدن به انسانی عقلانی، آزاده و اخلاق مدار تبدیل به سازندگان جامعه ی ایده آل خود شویم. جامعه ای که با کیفیت خود سرنوشت بشریت را تغییر می دهد.

 

 

Be the first to comment

Leave a Reply

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد


*