سخنرانی نتانیاهو و استفاده ابزاری از مورد ایران
کورش عرفانی
رادیو زمانه
هدف نتانیاهو این است که اوباما را در برابر این دو گزینه قرار دهد: یا قبول خطرات ایرانی ناشی از عدم توافق و یا قبول خطرات اسرائیلی ناشی از توافق. خطری که نتانیاهو میخواست زیر گوش کاخ سفید به قانونگذاران آمریکایی تفهیم کند، چیزی نبود جز همان حربه معروف «اقدام یک جانبه اسرائیل در قبال ایران».
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، سخنرانی جنجالی خود در کنگره آمریکا را ایراد کرد. او یک روز پیشتر در اجلاس سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (آیپک) گفته بود: «توافق هستهای با ایران امنیت اسرائیل» را به خطر میاندازد. این گفتهها زمینهسازی برای سخنان نتانیاهو در مقابل نمایندگان کنگره آمریکا بودند. تلاشهای جان کری وزیر امور خارجه و باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برای خنثی کردن اقدام نتانیاهو در کنگره آمریکا، تا حدی افکار عمومی را نسبت به وی بدبین کرده بود.
سخنرانی فاقد محتوای موثر
نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی خود به بیان دیدگاههای جناحی خود در رابطه با موضوع مذاکرات هستهای و احتمال توافق گروه ۱+۵ با ایران پرداخت. او این توافق را «بد» قلمداد کرد و نبود توافق را بهتر از آن دانست. نتانیاهو البته نگفت که یک تواقفنامه خوب چه میتواند باشد. این نکتهای بود که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، ساعاتی بعد در واکنش به سخنرانی او ابراز داشت: «در مورد موضوع اصلی، یعنی چگونگی جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی که این کشور را خطرناکتر میکند، نخست وزیر اسرائیل هیچ راه حل جایگزین عملی پیشنهاد نکرد».
هدف نتانیاهو، ترساندن آمریکاییها از این بود که شاید به دلیل این توافق، ایران روزی به سلاح اتمی دست یابد و به تهدیدی برای اسرائیل و آمریکا تبدیل شود. این گفتمان توام با این تهدید، به این معنا بود که اگر علیرغم مخالفت او، توافقی با ایران صورت گیرد، اسرائیل حق حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران را برای خود محفوظ داشته و آمریکا نیز باید از این کار حمایت کند.
در اولین واکنش، یکی از مقامات کاخ سفید، سخنرانی نخست وزیر اسرائیل را «فاقد هیچ حرف تازه» و «مشتی شعار» ارزیابی کرد. ویژگی اصلی سخنرانی تازه نتانیاهو در کنگره همان «ایران هراسی» قدیمی بود. این نکتهای است که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز یادآور شد. فدریکا موگرینی خواستار عدم “هراسافکنی” در مورد هرگونه توافق احتمالی با ایران شده است. نتانیاهو تلاش داشت که خطر ایران را نه فقط مهم که آنی و فوری نشان دهد. این شاید همان نکتهای باشد که بسیاری، حتی در اسرائیل، در مورد آن با او موافق نیستند.
رهبری کنونی آمریکا اما بر این باورست که وادار ساختن ایران به پذیرش توافقنامه اتمی، موجب بستن دست و پای ایران در خاورمیانه میشود و این تفاوت نگاه بسیار اساسی است. اسرائیل برای مهار ایران، به فشار و تحریم و تهدید باور دارد و آمریکا به نزدیک ساختن ایران به خود و زیر نظر داشتن این کشور.
در این سخنرانی نتانیاهو تلاش زیادی کرد که بگوید اگر توافق در روایت فعلی خود به امضاء برسد، چه خطراتی برای اسرائیل و جهان خواهد داشت، ولی آنچنان که سناتور دمکرات، خانم دایان فاینناستاین اظهار کرده است: «آنچه او نگفت این که اگر توافقی نباشد چه خواهد گذشت.» و این که اگر توافقی صورت نگیرد اسرائیل یا آمریکا چه خواهند کرد.
واکنشهای برخی دیگر از مقامات آمریکایی به سخنرانی نتانیاهو در کنگره، حکایت از آن دارد که نخستوزیر اسرائیل بسیار بد بازی کرده است. خانم نانسی پلوسی، رهبر دموکراتها در مجلس نمایندگان آمریکا در واکنشی بی سابقه نسبت به اظهارات نتانیاهو گفت: «در سرتاسر سخنرانی آقای نتانیاهو چیزی نمانده بود گریه کنم، از توهینی که او به شعور آمریکا به عنوان عضو گروه ۱+۵ کرد و از لحن تحقیرآمیزش در مورد آگاهی ما از تهدید ایران غمگین شدم.»
اظهاراتی از این دست به خوبی نشان میدهد که افراط گرایی نتانیاهو برای یک هجوم سراسری در صحنه سیاسی، به مرحله نتایج معکوس رسیده است. شاید نتانیاهو به زودی متوجه شود که بازی کردن با اعتبار یک ابرقدرت، میتواند هزینه سنگینی برایش داشته باشد. آیا او بهای زیادهروی و ضعف شدید استدلال را در انتخابات آتی خواهد پرداخت؟ این چیزی است که دو هفته دیگر روشن میشود اما یک جنبه دیگر هست که در این رویاوریی نباید از قلم بیافتد.
موضوعی فراتر از ایران
با نگاه به عمق رویدادی که گذشت، میتوان دریافت که اختلاف نظر میان آمریکا و اسرائیل شاید فراتر از ایران میرود. لحن قلدرمآبانه و توام با تهدید نتانیاهو بسیاری را نگران ساخته است. بازار جهانی نفت در واکنش به سخنان او، شاهد افزایش قیمت نفت بود. نتانیاهو تلاش دارد با متشنج ساختن جوعمومی، به کاخ سفید هشدار دهد که عمل کردن در جهت مخالف خواست دست راستیهای اسرائیل، میتواند هزینهای سنگین برای واشنگتن داشته باشد. هدف نتانیاهو این است که اوباما را در برابر این دو گزینه قرار دهد: یا قبول خطرات ایرانی ناشی از عدم توافق و یا قبول خطرات اسرائیلی ناشی از توافق.
خطری که نتانیاهو میخواست زیر گوش کاخ سفید به قانونگذاران آمریکایی تفهیم کند، چیزی نبود جز همان حربه معروف «اقدام یک جانبه اسرائیل در قبال ایران». او برای اطمینان دادن به مقامات آمریکایی در این مورد که راه گریزی برای آنها نیست گفت: « حتی اگر اسرائیل مجبور شود به تنهایی بایستد، به تنهایی خواهد ایستاد. اما میدانم که آمریکا در کنار اسرائیل خواهد ایستاد و از اسرائیل حمایت خواهد کرد.»
پیام نهفته در این سخن روشن است: چه بخواهید چه نخواهید ما تعیین میکنیم که چه برخورد نهایی با ایران باید مد نظر قرار گیرد، بنابراین بهتر است وقتتان را برای رسیدن به یک توافق که شانس تحقق ندارد هدر ندهید.
این لحن تهدیدآمیز، تیم اوباما را در مقابل انتخاب سختی قرار می دهد. یا تمکین و تایید این امر که اسرائیل است که خطوط استراتژیک و راهبردی آمریکا را تعیین میکند و یا مقاومت و به نمایش گذاشتن استقلال کاخ سفید از لابی اسرائیل بعد از دههها.
هر یک از این دو انتخاب نتایج مهمی را برای ایالات متحده آمریکا دربرخواهد داشت: در مورد اول تصویر آمریکا به عنوان یک ابرقدرت تا حد یک کشور مطیع و تابع تلآویو کاهش یافته و دیگر به عنوان یک ابرقدرت جهانی مورد نظر نخواهد بود. درسناریوی دوم اما برعکس، ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت رهبری کننده و دارای خط مستقل خویش جلوه کرده و اعتبار قابل توجهی را برای خود در خاورمیانه و در سطح جهانی کسب خواهد کرد.
نتانیاهو با حضور در کنگره، علیرغم مخالفتهای دولت اوباما و نیز با سخنرانی تهاجمی خود در مقابل نمایندگان کنگره، در پی آن بود که حاصل کار دههها تلاش و زحمت لابی طرفدار اسرائیل را به جیب جناح راست تندرو اسرائیل بریزد. او با سخنرانی خود تلاش کرد بگوید ما خط و خطوط استراتژیک واشنگتن را سمت و سو می دهیم و اگر لازم باشد کنگره را علیه کاخ سفید بسیج خواهیم کرد و در نهایت نیز در صورت نیاز با قوای نظامی خویش وارد عمل شده و کل بازی نامطلوب را به هم میزنیم. او منطق بازی راست اسرائیل را برای آمریکاییها تعریف کرد.
واشنگتن میداند که اعتبار دیپلماتیکاش در راس گروه ۱+۵ در گرو این است که کاخ سفید بتواند از خود استقلال نظر و عمل نشان دهد. زیر سوال رفتن این اعتبار میتواند لطمات جبرانناپذیری به منافع درازمدت آمریکا در سایر عرصههای بینالمللی وارد آورد. نتانیاهو که تا این جا موفق شده است نقش کلیدی آمریکا در فرایند صلح با فلسطینیها را به صفر بکشاند، امیدوار است که با این هجوم جدید، بتواند خود را قدرتی مستقل از آمریکا در خاورمیانه نشان دهد.
به عبارت دیگر نتانیاهو میداند که حتی در صورت امضای توافقنامه اتمی میان ایران و آمریکا نیز، او برنده بازی دیپلماتیکی است که به راه انداخت و طی آن تلاش کرد جایگاه بین فرمانده و فرمانبر میان آمریکا و اسرائیل را به هم زده و چه بسا برعکس سازد. نتانیاهو در رویای جایگزین کردن ابرقدرت آمریکا با اسرائیل است.
اینک اوباما و به طور کلی دستگاه سیاسی و قانونگذاری آمریکا، در مقابل یک گزینش تاریخی قرار گرفتهاند: این که ایالات متحده آمریکا قدرتی متکی بر خود است که منافع خویش را تشخیص داده و دنبال میکند و یا این که کشوریست که دولت اسرائیل هرگونه بخواهد به آن جهت می دهد و دولتمردان آمریکایی نیز چارهای جز دنبالهروی ندارند. این شاید آن میراث واقعی است که اوباما و نزدیکانش میخواهند از خود به جای بگذارند. این که نشان دهند ایالات متحده آمریکا کشوریست مستقل.
Leave a Reply