برخی ها این پرسش را مطرح می کنند که آیا سازمان خودرهاگران کمونیست است. آیا چپ است؟ آیا مارکسیست است؟ پاسخ ما روشن است: سازمان خودرهاگران انسان مدار است. یعنی درپی آن است تا برای ساختن جامعه ای تلاش کند که در آن جان و کرامت انسان به طور نهادینه حفظ شود. برای این منظور ما وجود سه عنصر را در آن جامعه ضروری می دانیم و هیچ ارجحیتی برای هیچ از آنها قائل نیستیم: آزادی، عدالت اجتماعی و مردم سالاری.
آزادی سبب شکوفایی معنوی انسان می شود، عدالت اجتماعی سبب شکوفایی مادی انسان می شود و مردم سالاری اجازه می دهد که انسان ها شرایط این دو گونه شکوفایی را برای خود مدیریت کنند.
مسیر دست یافتن به چنین جامعه ای این است که هر انسانی برای ساختن آن قبول مسولیت کند. سازمان ما مسولیت این کار را برعهده فرد می داند نه طبقه و نه حزب. این انسان های رسیده به خودآگاهی هستند که به دلیل خودباوری اقدام به خودسازماندهی می کنند، قدرت را از چنگ حاکمیت استبدادی در می آورند و آن گاه خود مدیریت جامعه را برای دستیابی به شکل ایده آل آن بر عهده می گیرند.
در این مسیر انسان مبارز خویش را از بندهای درونی خودساخته و بندهایی که نظام استبدادی بر او تحمیل کرده است رها می کند و تبدیل به انسانی می شود که جز با آزادی، برخوردار از عدالت اجتماعی و فعال در تعیین سرنوشت خویش (مردمسالاری) نمی تواند زیست کند. انسانی خودرها که به سوی خودشکوفایی می رود.
ما از گام اول تا گام آخر این مسیر طولانی چند ده یا چند صد ساله یک ارزش را بر هر ارزش و مفهوم دیگری ترجیح می دهیم و آن هم ارزش جان و کرامت انسان است. این دو و در یک کلام انسان برای ما برتر از خدا، شاه، میهن، طبقه، حزب و سازمان، ایدئولوژی و هر چیز دیگری قرار دارد. نظام مطلوب ما جمهوری انسانی است. یعنی نظامی که در آن هیچ کس حق تعرض به جسم یک نفر و یا به حرمت و شرافت او را ندارد و زندگی و کرامت بشری به گونه ای نهادینه شده حفظ می شود: نهادینه شده یعنی توسط قانون از یکسو و دیگری به واسطه ارزشهای درونی شده میان انسان هایی که در سایه آموزش و پرورش انسان مدار به فرهیختگی دست یافته اند.
برای ما انسان ها باید بتوانند در یک جامعه فاقد طبقه بندی، تمایزگرایی و فاصله های اجتماعی زندگی کنند. در جوی سرشار از نوعدوستی، ثروت آفرینی و همبستگی و یاری مقابل. انسان هایی که هر دم نسبت به مهربانی و عشق و محبت پایبندتر و از خشونت و بهره کشی و تهاجم به هم دورتر می شوند. جامعه ی مطلوب ما جامعه ای است که هرکس تعریف خود از خوشبختی را دارد و بدون آن که تعریف خود را به دیگران تحمیل کند مسیر خوشبختی مادی و معنوی خود را دنبال می کند. انسانی آزاد، برخوردار از رفاه مادی و مسلط بر سرنوشت خود.
آیا شما با این توصیف که آمد سازمان خودرهاگران را با چه عنوانی برای خود معرفی می کنید؟
Kamelan movafegham .az divo dad maloulamo ensanam arezoust
Movafagho paydar bashid