در آغاز باید خود را رها کنیم

نویسنده در این نوشتار از مرز دل مشغولی های سیاسی فراتر رفته و به ریشه های فرهنگی بن بست سیاسی اشاره دارد. دفتر تولید سازمان خودرهاگران این متن دریافتی را بعد از ویرایشی مختصر به شرح زیر در اختیار خوانندگان می گذارد تا زمینه ای برای بحث و تبادل نظر باشد.
====================================================
در آغاز باید خود را رها کنیم
فریدون خجسته
ویرایش از دفتر تولید سازمان خودرهاگران

آیا اگر همین امروز جمهوری اسلامی سرنگون شود،همه مشکلات مردم حل خواهد شد؟ آیا مشکل مردم فقط وجود جمهوری اسلامی است؟ جمهوری اسلامی و رهبران و کارگزاران آن، آیا افرادی جدا از این ملت هستند؟ آیا از کشورهای دیگر یا کرات دیگر به کشور ما آورده شده اند؟ و آیا هیچ سنخیت با فرهنگ ما ندارند؟ آیا فقط یک احمدی نژاد داریم که با تکیه بر فرهنگ لمپنی خود عالم و آدم را به مسخره و استهزاء گرفته است؟ چرا در کشورهای دیگر امکان به حکومت رسیدن امثال احمدی نژادها و خامنه ای ها وجود ندارد؟
هدف من از طرح این پرسشها این است که بگویم ملت ایران یک مشکل و بلکه مشکلات متعدد در زمینه فرهنگی دارد. در حقیقت مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی که هم اکنون با آنها دست به گریبان هستیم، ریشه در معضلات و مشکلات فرهنگی جامعه بیمار ما دارد. نباید خودمان را گول بزنیم و از واقعیتها فرار کنیم و با تکرار جملات بی معنی و مسخره نظیر “هنر نزد ایرانیان است و بس” یا اینکه ملت ایران ،ملت باهوش و با فرهنگ و با تاریخ و تمدنی است، دچار خودشیفتگی و خود فریبی بشویم در حالی که می دانیم واقعا این گونه نیست و مثلا طبق آخرین بررسیها متوسط ضریب هوشی ایرانیان داخل کشور 84 گزارش شده که تنها از چند کشور افریقایی بالاتر است و در این زمینه در ردیف های آخر قرار گرفته ایم.

ما هنوز از ایجاد یک جمع معدود ولی منظم برای تلاش گروهی برای رسیدن به اهداف مشترکمان ناتوانیم. هیچ فکر کرده اید، چرا ما در ورزشهای گروهی و تیمی ضعیف و عقب مانده هستیم؟ ملتی که اهل مطالعه و تحقیق نیست و به گواهی آمار از پایین ترین سطح مطالعه در بین کشورها برخوردار است و بنابراین هر لاطائلی را بی دلیل قبول می کند، کجا شایسته دموکراسی است؟ مردانی که برای ارضاء حس مالکیت خود بر زنان با قلدری و دیکتاتوری و با زور و اجبار بر آنان حجاب پوشانیده اند و یا بر اجبار حکومت بر این امر سکوت کرده اند، کجا لیاقت دموکراسی و حکومت بهتر از جمهوری اسلامی را دارند؟ آیا در جمع های خانوادگی و میهمانی های خانگی، دولت و نیروی انتظامی {حاضر} است که حجاب بر سر زنان دیده می شود؟ یا این که برادارن و خواهران یک خانواده، اگر بخواهند ارثیه پدر درگذشته شان را به طور مساوی بین خود تقسیم کنند، آیا جمهوری اسلامی می تواند مانع آنان شود؟ چه کسانی زنانی را که تنها گناهشان عشق ورزیدن است به بیدادگاههای جمهوری اسلامی تحویل می دهند تا آنها را محکوم به سنگسار نماید؟ مگر این ناجوانمردان، غیر از شوهران یا پدران یا برادران همین زنان بیگناه هستند؟ همین گونه است در مورد احکام ضد بشری مانند قصاص و اعدام و از این قبیل. باید بپذیریم که معضلی تحت عنوان جمهوری اسلامی تنها بخش کوچکی از هزاران مشکل پیچیده ما است و تازه همین مشکل هم، خود معلول و نتیجه فرهنگ استبداد زده این ملت نفرین شده است. مردم ما هنوز ادب و تربیت لازم برای زندگی در یک جامعه آزاد و دموکرات را نیاموخته اند، در نتیجه صدها بار هم حکومتها عوض بشوند و بیایند و بروند، باز در بر همین پاشنه خواهد چرخید. باید فکری به حال فرهنگ سنتی واستبداد زده خود بکنیم و مشکل را به صورت ریشه ای حل کینم. علف هرز جمهوری اسلامی از لجنزار فرهنگ عقب افتاده ما تغذیه می کند و ادامه حیات می دهد.
همه اینها را گفتم نه برای اینکه بگویم من از هرگونه اصلاحی در احوال ملت نا امید هستم، بلکه هدفم این بود که باید این لجنزار را از سرچشمه بخشکانیم تا دیگر علفهای هرزی مانند جمهوری اسلامی و یا هر حکومت مستبد و ضد بشری و آزادی ستیز دیگری فرصت رشد نیابد.
اگر قرار است کاری بکنیم و البته باید بکنیم، آنست که به دردهای فرهنگی خود بیشتر بپردازیم و همزمان با مبارزه با معلول جمهوری اسلامی، با علت آن که همان فرهنگ منحط و سنتی و عقب افتاده مردم باشد، نیز به مبارزه برخیزیم. در حقیقت، جهاد اکبر ما همین امر می تواند باشد. برای سرعت بخشی به خیزش مردم برای آزادی ستانی از مستبدین و حفظ دستاوردهای پیشین، باید با فرهنگ استبدادی این مرز و بوم در هر رنگ و لباسی مبارزه کنیم. باید ابتدا خود را آگاه و بیدار و رها و آزاد کنیم و آنگاه، به آگاهی و بیداری و رهایی و آزادی دیگران از نزدیکان گرفته تا دورتران همت بگماریم. ممکن است راه به نظر طولانی بیاید ولی باید قدمهای مطمئن برداریم و اجازه ندهیم تجربیات تلخ گذشته تکرار شود. به سنتهای خود با دیده انتقادی بنگریم نه با دید خودشیفته.
منتظر نظرات دوستان در خصوص این نوشته هستم.