- دمکراسی ما کامل نیست. اما از دیکتاتوری های خونریز بهتر است. سرمایه داری ناعادلانه است، لیکن مانند استالینیسم جنایتکار نیست. ما اجازه می دهیم که میلیون ها افریقایی از ایدز بمیرند، ولی ما مثل میلوسوویچ اظهار نظرهای نژاد پرستانه نمی کنیم، ما با هواپیماهای خود عراقی ها را می کشیم اما مانند رواندا گلوی آدم ها را با چاقو نمی بریم
- حقیقت آن چیزی است که به صورت همزمان هم تازه است و هم جهان شمول. تازه است زیرا به وسیله نظم آفرینش قابل پیش بینی نبوده است و جهان شمول است زیرا می تواند به درستی نظر هر انسانی را، به واسطه آن که با اصالت انسانی اش مطابقت دارد، به خود جلب کند
- بدی عبارت است از انقطاع (بریدن) یک حقیقت به خاطر منافع خاص یا فردی
- سرمایه داری لیبرال به هیچ وجه خیر بشریت محسوب نمی شود، ایزاری است برای انتقال پوچ گرایی تخریب گر و وحشی
- در شرایط مشخص اخلاقیات حقیقت جو به نبرد با چهار چیز که ضد حقیقت هستند برمی گردد: جهل سالاری، دانشگاه گرایی کاسبکارانه، سیاست های سودجویی و نابرابری و بربریت جنسی
- بدی زمانی روی می دهد که من قدرت لازم را برای وفاداری به خیری که مرا به خود می خواند ندارم