براندازی دیکتاتوری (3)
نوشته ی : م.بدری
ویرایش از دفتر تولید خودرهاگران (1)
قدرت بدست شماست
هرکدامتان تک تک و دسته جمعي قدرتمندید. ايران مال شماست ! این ثروت عظیم در همه جای مملکت متعلق به شماست و نه آخوند های دزد و فاسد و سردارن چاقو کش شان.
پس، زمان آن رسيده که مال خود را ازدست آنها پس بگیریم.
امروز به اين گفته ها فکر کنید. نافرمانی و عدم همکاری را شروع کنید، اگر خواهان آزادی هستید اگر کار می خواهيد، اگر به سرنوشت فرزندانتان اهمیت مي دهید، اگر فکر می کنيد که حق دارید در رفاه و آزادی زندگی کنید جای درنگ نيست، از همین امروز همت کنید و کار را شروع کنید که با هم و درکنار هم به پایانش رسانیم.
ما هرگز شما را تنها نگذاشته و با تشریح جزئیات و راهنمایی های گام به گام نشان خوهيم داد که چگونه و به کجاي پیکردیو باید ضربه زد تا از پای درآید. بار ديگر عمیقا فکر کرده و از خود بپرسید که آیا می خواهم وارد در این راه پر فراز وخطربشوم؟
اگر جوابتان مثبت بود و اين شهامت و ایمان را دارید شروع به کار کنید که با هم وارد گود شویم.
پاينده ایران سربلند مردم ایران
گام نخست را ادامه مي دهیم
در مرحله نخست گفتیم که باید اول ایمان بیاوریم به آزادی و با تمام وجود و هستی مان خواهان آن بوده و آماده مبارزه و فداکاری برای آن باشيم.
گفتیم که نخستین گام در مبارزه براي آزادي، نشان دادن نارضايتي مان از رژيم و عدم همکاری با آن از راههاي مختلف مانند خرابکاری در روند کارها در هر رده و هر زمان که بتوانیم، شعار نویسی بر دیوارها تکثیر و پخش اعلامیه، خسارت زدن به اموال رژیم و دولت هر قدر هم که کوچک باشد، شرکت نکردن در انتخابات تظاهرات و هر گونه گرد همایی از سوی رژيم و گوش نکردن و رعایت نکردن قوانین و دستورات رژيم بدون ریسک و ايجاد خطر براي خویشتن است.
با انجام این گونه کارها که بنیاد آغازين براندازی دیکتاتور و قدم اول در نافرمانی مدنی مي باشد هرکدام به چشم خود خواهیم دید و سايرين نیز خواهند دید که رژيم روئین تن نبوده و ضربه پذیر است و حتی یک نفر هم می تواند روند چرخش آنرا کند تر کرده و به آن صدمه بزند. گفتيم که باید به قدرت و توانائي خودمان آگاه باشيم و بدانیم زمانی که بهم بپیوندیم چه نيروی عظيمي خواهيم شد.
و گفتیم که ما در این راه از گام نخستین با شما بوده و آنرا تا به آخر ادامه خواهیم داد.
خواست و خواهش ما از همرزمانمان درون ایران این است که با توجه کامل به آگاهی ها و پیشنهادات با استفاده از ابتکارات شخصی و تا حد امکان بدون به خطر انداختن خود عمل کنند و یاد آوری شد که با درمیان گذاشتن اين گفته ها با ديگران در یار گیری و کسب توانایی مردمی براي بر پا خیزی و تا آن روز ما را و خود را یاری دهند.
در گفتارهاي پیشین ياد آوری کردیم که در عرصه میدان مبارزه کجا هستيم. می دانیم چه می خواهيم، چه نیروئي داریم و نیروهای سرکوبگر که ها هستند و راههای مقابله با آنان چيست که همه اینها به صورت کاملتر و هر کدام جداگانه تشريح خواهد شد.
مشکل مقابله و مقاومت در برابر نیروهای سرکوب گر يک سئوال کلیدی است که در مغز و بر زبان مطرح می شود و این که چاره چیست و راه غلبه بر آنها کدام است.
اولين و به ظاهر منطقی ترین راهی که به نظر می آید جنگ مسلحانه با عوامل رژیم و از بین بردن آنان و روئسایشان از طريق مبارزه مسلحانه است، ولی باید دید آیا توانایی این کار و پرداختن هزينه آن را داريم؟ خشونت، نقطه ی قدرت رژیم است و برای ابراز آن دارای نفرات کافي و سلاحهای مختلف است، که راه های به کار گیری آنها را نیز مي دانند و هر زمان که لازم بوده از این نقطه قدرت استفاده کرده اند و خواهند کرد. پس برای ما، که نه اسلحه داریم و نه نفرات آموزش دیده، اشتباه محض است که از نقطه قدرت رژيم وارد مبارزه با آن شویم و بقول معروف با شاخ گاو دربيافتیم، چون نه تنها قدرت مقابله با گلوله را نداریم بلکه در نهایت مجبور به عقب نشیني شده با دادن تلفات باید خشونت ها و وحشيگری سرکوب بیشتر را نیز تحمل کنیم تا ریشه مبارزه خشک شود. در ضمن، امتياز ادعاي دفاع از خود و سرکوبی دشمنان انقلاب را هم به رژیم داده ایم و این هدفی نيست که ما مي خواهیم به آن برسیم، بلکه راه دلخواه رژیم است که به نام قانون و مبارزه با اغتشاش با خشونت و وحشیگری مخالفان خود را سرکوب و ترور نموده و وحشت را بر جامعه حاکم کرده بر نفوذ و قدرت خود اضافه کند. بنابر این راه مبارزه مسلحانه ما را به هدفمان نخواهد رسانید.
ولي در مقابل این راه، یعني مبارزه خشونت آمیز، راهی باز تر هموار تر و مستقیم تر، و همچنین با قابلیت اجرای بیشتر و هزینه ای کمتر براي رسيدن به آزادي وجود دارد که در دهه های اخیر به دست مردم عادي و در مقابل دیکتاتورهای خشن تر و بي رحم تر از ج-ا مانند لهستان، رومانی، چکسلواکي، آلمان شرقی، السالوادور، گواتمالا، فيلیپين و غیره به کار گرفته شده و همه جا نيز به موفقیت و پيروزی رسیده و همگي دیکتاتور ها را ساقط کرده است و آن راهي است که آن را “نافرمانی مدنی” می نامیم. حال ببينیم نافرمانی مدني چيست؟
پایان قسمت سوم
1) نوشته هایی که به اسم افراد منتشر می شود بیانگر نظرات شخصی آنان بوده و گویای مواضع و دیدگاه های سازمان خودرهاگران نمی باشد.