از: فرهنگسرای انسانگرایی
تردیدی نیست
باید گذر کنیم از این بندها
و چه روزی بهتر از امروز
تردیدی نیست
باید گذر کنیم از این بندها
و چه روزی بهتر از امروز
که به جرم دیدن تور صیادهای مان
چشم بندمان می زنند
و به جرم زندگی خواهی
نان فرزندان مان را به گرو می برند
پس
پیش از قربانی شدن
در زیر وزنه ی سود خدایان سرمایه
باید که بگذریم از سد متروک استثمار
و چه روزی بهتر از امروز
سیلی از آن سوی نیل راه افتاده
که اهرام زر و زور و تزویر را چون زورقی شکسته بر صخره می کوبد
پس چه روزی بهتر از امروز
ورد خدایان در تقدیس سود
سودی برای شان نمیآورد
و بارگاه بهشت بخش خصوصی شان
هیچ زائری ندارد جز کرم ها
پس چه روزی بهتر از امروز
که هر لحظه
هوشیاری شان پریشان تر
که رود خشکیده
جز لای و لجن ندارد
و گنداب، جای ماهیان آزاد نیست
دریا دور نیست
و تردیدی نیست که امروز، روز ما ست
————
ع. یزدانی