- اتحاد در اپوزیسیون هرگز به صورت خودکار صورت نمی گیرد. حاصل اراده ی افرادی است که به آگاهی، شجاعت و مسئولیت پذیری مجهزند.
- بود و نبود چیزی به اسم اتحاد نیروهای اپوزیسیون هرگز حاصل تصادف نیست. محصول تلاش برنامه ریزی شده کسانی است که بر اساس خردگرایی و واقع بینی برای پیاده کردن یک برنامه مشخص گردهم می آیند.
- تعبیر بسیاری از اتحاد «در کنار هم نشستن» است، در حالی که اتحاد بیشتر به معنای «همکاری کردن» است. اتحاد سیاسی هدف نیست ابزار است. دائمی نیست، موقت است. آرمان گرایانه نیست کارکردی است.
- وجود چیزی به اسم اتحاد فقط در عمل معنا می یابد. حرف مشترک عامل اتحادنیست، عمل مشترک است که به اتحاد تحقق می بخشد. وقتی کسی عمل ندارد و فقط اهل حرف است نه اتحاد می خواهد نه قادر است که آن را صورت بخشد.
- دو تشکل عمل گرا با 99 درصد اختلاف دیدگاهی می توانند روی یک درصد عمل مشترک اتحاد کنند و دو تشکل حرف گرا با 100 درصد شباهت دیدگاهی نمی توانند به چیزی به اسم اتحاد معنا بخشند. چون کاری ازشان ساخته نیست، چه تفاوت دارد که نزدیکی دیدگاهی آنها 100 درصد باشد یا 2 درصد؟
- اپوزیسیون به معنای غیر ادبی کلمه به آن بخش از نیروهای سیاسی گفته می شود که قدرت اجرایی و توان کنشگری دارند. این نیروها بدون شک قادرند، اگر بخواهند، با هم روی یک محور کاری مشترک همکاری نمایند. به این همکاری اصطلاحا می گویند «اتحاد ».
- اتحاد صد و پنجاه تشکل حرف گرا ضعیف تر از یک تشکل عمل گراست. چون در نهایت واقعیت توسط تشکلی که عمل می کند تغییر می کند نه توسط آنها که در مورد تغییر سخن می گویند و بس.
- اتحاد فقط میان نیروهایی ممکن و معنادار است که قدرت عملی دارند. در ورای آن که با عقاید و افکار این تشکل ها موافق باشیم یا خیر تنها آن ها هستند که می توانند چیزی را در دنیای واقعی تغییر دهند. نیرویی که فاقد قدرت اجرایی است یک مرجع فکری است و نه یک تشکیلات سیاسی تعیین کننده.
- سازمان خودرهاگران به سهم خویش وظیفه ی خود را ترویج و گسترش آموزش خودسازماندهی اجتماعی در درون جامعه می بیند و بر این باورست که فقط با اتکاء به نیروهای کنشگر درون ایران است که یک تشکل سیاسی می تواند برای خود جایگاه هدایتگر و تعیین کننده را قائل شود.