آیا مردمی که از حیث اخلاقی شبیه رژیم باشند آن رژیم را سرنگون خواهند کرد؟
سرنگون کردن یک رژیم همیشه به دلیل مشکل اخلاقی نیست. ممکن است به خاطر مسائل دیگری مانند وضعیت اقتصادی و مادی باشد. اما مرزبندی اخلاقی معیار این است که یک ملت چه زمانی دست به این کار می زند و دیگر این که چگونه این کار را می کند. مثلا در شرایط کنونی هستند میلیون ها ایرانی که از رژیم بسیار ناراضی اند، چون فقیر و گرسنه و بی آینده هستند، اما این میلیون ها ایرانی بر علیه رژیم قیام نمی کنند. آنها منتظرند که کسی بیاید و این کار را انجام دهد. در این صورت آنها خوشحال خواهند شد. اما دلیلی که سبب می شود این ها خودشان اقدام نکنند همان مشکل اخلاقی است. یعنی این ستمی را که بر آنها می رود چیزی بد و سخت می دانند ولی غیر قابل تحمل نمی دانند. چرا؟ چون بسیاری از آنان متوجه نیستند که در طول سال ها و به تدریج بر اثر فقر و گرفتاری به کارهایی تن در داده اند که غیر اخلاقی است: رشوه گرفته اند، رشوه داده اند، گران خریده اند، گران فروخته اند، دروغ شنیده اند و هیچ نگفته اند و خودشان نیز برای رفع نیاز دروغ گفته اند. این رفتارهای منفی سبب می شود که زشتی رفتار و برخورد حاکمان برای مردمی که در حدی خرد و ابتدایی و از سر نیاز به این کار می پردازند کم رنگ شود، تا آن حد که دیگر در مردم انگیزه حرکت علیه رژیم را از میان می برد. برای همین نیز لازم است به صورت مداوم بر وجه اخلاقی مبارزه تاکید شود. بازگشت به اخلاق زمینه ساز فعال کردن مبارزه ی سیاسی و وارد شدن توده ها به این مبارزه است.