برنامه کاوشگری جامعه: ریشه های استبداد زدگی – قسمت نهم
برنامه کاوشگری جامعه
دکتر کورش عرفانی
ریشه های استبداد زدگی
تلویزیون پارس
قسمت نهم
برنامه کاوشگری جامعه
دکتر کورش عرفانی
ریشه های استبداد زدگی
تلویزیون پارس
قسمت نهم
تا زمانی که روشنفکر ما دست به گِل نبرد و نرود در درون واقعیت ها، و روش تحقیق را پیدا نکند، و تابع نتایج مستندِ بدست آمده از پژوهش خودش نباشد، در کار روشنفکری بیشتر ادیب است تا روشنفکر.
روشنفکر کسی ست که غم دوران دارد و از اینرو باید به مشکل عصر تاریخی خود بپردازد، و در هر دوره این مشکل متفاوت مینماید. مسئله اصلی دوران ما در ایران امروز “گذر از استبداد دینی” ست. مقوله “گذر” در اینجا هم سیاسی و هم فلسفی است و نقد قدرت و دین را توامان در بر می گیرد. همینجاست که جایگاه فیلسوف از روشنفکر جدا می شود. اگر این فاصله وجود نداشت، مارکس نمی گفت: فیلسوفان جهان را تفسیر کردند، حال آنکه باید آنرا تغیر داد! پس روشنفکر نمیتواند تنها مفسر دوران باشد، اگر اینگونه باشد، نقش روشنگری و آگاه سازی اجتماعی نخواهد داشت.
نکته دوم، نویسندگان جامعه اند. آنها متوجه این موضوع نیستند که اگر نتوانند، خطّ قرمز مابین خلاقیتِ ادبی و گرایش های سیاسی را حفظ کنند، می افتند به همان چیزی که شما به آن «تحلیل ایمانی» می گویید. یعنی تحلیلی مبتنی بر «اعتقاد». اعتقادی که از «سازمان» گرفته شده، و دانشی که برای بسط آن مورد استفاده قرار می گیرد. در صورتی که چنین انسانی شاید هیچوقت به دنبال این نباشد که بر اساس فکت ها آن اعتقاد را بسنجد و ببیند که آیا کاربردی دارد یا نه.
بدیهی است که استمرار و ثبات در روند ایجاد دمکراسی و عدالت های اجتماعی جدا از انجام فعالیت های گسترده و سازمان داده شده فرهنگی مقدور نخواهد بود و در هر دو بخش، نیاز به سازماندهی و اقدام عملی احساس میشود.
تا زمانی که ما موفق نشویم، با خودنقدگری؛ با زیر سوأل بردن بسیاری از باورهایی که تابحال با آنها حرکت و مبارزه می کردیم، یک انقلاب درونی و فرهنگی در درون جناح اپوزسیون بوجود نیاوریم، تنها کاری که می توانیم بکنیم، بازتولیدِ حاکمیتهای استبدادی یکی بعد از دیگری ست.
در کشور ما ایران، خشونت و رفتارهای ضد انسانی توسط سردمدارانش، اعمال و تشویق و ترغیب می شود. نمونه این گونه رفتارها برخورد توهین آمیز و غیر انسانی ماموران امنیتی پلیس ارشاد و نظایرآن با مردم، شلاق در ملا عام، سنگسار و اعدام های خیابانی را می توان نام برد.
سیستم، کاملاً آگاه است که طبقات کنشگر جامعه عمدتاً طبقات پائین جامعه بوده و از همراهی جنوب شهری ها در مبارزات آزادی خواهی مردم در هراس است
نقش یک فرد در این جوامع کاملاً تحت تأثیر نقش یک طایفه یا یک قوم قرار داشته و وابستگی های مذهبی هم از سوی دیگر آنرا تثبیت و بدان دامن میزد.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes