قدرت اجتماعی یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم.
قدرت اجتماعی یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم. و مردم نمی توانند به صورت سازمان یافته در سرنوشت خویش دخالت کنند مگر آن که از روش خودسازماندهی بهره برند.
قدرت اجتماعی یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم. و مردم نمی توانند به صورت سازمان یافته در سرنوشت خویش دخالت کنند مگر آن که از روش خودسازماندهی بهره برند.
خون می خورد آنکس که هنرمند حقیقیست //
چون وصله ناجور درین دور و زمانند
هدف: ساختن یک جامعه ی انسانی: جامعه ای که در آن جان و کرامت انسان به طور نهادینه پاس داشته می شود.
هرگز نگویید کار تمام است، دیگر نمی توانم دست به حرکتی بزنم، فاتحه ام خوانده است و امثال آن. تا آخرین لحظه به خود، قدرت خود و به توانایی بی نهایت خویش باور داشته باشید و خواهید دید که همیشه راهی برای پیروزی وجود دارد، حتی اگر لحظه ی آخر باشد.
مدیریتی که بر اساس قدرت سازمان یافته و نهادینه شده مردم به طور مستقیم اعمال شود می تواند تضمین کننده ساختن یک جامعه انسان مدار باشد، جامعه ای که در آن جان و کرامت هر کس محافظت می شود.
قدرت اجتماعی بالاترین منبع قدرت در جامعه باید باشد. یعنی قرار گرفتن مهمترین ابزار اعمال قدرت در دست نهادهایی که به طور مستقیم توسط مردم اداره می شوند.
سازمان خودرهاگران در مسیر ایجاد خودآگاهی و خودسازماندهی میان محرومان جامعه
ما به دنبال یارگیری و جذب نفر نیستیم، ما در پی ترویج اندیشه ی انسان مداری و قدرت اجتماعی در جامعه ی ایران هستیم. تاکتیک ما در شرایط کنونی و برای پیاده کردن استراتژی سازمان عبارت است از اجتماعی کردن این اندیشه. یعنی بردن فکر خودرهاگری، انسان مداری و قدرت اجتماعی به درون لایه های مختلف جامعه ی ایرانی.
برای سازماندهی نیاز به یک نفر است که سراغ نفر دوم برود. از زمانی که دو نفر با هم کار می کنند کار سازمان یافته آغاز می شود.
Copyright © 2024 | WordPress Theme by MH Themes