آموزش نافرمانی مدنی: استراتژی و تاکتیک ها (قسمت دوم)

کمیته مبارزه نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران

آموزش نافرمانی مدنی: استراتژی و تاکتیک ها

(قسمت دوم)

پژوهش از: م.بدری

———————————————————————————

نقش مردم در بقای حکومت استبدادی

باید بدانیم که هر حکومتی ، هر قدر بزرگ و قوی، هر قدر بی رحم و سرکوبگر با هر چقدر نیرو که در اختیار داشته باشد، در نهایت برای ادامه دادن به حکومت کردن نیاز به “مردم” دار دو بدون “مردم” و همکاریشان، در زمينه های مختلف اجتماعي و اقتصادی،  حکومت قدرتی نداشته و به طور عملی فلج خواهد بود و بسیج و سپاه و لباس شخصی و غيره هم در اين حالت و بدون “مردم” قادر به هیچ کاري نبوده و کمکي برای حکومت نخواهند بود.

هر کدام و هر نفر از “مردم” دانه اي از زنجیر بلندیست که قدرت رژيم را نگهداري کرده کمک به سرکوب خویش می کند و عدم همکاري هر نفر، از استحکام و قدرت این زنجیر کم کرده و در نهايت آنرا می شکند. نمونه ی اجتماع ناراضی را دوباره بررسي کنیم. در خانواده پدر و مادر و فرزندان  هرکدام به فراخور وضعیت شان در اجتماع، از شرایط حاکم ناراضيند، در اجتماع متشکل از همان خانواده ها کارگران و کارمندان، استادان و معلمان، دانشجویان و دانش اموزان، پيشه وران و مغازه داران، زنان و دختران و همگی اقشار از حکومت ناراضیند، ولی هر کدام به تنهائی همگی وظایف کاری و اجتماعی و دولتی را برای ادامه معاش زندگی و روال پيشرفت شرایط انفرادی خود را انجام می دهند. بدین ترتیب جامعه اي ناراضی رژیم دیکتاتوری را بر روی پا نگهداشته و با کنترل گروهي که نارضایتی خود را گاه به گاه نشان می دهند، تمام چرخ های حکومت به دست همان مردم ناراضی به خوبی مي گردد و در اجتماعی خاموش و منفعل رژیم، پایه های سرکوب بیشتر را استحکام داده و به خودسري و دیکتاتوری ادامه مي دهد.

نکته مهم را توجه کنید!! این شما مردم هستید که، با تمام نارضايتي و انزجار از رژیم ، با همکاري خود و قبول و انجام دستورات حکومت ( گرچه با اکراه)، چرخ های حکومت ملایان و پاسداران را می چرخانید و پایه های آن را تحکیم مي کنيد! کاری که هزاران چاقوکش و چماق دار و تفنگ بدست از آن عاجزند، شما مردم به رايگان انجام داده و بي آن که خود بدانيد، رژیم و اربابها را بر سر کار نگاه می دارید. بله شما مردم با تمام نفرت و آزردگی ،عامل اصلی ادامه حیات ملایان و چاقو کشانشان هستید.

با احساس رضايت از اینکه با همه جنایات و فساد و اختناق، با شما کاري ندارند، از کارهایی که با ديگران مي کنند چشم می پوشيد، تا روزي که به سراغ خودتان بيايند و با شما همان کنند که با قربانیان قبلی کرده اند. خاموشی و تجاهل به نديدن و دانستن به هیچ روي شما را از نظر جانی و مالي تامین نمي کند و تضمین نمی دهد. وهمان گونه که پدران و مادرانمان بدون توجه و نگرانی از آینده، نسل پسین و فرزندانشان، تسلیم بی قید و شرط شیادان عمامه به سر شدند، ما هم بدون فکر به آینده خود و فرزندانمان آنان را فدای ترس و خاموشی و امنیت فردی خودمان نموده و نا خواسته سرنوشت شومی برایشان تدارک می بینیم.

حال اگر آماده ايد که این نارضایتی را از فکر به عمل درآوريد و براي رهایی از دست ظالمان بپا خیزید، بدانید که در همان لحظه جویباری باریک در راه براندازی رژیم حاکم به راه افتاده که به جویبارهای دیگر مقاومت پيوسته، نهرها و رودخانه هایي را می سازید که در نهایت به سیل خروشان و خشمگين مردمی تبدیل شده هر چيز و هر کسی را بر سر راه خود نابود می کند. همیشه بخاطر داشته باشيد که جویبار و نهر و یا صد نفر و هزار نفر غیر مسلح هیچ شانسي در مقابل سرکوبگران و آدمکشان تا دندان مسلح نداشته و در مقابل یورش آنان شکست خورده و مجبور به تسلیم اند، پس باید در همه ی موارد نافرماني مدني از رودخانه و سيل استفاده کرد، یعنی با تعدادي چنان زياد و انبوه با آنان روبرو شويم که در همان لحظه اول بدانند که هیچ شانسي برای غلبه کردن بر اين نيرو را ندارند.

با منطق سرکوب آشنا شویم.

تاکتيک سرکوبگران بسيار ساده و عملی است:

  • · حمله به گروهي کوچک با حد اکثر خشونت و خونریزي،
  • · جدا کردن عده اي دیگر از انبوه مردم و کتک زدن دسته جمعی و بي رحمانه ی آنان،
  • · دستگیری و انداختن آنها در خودروهای آماده از پیش
  • · و دور کردنشان از صحنه ی عملیات.

دليل بکار گیری مکرر این تاکتیک این است که نیروهای سرکوبگر بر حسب تجربه می دانند که

اول: افرادی که در صفوف مقدم مردم هستند جسورتر، خشمگين تر و در نتیجه خطرناک تر از ساير مردم در صفوف عقب تر اند.

دوم: حمله بی رحمانه و اعمال خشونت کامل به مردم نشان می دهد که اگر بایستند و مقاومت کنند چه سرنوشتي در انتظارشان هست.

سوم: خشونت و بويژه دیدن خون و کسانی که در خون خود غرقند  اثري بسيار منفی بر ديگران گذاشته پايه هاي مقاومت شان را سست نموده و آنان را به فکر ترک صحنه و فرار مي اندازد.

چهارم: کتک زدن بي رحمانه، دستگيری و دور نمودن افراد مقدم در صف که در بین آنها اکثرا سرکردگان گروههاي مقاوم هم وجود دارند و مردم را به ایستادگی و عمل تشويق میکنند، معمولا در بين مردم تجسم لشگر بی سردار را به وجود آورده آنان را برای برداشتن قدم بعدی گمراه و متزلزل می کند و در نهايت چون نمی دانند چه کنند، یا فورا محل را ترک کرده و یا در مقابل حملات بعدی سرکوبگران مقهور و مجروح شده و زیر دست و پا می مانند. مخصوصا زنان و افراد مسن تر با توان بدنی کمتر. و نتیجه آنست که تا کنون دیده ایم.

نیروهای سرکوب دستور اکید دارند که در عين ابراز خشونت و به خون کشيدن هر چه بیشتر انسانها، مواظب باشند که تا حد امکان و کنترل کسی کشته نشود، زيرا استادان و طراحانشان می دانند که به همان نسبتي که دیدن افراد زخمی و خونین و در حال فرار عزم ایستادگي و مقاومت را متزلزل و کم می کند، دیدن کشته آنان را جری تر و غضبناک تر نموده بر اراده ایستادگیشان افزون مي کند و بنا براين اگر بر حسب اتفاق کسي از مبارزين کشته شد، فورا جسد را از محل دور مي کنند که کسی با دیدن آن فریاد “کشتند” سر ندهد.البته اگر که هر چند نفر از دستگیر شدگان بعدا در زندان و بر اثر شکنجه و شلاق مردند باکي نيست، چون نه خبرش را به کسی مي دهند و نه جوابگوی کسی هستند و جسد مرده را هم یا با گرفتن ضمانت سکوت و تهدید هاي زیاد به خانواده اش می دهند و یا آن را سر به نيست کرده بودنش را به کل انکار می نمایند.

در فصل “روش های نافرمانی مدنی” به راههای موجود و عملی براي خنثی کردن عملیات سرکوبگران خواهیم پرداخت

ادامه دارد

برای تماس با ما با این آدرس تماس بگیرید: nafarmani@khodrahagaran.org

کمیته ی مبارزات نافرمانی مدنی سازمان خودرهاگران