اطلاعیه کمیته زنان سازمان خودرهاگران به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
نه به خشونت خانگی ، نه به خشونت اجتماعی ، نه به خشونت دولتی در آستانه پانزدهمین سال نفی خشونت علیه زنان، همچنان خشونت علیه زنان در انواع مختلف آن، یکی از معضلات جامعه بشری است. در ایران اما پانزده سال پس از اقدام جهانی حذف خشونت وضعیت زنان چگونه است ؟
اعمال خشونت علیه زنان چه در محیط خانه و چه در اجتماع به طور سیستماتیک بنا به شرایط موجود در جامعه و قدرت سیاسی حاکم همیشه وجود داشته است. گسترش قتلهای ناموسی، ازدواج اجباری، وضعیت نابسامان اقتصادی، عدم استقلال مالی زنان، بیکاری و محدودیت های ایجاد شده در زمینه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برای زنان، از جانب قدرت حاکم تأثیری به شدت منفی و پسرونده بر نقش زنان و جایگاه واقعی آنان در خانواده و اجتماع داشته است .
بارزترین تفاوت اعمال خشونت بر زنان در ایران و سایر نقاط دنیا، رسمیت و مشروعیت دادن به امر ضدّ انسانی خشونت از سوی حاکمیت و نهادهای حکومتی در ایران است .
خشونت و باز تولید آن همواره از طریق دستگاههای اجرایی، رسانهها و نهاد های آموزشی به طور مستمر تبلیغ و تقویت می شود. این الگو از طریق سرکوب زنان و تئوری برتری مردان بر زنان دنبال می شود . مشروعیت بخشیدن و توجیه خشونت در جهت کنترل و سرکوب زنان به عنوان حق مسلم مردان از دیدگاه واپسگرایانه، نبود ارادهای جدی برای مقابله با گسترش فرهنگ مرد سالاری و رواج نگرش بر مردان به مثابهٔ تنها قدرت در نهاد خانواده، همه و همه به گسترش روز افزون خشونت بر زنان کمک کرده است. خشونت اجتماعی و خشونت در خانواده در یک مجموعه و در کنش و واکنش مستقیم با یکدیگر قرار دارند. هر گاه اعمال خشونت علیه زنان در قوانین اجتماعی بیشتر باشد خشونت در خانواده هم افزایش میپذیرد و بالعکس.
مادامی که قدرت سیاسی حاکم برای انسان و جان و حرمت او ارزشی قائل نیست و خود را مؤظف به حفظ جان و کرامت انسانها نمیداند، جامعه شاهد بروز فجایعی نظیر فاجعه سعادت آباد و سنگسار هزاران زن و نقص عضو هزاران فرد بیگناه خواهد بود. خود سوزی بی رویه ی زنان در استان ها و مناطق محروم ایران مانند ایلام، بلوچستان، استان مرکزی، بوشهر، کرمانشاه همه حاکی از فشار غیر قابل تحمل بر زنان در خانواده است. دیدگاه مرد سالاری که عموما بر پایه رفتارهای جنسیتی بنا شدهاند، به عنوان یک اصل اساسی در همه ابعاد بر روابط اجتماعی القا شده است و دستگاههای قانون گذاری نیز به تقویت و ماندگاری این رفتار دامن می زنند. لایحه به اصطلاح حمایت از خانواده از این جمله اند. گسترش خشونت و آمار بالای قتل و خشونت فیزیکی به مرزی رسیده است که رسانههای حکومتی نیز از آن سخن میگویند .
سازمانهای اجرایی با تصویب قوانین تبعیض آمیز و قرون وسطائی، ابتدا زنان را از حضور در کنشهای اجتماعی محروم و سپس با ایجاد وحشت و اعمال قوانین ضدّ انسانی می خواهند آنان را به انزوا و انفعال بکشانند. خشونت در برخورد با زنان و فعالان زنان و اعمال محدودیتهای گوناگون علیه آنان به ویژه در یک سال و نیم اخیر و پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شکل و ابعاد گسترده تری به خود گرفته است. موج سرکوب و خشونت تنها به خانواده محدود نمیشود، خیابان، اماکن آموزشی، بیمارستانها، دفاتر وکلا و نویسندگان و هنرمندان زن تبدیل به صحنههای اعمال خشونت علیه زنان گردیده است. زنان همچنان قربانی نخست سیاستهای زن ستیزانه رژیم هستند. نداشتن امنیت شغلی، تبعیض جنسیتی و تفکیک جنسیتی و نا امن بودن فضای اجتماعی همه از اهرمهای فشار حکومت برای به خانه کشاندن زنان میباشد .
آنچه به خوبی مشهود است این است که صحنه صف آرایی و ستیز زنان بر علیه رژیم زن ستیز گسترده تر گشت است .
اجرای طرح “عفاف و حجاب ” ، فشار بر دختران دانشجو، طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاها، لغو قرارداد پرستاران در برخی از بیمارستانها، دستگیری وکلای زن، قدرت نمایی و همایش جدید نیروهای سرکوبگر بسیجی زن، مجازاتهای اجتماعی به مانند سنگسار، شلاق زدن و قطع عضو، لایحه تعدد زوجات تحت نام ” لایحه حمایت از خانواده”، فشار و تهدید زنان در خیابان به اسم “مبارزه با مانکنهای خیابانی”، انتقال زندانیان سیاسی زن به بند متادون زندان اوین، حبس کردن 17 زن در 24 متر مربع همه و همه حاکی از همدستی شوم تمامی دستگاهای رژیم ضدّ زن در جهت خاموش کردن و کنار گذاشتن این نیروی عظیم نوگرا و عدالت جوی است .
اما حکومت جهل و جنایت همواره از جانب زنان و فعالان زنان در پاسخ این اقدامات سرکوب گرایانه پاسخی دندان شکن دریافت کرده است. مقاومت شجاعانه زنان در زندان ها، رویارویی دلیرانه زنان و دفاع از شرافت انسانی در مقابل هجوم نیروهای سرکوبگر سازمان یافته حکومتی در خیابانها، اعتراضات مداوم دانشجویان دختر به طرح ضدّ انسانی تفکیک جنسیتی نمونه هایی از مقاومت حماسه ایی زنان ایرانی در برابر این زن ستیزان بوده است .
برای نفی خشونت علیه زنان گامی موثر برداریم :
مقابله و ضدییت با زنان و حقوق مسلم اجتماعی آنان در ماهیت انسان ستیزی حکومت اسلامی است. این اندیشه و دیدگاه انسان ستیزی تا مادامی که جمهوری اسلامی در مسند قدرت است دوام خواهد یافت. روز بین المللی حذف خشونت علیه زنان فرصتی است که به خود آییم و نیروهای خود را برای مبارزهای پیگیر و در همه سطوح و اشکال بسیج کنیم. با بالا بردن آگاهی در همه لایههای اجتماع و با برنامههای عملی و جدی برای مقابله با گسترش فرهنگ ضدّ انسانی مرد سالاری و نهادینه کردن این فرهنگ منحط متشکل شویم. فعالان جنبش زنان به عنوان یک وظیفه مبرم می بایستی به مقابله با گسترش خشونت و باز تولید آن به پا خیزند. زنان با تشکیل گروههای کوچک منسجم و مرتبط با یکدیگر به کار گروهی بپردازند و اشکال مناسب مبارزه برای حفظ جایگاه انسانی خود را پیدا و انتخاب کنند. جنبش زنان به شبکهای قوی و منسجم نیز دارد تا بتواند همچون گذشته پرچم دار مبارزات آزادیخواهانه و پایان بخش خشونت باشد. بدین ترتیب میتوان در مسیر کاهش خشونت روز افزون و در نهایت نفی آن در تمامی سطوح جامعه گامی موثر برداشت .
کمیته ی زنان سازمان خودرهاگران وظیفه ی خویش می داند که بار دیگر در پایان بر ضرورت انسان مداری به عنوان زیر بنای یک جامعه ایده آل و سازماندهی زنان کنشگر در این مسیر تاکید کند. مبارزه ی زنان از مجموعه ی مبارزات اجتماعی مردم ایران جدا نیست و با تاثیر گذاری ناشی از سازمان یافتگی خویش در جایگاه نخست جنبش آزادیخواهی و عدالت جویی مردم ایران قرار دارد.
کمیته زنان سازمان خودرهاگران
بیست و پنجم نوامبر برابر با چهارم آذر ماه
Great writter, Thankx for posting the prestigious blog. I found it handy. Kind regards !!