خودرهاگران: قدرت اجتماعی، یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم

  1. قدرت اجتماعی، یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم، باید بر قدرت سیاسی نظارت نهادینه داشته باشد
  2. دلیل عدم دستیابی ما به دمکراسی این بوده است که همیشه در پی به دست آوردن آن ازطریق تغییر قدرت سیاسی بوده ایم و نه از طریق ایجاد قدرت اجتماعی
  3. شکل گیری قدرت اجتماعی از زمانی کلید می خورد که من و شما به خود می گوییم : باید کاری کنیم، باید دسته جمعی سرنوشت خود را به دست گیریم
  4. به محض آن که مردم در کنار هم قرار گیرند و بدانند که چه می خواهند کند نیرومند ترین قدرت ها پایه گذاری شده است
  5. قدرت سیاسی از بالا جامعه را کنترل می کند و قدرت اجتماعی می تواند از پایین جامعه را مدیریت کند
  6. انجمن ها، سندیکاها، شوراها، جمع ها و گروه های شهروندان نمادهای از قدرت اجتماعی هستند، یعنی قدرت سازمان یافته ی مردم
  7. سازمان خودرهاگران ضمن اهمیت قائل شدن برای قدرت سیاسی و این که به دست چه جریانی بیافتد استراتژی کاری خود را بر روی مبارزه و تلاش برای نهادینه کردن قدرت اجتماعی قرار داده است. یعنی سازمان یابی کارگران، دانشجویان، معلمان، رانندگان کامیون ها، دانش آموزان، کارمندان و غیره در شوراها و اتحادیه ها و انجمن هایی که خود تاسیس کرده و مدیریت می کنند