شبنامه مردم – شماره 2 – درس های روز کارگر برای ماه خرداد آینده

Shabnameh-2

با همه یِ فرارسانی و تبلیغاتی که در اینترنت و ماهواره ها برای روز کارگر شد، ولی بخش بزرگی از مردم در آن شرکت نکردند. این گردهمایی ها نشان دادند از آنجا که اینترنت ابزار فرارسانی ای است که بیشتر، طبقه ی میانی جامعه به آن دسترسی دارد، برایِ فراگیر کردن هرچه بیشتر جُنبش آزادیخواهی مردم ایران در سراسر کشور و رساندنِ پیام آن در میان لایه هایِ تنگدست و محروم جامعه، نیاز است که تمرکز تبلیغاتی برای سازماندهی گردهمایی ها رویِ راه ها و ابزارهایِ سنتی گذاشته شود همانند پخش شبنامه، شعار نویسی و گفتگوی مستقیم با مردم که از دسترسی به اینترنت و ماهواره بی بهره هَستند.

یکی از ویژگی هایِ خوبِ گردهمایی ها در روز کارگر پراکندگی آن در سراسر محله هایِ شهرها بود؛ این شیوه از گردهمایی ها  مانع نیروهایِ سرکوبگر از پیشگیری از برگُزاریِ آنها شد. ولی از آنجا که فاصله یِ این گردهمایی هایِ پراکنده به اندازه ای دور از هم بود که آنها نمیتوانستند بهمدیگر بپیوندند، گردهمایی هایِ روز کارگر نتوانستند بگونه ی چشم گیر و چند ده هزار نفره خودنمایی کُنند.

آموزشی که از این گردهمایی ها گرفته میشود این است که:
1- تا آغاز گردهمایی ها در خرداد ماه آزادیخواهان باید بکمک راه های سنتی همانند پخش آگاهینامه، شبنامه، و شعار نویسی و گفتگو مستقیم با مردم برای آگاهی رسانی به آنها، پیام جنبش را به میان همه-یِ لایه های اجتماعی ببرند.
2- در پیوند با آرایش و سازماندهی گردهمایی ها، پیشنهادهایی که تا پیش از این داده می شدند و از مردم می خواستند که با گردهم آمدن و برپایی در یک محل اصلی در شهر، راهپیمایی ها را آغاز کنند، نشان دادند که پیشنهادهایِ موفقی نیستند، زیرا نیروهای سرکوبگر می توانستند با بستن راه هایی که رهگُذران را بسوی کانون اصلی هدایت می کردند، فرد فرد شرکت کنندگان را از رفتن به آن محل گردهمایی باز دارند. تجربه ی عاشورا از این رو موفق بود که بجای رفتن یک تنه به محل گردهمایی، افراد از پیش و در حاشیه شهرها در دسته هایِ گوناگون بهم پیوستند و به سوی محل گردهمایی به راه افتادند که می توانستند بسادگی موانع و دیواره های دفاعی نیروهایِ سرکوبگر را پشت سر بگذارند. با درس گرفتن از این آزمون ها پیشنهادی که همکنون می تواند بهترین کارایی را برای گردهمایی ها و راهپیمایی ها در خرداد ماه داشته باشد این است که:

آزادیخواهان گردهمایی های خود را همانند روز کارگر در محل هایِ گوناگونِ هر شهری، همزمان برپا کنند ولی فاصله-ی آنها به اندازه ای از هم باشد که این گردهمایی هایِ پراکنده بتوانند پس از افزایش شمار تظاهرکنندگان، به آسانی و در زمان کوتاه در یک محل مشخص به هم بپیوندند. برتری آین آرایش و سازماندهی در این است که:
الف) کودتاچیان نخواهند توانست به اندازه بسنده نیروهای سرکوبگر برای پیشگیری از این گردهمایی هایِ پراکنده فراهم آورند و به سویِ آنها گُسیل بدارند.
ب) گردهمایی هایِ پراکنده می توانند در زمان کوتاه پس از رسیدنِ شمار شرکت کنندگان به یک شمار چشمگیر، بهمدیگر بپیوندند و راهپیمایی هایِ میلیونی را برگزار کُنند.
************************************

برای آگاه سازی کارگران و قشرهای محروم جامعه نمی توان به اینترنت بسنده کرد. مناسب ترین وسایل ارتباطی با این قشرها عبارتند از:

شبنامه – اعلامیه

دیوار نویسی

ارتباطات رودرو

************************************

آماده ی ماه خرداد باشیم: ماه قیام و عدالت جویی

1 Comment

  1. پیشنهاد در رابطه با تظاهرات 22 خرداد:
    پیشنهاد من این است که برای 22 خرداد بچه های هر محل یک گروه تشکیل بدهند.
    این گروه که افرادش یکدیگر را می شناسند با هم قول و قرار می کنند که درساعت معین
    در محل سکونتشان و یا در محل مشخصی همدیگر را ملاقات کنند. بدین ترتیب تعداد زیادی تجمعات (تظاهرات)
    شروع می شود که با براه افتادن این تجمع…ات (“جویبارها”) رودخانه بزرگی
    در تهران (هر شهر) براه می افتد.
    مزایای این طرح این است:

    اول: تظاهرات بزرگ تهران (هر
    شهر) دارای واحدهایی خواهد شد که افراد هر واحد یکدیگر را می شناسند و با همکاری یکدیگر جرقه اولیه را می زنند. این آشنایی
    تضمینی برای جرقه اولیه وهمکاری در مراحل بعدی است.

    دوم: نیروهای سرکوبگر رژیم نمی توانند خود برای مقابله با مردمی که تمام سطح شهر پراکنده اند آماده کنند. واحد های سرکوبگر رژیم باید درتمام سطح شهر پراکنده شوند. این پراکندگی
    آنها را ضعیف و آسیب پذیر می کند. ضمنا با عدم آشنایی به محیط، محله ها و کوچه
    پس کوچه ها. قدرت مانورشان بسیار محدود خواهد بود. من برای اینکه
    بتوانم قدرت مردم را در
    چنین طرحی به تصویر بکشم از مثالی
    استفاده می کنم که جالب/قشنگ
    نیست اما منظورم را بخوبی روشن می کند:
    تصور کنید که هر شهر جنگلی انبوه
    است که باید توسط مردم به آتش کشیده
    شود. در کنار هر جنگل، اداره جنگلبانی
    وجود دارد که 50 نفر جنگلبان
    برای جلوگیری از آتش سوزی نگهانی می دهند. حال
    اگر در نظر بگیریم که
    500 نفر قصد به آتش کشیدن جنگل را داشته باشند، در
    اینصورت کافی است که
    این 500 نفر در سرتاسر جنگل در یک زمان پراکنده شوند و
    هر نفر آتشی
    بیفروزد. در چنین وضعیتی 50 نفر مامور جنگلبان به هیچ عنوان
    قادر به
    خاموش کردن جنگل نحواهند بود. می بینیم که در این مثال “زشت” بخوبی

    قدرت مردم دیده می شود، البته به شرطی که آنها در یک زمان و به صورت
    هماهنگ
    عمل کنند/آتش روشن کنند
    http://democracy.persisktalende.dk/#post24

Comments are closed.