شب نامه مردم
چگونه دولت کودتاچی را از قدرت پایین بکشیم؟
خبرها و گزارش ها حکایت از آن دارند که دولت کودتاچی پاسداران به سوی ورشکستگی اقصادی حرکت می کند. به نظر می رسد که اگر مردم همت کنند می توانند این روند را سرعت بخشند تا هر چه زودتر دولت احمدی نژاد سقوط کند. اما مردم چگونه می توانند دست به این کار بزنند؟ باید بدانیم که جو جامعه در حال حاضر بسیار حساس است. گرانی سرسام آورشده است و تورم کمر مردم را شکسته است. شرایط حاضر آتش زیر خاکستر است. حکومت در چنان وحشتی به سر می برد که طرح حذف یارانه ها را تا سه ماه به عقب انداخته است، زیرا می داند اجرای این طرح می تواند سبب بروز شورش های اعتراضی مردم شود. دولت از ما مردم وحشت دارد.
در این شرایط، کاری که می توانیم بکنیم این است که با سرپیچی همگانی دولت کودتاچی را بیش از پیش ضعیف سازیم و او را به سوی ورشکستگی مالی بکشانیم. تا زمانی که دولت برای سپاه و بسیج و گاردضدشورش خود پول در اختیار دارد مردم را سرکوب و به آنها ستم خواهد کرد. بنابراین نباید بگذاریم پول به صندوق هایش برسد. چگونه؟ راه های آن متعدد، آسان و بی خطر است:
1) پول برق خود را نپردازید یا با تاخیر زیاد بپردازید.
2) به فکر آن باشید که باسیم کشی از این سوی و آن سوی برق مجانی بدست آورید.
3) در کنتورهای برق خود سوراخ های کوچک درست کنید و مانع از چرخیدن آن شوید. یا از آهن ربا استفاده کنید.
4) پول گاز را نپردازید.
5) پول تلفن را ندهید.
6) مالیات ها را نپردازید.
7) پول های خود را از بانک بیرون بکشید.
8) از خریدهای غیر ضروری به شدت بپرهیزید.
9) از مسافرت های غیر ضروری بپرهیزید.
10) تا آن جا که ممکن است از طریق اعتصاب، تحصن، کم کاری و غیره به دستگاه دولت کودتاچی ضرر وارد کنید.
********************************************************************
11 اردیبهشت 1389 – روز اعتراض ملی
فقر اقتصادی و سرکوب سیاسی دست به دست هم پیش می روند. دیگر زمان جدا ساختن مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی نیست. به همین ترتیب نمی توان مطالبات سیاسی و آزادیخواهی را از تقاضای حقوق بیشتر و دستمزد کافی برای یک زندگی بهتر تفکیک ساخت. به همین دلیل، خواست های اکثر طبقات و قشرهای اجتماعی به هم گره خورده است. امروز آن چه قشرهای میانی جامعه می خواهند با مطالبات کارگران و نیز با تقاضای بیکاران و قشرهای محروم و حاشیه نشین جامعه در هم بافته شده است.
از همین روی می توان تلاش های پراکنده ی هر یک از این اقشار و طبقات را برای احقاق حقوق خود به هم گره زد و از آن یک نیروی گسترده وقوی مردمی ساخت. بدون این همبستگی بزرگ و سراسری دستیابی به خواست های جداگانه ناممکن خواهد بود. اگر ما این مطالبات را پراکنده مطرح سازیم یا ما را جدا جدا سرکوب می کنند و یا به تقاضاهایمان اعتنایی نمی کنند. ما برای آن که دولت غیر مردمی کنونی را به عقب نشینی وادار کنیم باید قدرت خود را به نمایش بگذاریم. قدرت ما نیز در باهم بودن ما است.
به همین دلیل پیشنهاد می دهیم که روز یازده اردیبهشت، یعنی روز کارگر را به «روز اعتراض ملی» تبدیل کنیم. در این روز همگی به خیابان بیاییم : کارگران، کارمندان، معلمان، پزشکان و پرستاران، بیکاران، دانشجویان، دانش آموزان، محرومان، حاشیه نشین ها، ارتشی ها و… بیایید یک بار، قدرت خود را به حکومت نشان دهیم تا ببیند که اگر نخواهد به خواست های مردم تن دردهد با چه موجی روبرو خواهد بود.
در این روز می توانیم همه خواست های خود را روی پلاکاردها بیاوریم : حقوق بیشتر برای کارگران، پوشش بیمه برای همه ی شاغلان، اشتغال یا بیمه بیکاری برای بیکاران، آزادی زندانیان سیاسی، اعتراض به تورم و گرانی، اعتراض به فساد و رشوه خواری و دزدی، اعتراض به فاصله ی طبقاتی، درخواست پایان دادن به سرکوب و سانسور، آزادی در دانشگاه ها، آزادی فعالان کارگری و حقوق بشری، رفع تبعیض از زنان، رسیدگی به وضعیت اقلیت های قومی، مسکن مناسب برای همه، بهبود کیفیت آموزش و پرورش و افزایش حقوق کارمندان و معلمان…هر کس می تواند با خواست های خود بیاید.
در روز اعتراض ملی می توان جنبش کارگری را به جنبش سبز و هر دو را به جنبش دانشجویی و آن سه را به جنبش زنان پیوند زد. در این روز هر کس و هر قشر و گروهی در جامعه می تواند خواست های بر حق خود را عنوان کند.
هموطنان ما بدانند که در این روز می توانند به واسطه ی حضور میلیونی خود در صحنه کمترین نگرانی از بابت سرکوب نداشته باشند و شک نکنید که نیروهای سرکوبگر ترجیح خواهند داد حتی خود را در معرض دید مردم هم قرار ندهند چه رسد به مقابله ی با سیل عظیم مردم.
بیایید یک بار هم که شده برای این روز اختلاف سلیقه ها و بی اعتمادی ها و ناباوری ها را کنار بگذاریم و از جان و دل و فقط برای بهروزی مردم ایران در خدمت این حرکت باشیم. یک بار هم که شده دل هایمان را صاف کنیم و برای بیرون آمدن از این وضعیت سیاه و تباه که ملت و کشورمان دچار آن شده اند با همدیگر یکصدا شویم. سه دهه تفرقه و جدایی و بی تفاوتی و بی اعتنایی به یکدیگر و نتایج منفی آن را دیدیم، بیایید یک بار هم شده با هم بودن را تجربه کنیم. برای دفاع از حقوقمان، برای دفاع از شرافتمان، برای دفاع از نسل های آینده.
روز 11 اردیبهشت، روز اعتراض ملی، روز همه ی ایرانیانی است که خواهان تغییر در وضعیت نامطلوب کنونی هستند. دست به دست هم دهیم.
*********************************************************************
مشکلات مالی دولت در پرداخت حقوق کارکنانش از ماه اول سال آشکار شده است.
در حالی که دولت تصویب کرده است پایه حقوق کارمندان در سال ۱۳۸۹ را بالا نبرد گزارش های دریافتی حکایت از به تعویق افتادن پرداخت حقوق کارکنان دولت در ماه فروردین دارد. این دو خبر برای کارشناسان حکایت از بحرانی دارد که دستگاه مالی دولت را فرا گرفته است و می تواند به فاصله ی کوتاهی به یک موقعیت خطر ساز تبدیل شود.
این در حالی است که موج گرانی های آغاز شده در ابتدای سال ۸۹ نیاز فوری کارکنان دولت و خانواده های آنها را به پول کافی برای جبران این گرانی ها دو چندان کرده است. ناتوانی دولت در پرداخت به موقع حقوق کارکنان دولت نشان از آغاز سالی دشوار برای دولت جمهوری اسلامی دارد. چطور می توان پیش بینی کرد که چنین دولتی بتواند با یک رکود عظیم اقتصادی از یک طرف و تورم افسار گسیخته از سوی دیگر و نیز موجی از تحریم ها و محدودیت های خارجی که در راهست دوام آورد؟
این سوال توجهات را به بستر اعتراضی جدیدی جلب می کند که می تواند از همین ماه اردیبهشت خود را نشان دهد و آن بستر اعتراضات اجتماعی به مشکلات اقتصادی است. می توان انتظار داشت که با کلید خوردن واکنش ها به وخامت اوضاع اقتصادی و همزمان با روز کارگر در ۱۱ اردیبهشت فضای سیاسی خفته ی کشور بار دیگر بیدار شود و در این صورت به پیشواز خردادی می رویم که در آن باید انتظار داشت گره خوردن اعتراضات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زاینده ی حرکتی باشد به مراتب قویتر و گسترده تر خواهد بود.
سازمان خودرهاگران در همین راستا چندی پیش فراخوانی را تحت عنوان یازده اردیبهشت : روز اعتراض ملی بیرون داد. در این فراخوان از هموطنان دعوت شده است که در روز کارگر با پیوستن دانشجویان، کارمندان، بیکاران و معلمان به کارگران می توان این روز را به یک فرصت مهم و نقطه ی عطفی برای جنبش تبدیل ساخت. روز اعتراضی به گرانی، فقر، سرکوب، نابرابری و استبداد.
drude faravan aghaye kuroshe erfani, sepas az talashe khastegi napazire shoma, wa digar mobarezane azadiye mihane dar bandeman iran, behtarin rahkare piruzi hambastegist, agar mozdurane khodfrukhteye watan frush bogzaran, man wa besiari az iranian az kelase shoma amukhtim ke chegune bar zedde estebdad mobareze konim, rahetan por rahro bad ke hast, pirooz bad rastakhize mellate iran.